"انتخابات" دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی و ششمین دوره مجلس خبرگان رهبری، پایان یافت. "انتخاباتی" كه خود مقامات و رسانه های جمهوری اسلامی آنرا بی رونق ترین "انتخابات" تاریخ جمهوری اسلامی نام میگذارند. با این وصف سران وروسای جمهوری اسلامی تلاش كردند صفوف خود را متقاعد كنند كه این "انتخابات" با حدود "٤٠ درصد مشاركت" مورد ادعای خودشان یك "پیروزی" بزرگ بوده است. خامنه ای نتیجه مورد ادعا را "جهاد" و كار مردم ایران را "حماسه آمیز" خواند.

اما و مستقل از ادعاهای خامنه ای و بقیه سران حكومت، برای همه، چه مردم ایران و چه جمهوری اسلامی، نتیجه از پیش روشن بود. معلوم بود كه "انتخابات"، به هیج عنوان مسئله جامعه نیست. اگر بحث "انتخابات" در رسانه های رسمی و دولتی و صفوف حكومت از مجرای جدالها جناح ها بر سر سهم شان در قدرت و تلاش برای حذف دیگری و گله گذاری های تعدادی از چهره های جمهوری اسلامی كه مورد بی مهری قرار گرفته اند، میگذشت، در پایین جامعه "انتخابات" فقط امکانی بود تا اکثریت مردم یکبار دیگر انتخاب واقعی خود یعنی رفتن جمهوری اسلامی را با صدایی رساتر اعلام کنند. كم نبودند جاهایی كه حتی امكان گذاشتن صندوق رای را نیافتند، جاهایی كه صدنوق رای را جمع كردند و جاهایی كه مراسم "انتخاباتی" حكومت به مراسم جوك و تمسخر مردم تبدیل شد. این تنها مقام "انتخابات" در جامعه بود.

مقدمه: تحولاتی جدی و بزرگ در سطح جهان در جریان است، با شكست "نظم نوین جهانی"، جهان یك قطبی، و شكست سیاست میلتاریستی غرب به رهبری آمریكا، شکلگیری "جهان چند قطبی" را به امری واقع و غیر قابل برگشت تبدیل كرده است. این تحولات مهر خود را بر صفبندی های منطقه ای و جهانی دولتها، احزاب و جنبشهای سیاسی و بعلاوه به رابطه طبقه كارگر و مردم آزادیخواه با دولتهای حاكم زده است. این تحولات با پاكسازی و نسل كشی مردم فلسطین توسط دولت اسرائیل زیر حمایتهای همه جانبه دولتهای غربی، وارد فاز جدی و تعیین كننده ای شده است. این تحولات آرایش دولتها را دستخوش تغیرات جدی داده است، قوانین و مقررات و توافقات و تخاصمات، دوستی و دشمنی های گذشته را یك بار دیگر مورد بازبینی و بخشا بی اعتبار كرده است.

در دنیایی كه تقریبا همه دولتهای بزرگ و كوچك جهان جز اسرائیل رسما اعلام میكنند که خواهان جنگی همه گیر نیستند، بخش اعظم دولتهای غربی برای جنگی همه گیر خود را آماده میكنند. این حقیقت مستقل از اینكه این دولتها چقدر وارد این ریسك بشوند و چنین تصمیم غیر مسئولانه، غیر عقلانی و ماجراجویانه و خطرناكی را بگیرند یا نگیرند، عملا جهان را وارد دوره ای حساس و پر مخاطره كرده اند. بهانه تحریكات و تحركات نظامی دول غربی در خاورمیانه مقابله با "گروههای اسلامی و دفاع از خود" و اما و اصل ماجرا و در سطح جهان، "خطر حمله روسیه" به اروپا و جهان غرب است، خطری كه در دنیای واقعی هیچ نشانه ای از آن و هیچ مبنایی ندارد. بی پایه بودن این خطر و ادعاهای دروغین دولتهای غربی مبنی بر "حمله" روسیه، دلیل بر ندیدن و چشم پوشی از ماجراجویی های نظامی سیاستمدارن غربی نیست. تحركات این دوره بر متن نه تنها شكست سیاست میلیتاریستی غرب كه در دل فروپاشی اخلاقی، سیاسی، فرهنگی و بن بست های بزرگ و همه جانبه این دولتها و همزمان بن بست و بی جوابی سیستم كاپیتالیستی، به معضلات جهان امروز است.

در حاشیه تحصن كریم سیاحی از فولاد

روز بیست و ششم دیماه كریم سیاحی از چهره های خوشنام و یکی از نمایندگان و سخنگویان كارگران گروه ملی فولاد اهواز در مقابل دفتر این مجموعه و در اعتراض به ممانعت از بازگشت به كار خود، متحصن شد. بعد از دو روز كریم سیاحی طی پیامی ویدئویی اعلام كرد به درخواست پدر و مادرش و به احترام به آنها موقتا به تحصن پایان میدهد. طبق گفته های این نماینده کارگری، مقامات فولاد به پدر و مادرش وعده داده اند كه به زودی امكان بازگشت به كار او را فراهم میكنند به شرطی كه كریم به تحصن خود پایان دهد. كریم سیاحی در این پیام اعلام كرده است، در صورت عدم بازگشت به كار باز هم برای دفاع از حقوق حقه خود دست به اعتراض میزند. لازم به ذكر است بسیاری از كارگران فولاد اهواز و كارگران هفت تپه به اشكال مختلف و از جمله با ارسال پیامهای خود از كریم سیاحی حمایت كرده اند.

صد روز است جهان شاهد یكی از خونبارترین جنایات تاریخ بشرعلیه مردم محروم فلسطین توسط اسرائیل با حمایت همه جانبه آمریكا و متحدین او است. صد روزی كه چند برابر ناكازاكی و هیروشیما، بمب بر سر دو نیم میلیون انسان در نوار غزه ریخته شده است. جنگی كه هدف خود را نابودی هر انسان فلسطینی، ویرانی هر سرپناهی، نابودی همه زیر ساختهای اقتصادی، امكانات بهداشتی، امكانات زیستی و هر جنبنده ای در این جغرافیا اعلام کرده بود. رهبران و مهندسین این نسل كشی در هئیت حاكمه اسرائیل بی محابا از نسل کشی مردم فلسطین گفتند و با حمایت متحدین خود، از دولت آمریكا و انگلستان تا آلمان و… آنرا عملی کردند. سیاستمداران و رهبران نادانی و سطحی ای که قدرت مردمی كه دیوار سالها فریب و سانسور و شستشوی مغزی میدیای غربی، را شکسته و رسما نه تنها به میلیتاریزم و جنگ و نسل كشی در فلسطین كه به فقر و بیحقوقی و گرانی در غرب نیز نه میگویند، را دستکم گرفتند. مردمی كه امروز پرچم نه گفتن به این فاشیسم و جنایت و عاملین آن و در راس آن آمریكا را بلند كرده و به ماشین آدمكشی آنها ایست دادند، مردمی كه مهر عدم مشروعیت بر "جهان آزاد" زدند و شکست سیاسی- ایدئولوژیک عمیقی را به آنان تحمیل کردند.