متن كتبی سخنرانی خالد حاج محمدی به مناسبت هفته حكمت
درگوتنبرگ سوید ۶ جون ۲۰۲۳
به همگی خوشامد میگویم، خوشحالم در هفته حكمت در كنار شما هستم و تشكر میكنم كه تشریف آورده اید.
همچنانكه رفیق آروین مرادی گفت بحثی كه من دارم در مورد ناسیونالیسم و ملت و خط و جهت منصور حكمت است.
ناسیونالیسم به عنوان یك ایدئولوژی بورژوایی همیشه در تقابل با انترناسیونالیسم پرولتری بوده و نقد و مقابله با آن در تمام دوران تاریخ از دوره ماركس و مانیفست كمونیسم تا دوره لنین و انقلاب اكتبر و تا دوره حكمت و تا امروز بعنوان عامل اصلی انشقاق در طبقه كارگر و خودآگاهی وارونه در این طبقه در دستور كمونیستها بوده است. نقد ناسیونالیسم و مباحثات رهبران كمونیسم بر سر این پدیده از ماركس و انگلس تا لنین و منصور حكمت فراوان است. پدیده ای كه مورد تاكید من است اساسا ناسیونالیسم و جنبشهای ملی گرایانه در دوره اخیر و دوره ای است كه خود حكمت حضور داشته و به آن پرداخته است.

عبدالله مهتدی بعد از مدتها غیبت و ناپدید شدن بالاخره آفتابی شد! ایشان بعد از گذشت ده روز از حمله افراد مسلح اش به اردوگاه همراهان و همرزمان تاكنونی خود و كشتن دو نفر از پیشمرگان و زخمی كردن تعدادی از آنها، زیر فشار معترضین و فضای عمومی بالاخره سر و کله اش پیدا شد و وقیحانه به عنوان "صاحب عزا"، با پرچم سفید "صلح طلبی" ظهور کرده و همه را به برخورد "مسئولانه" برای "آرام كردن فضا و صلح و دوستی"، دعوت كرد.

دو جریان زحمتكشان به رهبری مهتدی و عمر ایلخانی زاده، كه چندین سال قبل از هم جدا شده و در پروسه جدایی یقه همدیگر را دریدند، حدود ۸ ماه است پروسه پیوستن دوباره به هم را طی میكنند. ۳۰ خرداد ۱۴۰۲(۲۰ ژوئن ۲۰۲۳) کمیته مرکزی "كومه له سازمان زحمتكشان كردستان" طی اطلاعیه ای پایان پروسه اتحاد با جریان مهتدی را اعلام و همزمان مدعی شد كه عمر ایلخانی زاده كه متحد عبدالله مهتدی است را از سمت دبیری این جریان كنار گذشته اند. با گذشت تنها دو روز از این ماجرا، صبح روز پنجشنبه اول تیر برابر با ۲۲ ژوئن نیروهای عبدالله مهتدی به اردوگاه مخالفین اتحاد حمله كردند و دو نفر از آنها كشته و تعدادی را زخمی کرده اند. این حمله نظامی با دخالت نیروهای مسلح حكومت اقلیم كردستان عراق خاتمه یافته و تعدادی از افراد مسلح دو جریان را خلع سلاح و عده ای از كادر رهبری و اعضا آنها دستگیر شدند.

مدتهاست پدیده مذاكرات امریكا و ایران در رسانه های رسمی و از جانب مقامات این دولتها و حتی كشورهای اروپایی به عنوان اتفاقی در جریان مورد بحث است. ماجرای توافق بر سر برجام و مفاد آن و خواست و مطالبات جدید و ادعاهای مختلف طرفین، فضای تبلیغاتی آنها در كنار تهدیدات مكرر امریكا و ادامه تحریمها و بحث فعال كردن "مكانیسم ماشه" علیه ایران در كنار نرمشهای مختلف طرفین در تمام این دوره به اشكال مختلف در جریان بود. همین دیروز رسانه های غربی اعلام كرده اند كه: "لایحه دائمی کردن تحریم‌های ایران روز چهارشنبه ۲۱ ژوئن (۳۱ خرداد) به اتفاق آرا در کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان ایالات متحده تصویب شده و حال برای رای‌گیری به صحن مجلس فرستاده می‌شود." این در شرایطی است كه ما شاهد تماسها، ملاقاتها، توافقات و امتیازدهی های متقابل میان جمهوری اسلامی، امریکا و دول اروپایی هستیم.

اخیرا دولت رئیسی لایحه برنامه ای ۵ ساله را تحت نام "برنامه هفتم توسعه" در دولت تصویب و برای تائید در اختیار مجلس شورای اسلامی قرار داده است. بخشی از "برنامه هفتم توسعه" شامل تغییراتی در قانون كار موجود در خدمت كارفرمایان و دولت و تحمیل برده داری نوین به طبقه كارگر است. معاون رئیس جمهور در امور مجلس در ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۲ گفته است: "تلاش داریم برنامه هفتم توسعه را پیش از ارسال لایحه بودجه به مجلس ارسال كنیم تا بتوانیم لایحه بودجه ۱۴۰۲ كشور را بر مبنای آن تدوین كنیم."

سطح تعرض به معیشت طبقه كارگر و باز گذاشتن دست كارفرمایان، دولت و پیمانكاران در این برنامه چنان همه جانبه، غیر انسانی و بیرحمانه است كه صدای خودی ترین های جمهوری اسلامی از جمله خانه كارگر و اعضای كانون عالی شورهای اسلامی و مداحان مختلف جمهوری اسلامی را هم درآورده است. تعرض چنان گسترده است كه معاون رئیس جمهور رسما میگوید تعیین بودجه سال آتی موكول به تعیین تكلیف این لایحه، یعنی روشن شدن درجه استثمار کارگر است، چرا که بخش جدی ای از بودجه مورد نیاز دولت را قرار است از كانال این لایحه و تعرض به زندگی و هستی و از جیب طبقه كارگر بپردازند. این در شرایطی است كه هم اكنون طبقه كارگر و بخش بسیار زیادی از كاركنان جامعه از معلم، پرستار، كاركنان اداری و حتی پزشكان و... (یعنی اکثریت مردم) به دستمزدهای موجود و سطح تورم بسیار بالا، به فقر و فلاکت تحمیل شده به آنان، در حال اعتصاب و تجمع و اعتراض اند. این در شرایطی است كه گرسنگی به معنای مطلق كلمه طبقه كارگر و اكثریت محروم جامعه را با مشقات فراوان روبرو كرده است. امروز دیگر فقر این طبقه در تامین دارو یا حتی وسائل تحصیلی فرزندان آن نیست، امروز دامنه فقر سفره خالی کارگران را خالی تر و فقر و گرسنگی مطلق را به بخش اعظم این طبقه تحمیل کرده است به همین میزان سرمایه و پول عده ای سرمایه دار را چند برابر كرده است.

اخیرا پژاك (شعبه ایرانی پ ك ك) یك سری از بحثهای "آموزشی" درونی خود را با عنوان "پرورش، تاریخ كردستان و ایران" منتشر كرده است. هدف این "برنامه آموزشی" بنا به گفته مروج پژاك *، شناخت هویت خود یعنی هویت "كورد" و اینكه "ما كی هستیم" است. مروج پژاك در چند برنامه آموزشی تلاش میكند، "هویت" متفاوت و مستقل "كردها"، تاریخ و فرهنگ متفاوت آنها، اخلاق و سنتهای متفاوت آنها از دیگران را بیان و ثابت كند که "كردها از همه زوایای نژادی، تاریخی، اجتماعی، فرهنگی و... یك "ملت" ویژه و متفاوت اند"!. مروج پژاك تلاش میكند شاگردان خود را متقاعد كند كه دلایل بن بستهای واقعی ناسیونالیسم کرد و بطور ویژه پژاك، رویگردانی مردم در كردستان ایران از این جریان و قبول نکردن پژاك، را باید در عدم شناخت این مردم از "هویت و اصل و نسب خود"، جستجو کرد. پژاك قرار است از كانال این برنامه ها پیوستگان به صفوف خود را با نژاد متفاوت "كرد" كه طی قرنها توسط "دشمنان كرد" انكار شده است و با "تاریخ واقعی" این نژاد "برتر" آشنا كند. روح برنامه پژاك چیزی جز ترویج نژاد پرستی، برتریت "قومی" و تحریكات عقب مانده راسیستی علیه مردم غیر كرد زبان و بعلاوه تحقیر و بی حرمتی به مردم كرد زبان در ایران به جرم تحمل نكردن نژاد پرستی این جریان و فرهنگ مدرن، متمدن مردم کردستان نیست.