این روزها بار دیگر جمهوری اسلامی موجی از تبلیغات نژاد پرستانه علیه شهروندان با پیشینه افغانستانی به راه انداخته است و دست به بسیج و تعرض همه جانبه نیروهای پلیس و سایر نیروی سرکوب خود علیه آنان زده است. مدتی پیش وزارت كشور جمهوری اسلامی، دستوراتی را علیه فراریان از جهنم افغانستان در استان كرمانشاه صادر كرد و همه ارگانها و مراكز دولتی و مردم این استان را برای "جمع كردن"، دستگیری و تحویل پناهجویان و شهروندان با پیشینه افغانستانی به مراجع دولتی، فرا خواند.
در این مورد حمزه سلیمانی، مدیر كل اتباع و مهاجران خارجی در استان كرمانشاه، در گفتگو با خبرگزاری مهر گفت: "براساس دستور وزارت کشور، هرگونه اقامت، اسکان و بکارگیری اتباع افغانستانی در همه نقاط استان کرمانشاه ممنوع اعلام شده است."
حمزه سلیمانی از اداره کار و رفاه اجتماعی، بخشداری، فرمانداریها و دیگر ادارات دولتی خواسته است تا آمار "پناهجویان افغانستانی" شناسایی شده را ارسال کرده و در روند "جمعآوری" و بازداشت آنان همکاری کنند. وی بعلاوه شماره تلفنی را به مردم اعلام كرد تا مردم بتوانند با شناسایی و اطلاع رسانی به ارگانهای دولتی در این پروژه ضد انسانی شركت كنند.
مردم آزادیخواه كردستان!
زنان و جوانان!
روز سه شنبه سوم مرداد ۱۴۰۲- ( ۲۵ ژوئیه ۲۰۲۳) فاروق رشیدی كارگر ۳۵ ساله در محله بهارستان سقز توسط مزدوران سلفی به "جرم كفر گویی" با ضربات چاقو از پای درآمد و جان باخت. این مزدوران وحشی پنجشنبه گذشته ۲۹ تیر ماه در محله عباس آباد سنندج با حمله به منزل شخصی كریم قوامی بازیگر خوشنام و محبوب تئاتر با ضربات چاقو، وی را به قتل رساندند و برادرش خالد قوامی را بشدت زخمی كردند.
این اقدامات تروریستی و جنایتكارانه توسط سلفی ها در شرایطی انجام میگیرد كه ماشین سركوب جمهوری اسلامی، گشت ارشاد و وزارت اطلاعات، بسیج و مزدوران لباس شخصی آنها توسط مردم آزادیخواه، توسط زنان و دختران و نسل جوان، عقب رانده شده اند. این در شرایطی است كه جنبشی به وسعت ایران قریب یك سال است جمهوری اسلامی، آخوند و قوانین ضد زن و ضد تمدن را به مصاف طلبیده و كشتی جنایت و توحش حاكمیت را در گل نشانده است. مردم آزادیخواه در ایران، كارگر و معلم و بازنشسته، زن و مرد، دختر و پسر، شاغل و بیكار در همه شهرها و دانشگاهها و مراكز كاری با پرچم آزادی زن، برای بهبود و رفاه عمومی و برای تحمیل عقب نشینی های بیشتر، در دفاع از حقوق انسانی خود و برای به گور سپردن جمهوری اسلامی در جدالی رودررو و روزانه هستند.
دامنه فقر و گرسنگی در ایران ابعاد بی سابقه ای یافته است. امروز جنگ برای نان، علیه گرسنگی و فقر در سراسر ایران در جریان است. میزان اعتراضات و اعتصابات كارگری، اعتراض بازنشسته و معلم و پرستار و اقشار محروم چنان وسیع است كه دیگر رسانه های حكومتی نیز مجبورند آنرا كتمان نكنند. در اتاقهای فكری و مراكز استراتژیك و در میان چهره های "دوراندیش" بورژوازی ایران در مورد مخاطرات این اوضاع و خطر اعتصابهای كارگری و طغیانهای توده ای به هم هشدار میدهند.
ابعاد فقر و محرومیت در ایران چنان بالا است كه مركز پژوهشهای مجلس نیز رسما به آن اشاره میكند و در مورد اقتصاد مملكت و آینده آن و مشكلات سیاسی و بحران اقتصادی ناشی از آن و سیر رو به رشد فقر و راه برون رفت حكومت از این وضع هشدار میدهد. در گزارش این مركز و با ارجاع به آمارهای حكومتی و صاحب نظران اقتصادی آن آمده است:
"فقط در کمتر سه سال از سالهای دهه ۹۰، جمعیت فقرا دو برابر شده است."
مدیرکل پیشین مطالعات رفاه اجتماعی وزارت تعاون نیز گفته، ۵۷ درصد از جمعیت ایران سوءتغذیه دارند و حداقل کالری لازم روزانه را دریافت نمیکنند.".... ، در میان این جمعیت حدود ۱۴ میلیون و ۵۰۰ هزار بچه حضور دارند و در واقع یک فاجعه انسانی عجیب در حال اتفاق افتادن است."
"یک گزارش مرکز پژوهشهای مجلس که در زمستان سال ۱۴۰۱ منتشر شد، جمعیت زیر خط فقر ایران، را بین ۲۵ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر تا ۲۶ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر برآورد کرده بود."
این گوشه ای از حقایقی است كه حتی مجلس نشینان و رسانه های حكومتی نیز به آن اذعان دارند. بی تردید دامنه فقر و محرومیت بسیار از آمارهای حكومت و گزارش مركز پژوهشهای مجلس فراتر است.
(متن كتبی صحبتهای خالد حاج محمدی در سمینار در دفتر كردستان)
رفقای عزیز با درود، سمیناری که ارائه میدهم دربارهی اتفاقاتی است که در "کومهلهی زحمتکشان" عبدالله مهتدی و عمر ایلخانیزاده افتاده است. عنوان سمینار "بحران در جریان زحمتکشان، دلایل و عواقب آن" است.
به عنوان مقدمه لازم میدانم اشاره کنم که جریان زحمتکشان دو جریانی هستند که با نامهای ٬٬كومه له سازمان زحمتکشان٬٬ ، تحت رهبری عمر ایلخانیزاده و ٬٬حزب کومهله٬٬ به رهبری عبدالله مهتدی خود را معرفی و تا کنون فعالیت کردهاند. این دو جریان در آبانماه گذشته اعلام کردند که متحد میشوند و یک جریان واحد را شکل میدهند. جریان مهتدی مدعی است که ارگانهایشان را با هم ادغام کردهاند و عمر ایلخانیزاده معاون عبدالله مهتدی شده و آقای مهتدی در راس این جریان جدید قرار دارد. اعلام کرده بودند که قرار است کنگرهای تشکیل بدهند و به این اتفاق رسمیت بدهند. اما تقریبا یک هفته پیش درگیریای میان این دو جریان شکل میگیرد. ظاهرا بخش اکثریتی از "كومه له سازمان زحمتكشان" كه عمر ایلخانیزاده در راس آن بود، مخالف این اتحاد هستند، یا پشیمان شدهاند و یا به هر حال ناراضی هستند. آنها در اطلاعیه ای به امضای کمیتهی مرکزیشان نوشته اند، "کومهلهی سازمان زحمتکشان" به تاریخ سیام خرداد ۱۴۰۲ برابر با بیست ژوئن ۲۰۲۳ اعلام میکند که پروسهی اتحاد دو سازمان به دلیل سیاستهای جریان مهتدی در دل تحولات اخیر پایان یافته است و این جریان از این تاریخ پروسهی اتحاد را پایان یافته میداند و فعالیت مستقل خود را ادامه میدهد.
به كمیته ها، كادرها،اعضا و دوستداران حزب حكمتیست (خط رسمی)
رفقای عزیز!
هفته حكمت (۴ تا ۱۱ ژوئن) نزدیك است. حزب ما، همراه با همه دوستداران حکمت، هر ساله برای معرفی منصور حكمت، آثار و سیاستهای او، برای آشانی بیشتر با رگه فكری معینی كه در تاریخ سیاسی ایران و جهان در دوره خود كمونیسم ماركس و لنین را نمایندگی كرد، و برای آشانی هر چه بیشتر كارگران، نسل جوان و مردم تشنه آزادی و برابری با تئوری های حكمت و تاریخی از جدال و تلاش او، یك هفته را اختصاص داده است. هدف از این هفته معرفی حكمت و سیاستهای كمونیستی او در ابعدا اجتماعی و از زبان خود حكمت است.
صفحه8 از94