در حاشیه تحصن كریم سیاحی از فولاد
روز بیست و ششم دیماه كریم سیاحی از چهره های خوشنام و یکی از نمایندگان و سخنگویان كارگران گروه ملی فولاد اهواز در مقابل دفتر این مجموعه و در اعتراض به ممانعت از بازگشت به كار خود، متحصن شد. بعد از دو روز كریم سیاحی طی پیامی ویدئویی اعلام كرد به درخواست پدر و مادرش و به احترام به آنها موقتا به تحصن پایان میدهد. طبق گفته های این نماینده کارگری، مقامات فولاد به پدر و مادرش وعده داده اند كه به زودی امكان بازگشت به كار او را فراهم میكنند به شرطی كه كریم به تحصن خود پایان دهد. كریم سیاحی در این پیام اعلام كرده است، در صورت عدم بازگشت به كار باز هم برای دفاع از حقوق حقه خود دست به اعتراض میزند. لازم به ذكر است بسیاری از كارگران فولاد اهواز و كارگران هفت تپه به اشكال مختلف و از جمله با ارسال پیامهای خود از كریم سیاحی حمایت كرده اند.
كریم سیاحی احتیاج به معرفی ندارد، او از چهره های محبوب و حق طلب در میان كارگران فولاد است، او یكی از نمایندگان كارگران این مجتمع در اعتصابات دوره گذشته، یكی از سخنوران در هر تجمع كارگری در فولاد است كه به كرات با صدی رسا علیه فقر و بی حقوقی، علیه استثمار و بردگی و در دفاع از حقوق هم طبقه ای های خود، در مقابل كارفرما و دولت و مقامات آنها ایستاد. او به جرم حق طلبی، به جرم توقع زندگی شرافتمندانه برای كارگران این مركز و برای هر كارگری در مقابل سرمایه داران و دولتشان، به كرات تهدید و دستگیر شده، حكم شلاق و جریمه گرفت و نهایتا از كار اخراج شده است. اكنون دو سال است كریم سیاحی به جرم مقابله با فساد و دزدی و جیب بری كارفرما و دولت از دسترنج چند هزار كارگر، از كار اخراج شده و نان شب او و خانواده اش را قطع كرده اند.
اخراج از كار و گرسنگی و تحمیل فقر به فعالین و نمایندگان كارگری و مجازات دسته جمعی خانواده كارگری از جمله كودكان، ظاهرا براترین ابزار سركوب و به تسلیم و قبول شكست کشاندن آنان است. همزمان قرار است این درجه از توحش و بربریت درس عبرتی باشد برای هر کارگری كه علیه فقر و محرومیت، علیه ظلم و بی حقوقی و تعرض سرمایه داران به سفر كارگران، علیه استثمار و سرکوب زبان به اعتراض می گشاید. قرار است اخراج، قطع نان خانواده و تحمیل فقر و گرسنگی به آنان، دستگیری، تهدید و ربودن شبانه و پرونده سازی و اسیر کردن کریم سیاحی ها، اسماعیل بخشی ها، رضا شهابی ها و دهها کارگر و معلم و .... هراس از "عواقب" اعتراض و مبارزه برای یک زندگی انسانی، هراس از مبارزه و اعتصاب و اعتراض كارگری، هراس از اعتراض به مزد پرداخت نشده و هراس از حتی آرزوی یک زندگی انسانی و یک جامعه برابر را در دل میلیونها کارگر و کارکن در این جامعه را چنان بالا ببرد که فقر را به اعتراض ترجیح دهند.
جمهوری اسلامی سنتا و تاریخا سیاست فاشیستهای حاكم بر اسرائیل که از آب و برق و مواد سوختی و پزشکی بعنوان سلاح مجازات و کشتار جمعی مردم نوار غزه، استفاده کرده و میکند، از نان کارگر و خانواده کارگری بعنوان مهمترین سلاح مقابله با اعتراض و اعتصاب کارگری استفاده کرده و میکند.
سیاستی که نه فقط باعث تسلیم نمایندگان کارگری نشده است، نه فقط آنان را به سکوت نکشانده است، که برعکس خود زمینه اعتراض، چه فردی و چه دسته جمعی کارگران شده است. دفاع کارگران هفت تپه از نمایندکه خود، اسماعیل بخشی، و تبدیل خواست بازگشت به کار او به یکی از مطالبات دائمی هر اعتراضی، دفاع کارگران فولاد از نماینده خود، کریم سیاحی، و خواست بازگشت به کار او در اعتراضات ایندوره کارگران فولاد اهواز، دفاع کارگران بخشهای دیگر تولیدی و خدماتی از نمایندگان کارگری، تبدیل آنان به نمایندگان و سخنگویان و چهره های محبوب و معتبر اکثریت کارکن جامعه، جوابی است که طبقه کارگر به سیاست سرکوبگرانه جمهوری اسلامی داده اند.
دولت و كارفرما قلب اعتراض كارگری، قلب متحرك كارگران معترض یعنی رهبران و فعالین با اتوریته آنها را نشانه میگیریند. نهادها و خبرچینان و مزدوران آنها در همكاری با كارفرمایان و عواملش، وظیفه شناسی و معرفی فعالین اصلی كارگری را به عهده دارند، بابت آن از دولت و كارفرما مواجب میگیرند. وكلا و قضات حاكمیت برایش پرونده می چینند و قصابان هم كار شلاق و شكنجه و اعتراف گیری را به عهده دارند. اینها همگی شاخ و برگ های یك ماشین آدم كشی بزرگ به نام دولت است كه كارش حفظ و حراست از منافع عده ای سودجو و صاحب سرمایه، دفاع از بردگی كارگران و اربابی و خدایی كارفرما است. کارگران هفت تپه، فولاد، شرکت واحد و دهها مراکز کارگری دیگر و همچنین معلمان، بازنشستگان نشان دادند که اخراج نماینده گان شان و اعتراض فردی آنها به اخراج امر شخصی هیچ کارگری نیست. نشان دادند دفاع از نمایندگان و رهبران تجمع كارگری امروز مهمترین امر هر اعتصاب و اعتراض کارگری و خط قرمز کارگران است. نشان دادند کارگران نمایندگان جسور خود که در مقابل دستگاه استثمار و سرکوب سینه سپر کردند را بی دفاع و تنها نمیگذارند. نشان دادند در مبارزه برای رفاه و آزادی تسلیم شدن درکار نیست! جنگ ما و این طبقه علیه دولت بورژوایی برای پایان توحش و بربریت و استثمار، تا روزی كه بورژوازی حاكم است، ادامه دارد.
تاریخ حاكمیت سرمایه در جهان و در مملكت ما، مملو از توحش و بربریت طبقه حاكم، مملو از كشتن، ترور، زندان و شكنجه، تحقیر و توهین و بی حرمتی به تولیدكنندگان ثروت و سازنده گان جهان، به طبقه كارگر است. امروز به یمن مبارزات وسیع كارگری در جامعه ایران، به یمن اعتراضات میلیونی مردم محروم برای آزادی و رفاه، دست جنایتكاران حاکم كوتاهتر شده است. نباید گذاشت این جانیان سرمایه، این دوره را راحت سپری كنند، نباید گذاشته آب راحت از گلوی شان پایین برود. نباید گذاشت سایه اعتراض كارگر متحد و هراس از قدرت کارگر متحد و متشکل از بالای سرهیچ بورژوایی كنار برود. نباید گذاشت جسارت كنند و به كارگر و خانواده كارگری گرسنگی بدهند. اسلحه اخراج از كار را باید از دستشان گرفت. این را جنبش كارگری ایران میتواند تامین كند.
امروز كارگران فولاد بدلیل دروغگویی دولت و كارفرما و عملی نكردن توافقات قبلی و بهانه تراشی ها و حقه بازی های همیشگی، دوباره وارد اعتصاب شده اند. خواست بازگشت به كار كارگران اخراجی و از جمله كریم سیاحی، نماینده جسور کارگران فولاد، باید کماکان در راس مطالبات کارگران بماند. نباید هیچ كارفرمایی جسارت كند، با حربه اخراج و با اتكا به دستگاه سركوب جمهوری اسلامی نمایندگان كارگری را با گرسنگی و مرگ تهدید كنند. كارگران فولاد میتوانند به این ماشین جنایت ایست بدهند. فولادی ها میتوانند همه كارگران اخراجی را به كار بازگردانند. باید كارفرمایان و دولتشان را شیرفهم کرد که دوره قلدری آنها پایان یافته است، كه طبقه كارگر ایران آگاهتر و قدرتمند تر از آن است كه بار دیگر به آنها امكان دهد حرمت و كرامت كارگر و خانواده كارگری را لگد مال كنند. بازگشت به كار كریم سیاحی به قدرت متحد كارگران فولاد، گامی در این جهت و درسی به كارفرمایان و دولت ضدكارگری آنها است. فولادی های اهواز میتوانند این گام را بردارند.
5 بهمن 1402