دستگیری، زندان، تهدید و ارعاب علیه فعالین و سخنگویان اعتراضات كارگری، زنان، جوانان، معلمین، بازنشستگان و همه اقشار محروم و معترض به قدمت جمهوری اسلامی است. قدرتگیری جمهوری اسلامی با یك هالوكاست اسلامی و یك نسل كشی كامل از كمونیستها، فعالین و رهبران طبقه كارگر، زنان معترض و مخالفین این حاكمیت رقم خورد. تولد آنها همراه با جویبارهای خون و كشتار و جنایت و توحش افسار گسیخته از سیاه چالها تا میدانهای مختلف مبارزه و مقابله مردم آزادیخواه با جریان اسلامی در هم عجین است.

اما امروز دوره ای است كه قلدری و قدرقدرتی این حاكمیت شكسته. سی خرداد شصت اگر با نسل كشی و تیربارانهای جمعی، با پاكسازی مراكز كارگری و مراكز تحصیلی از كمونیستها و مخالفین جریان اسلامی، قدرتگیری آنها و عقب راندن جامعه ممكن بود، امروز این موازنه بر عكس است و كار نمیكند و این را عقب مانده ترین هوادران نظام نیز فهمیده اند.

سخنرانی خامنه ای در سی و سومین سالگرد مرگ خمینی بیش از هر چیز بیان موقعیت كنونی جمهوری اسلامی در مقابل مردم آزادیخواه در ایران، نگرانی از این موقعیت و ترس از آینده اعتراضاتی است كه این حكومت را به چالش كشیده است. خامنه ای در این سخنرانی با پرداختن به نقش خمینی در سال ۵۷ و بحث از نقش مردم ایران در آن دوره، به هواداران و خصوصا روسای حاكمیت روحیه میدهد، آنها را یاد دوران ماه عسل جمهوری اسلامی می اندازد تا در كالبد بی رمق و روحیه باخته كنونی روسای حاكم امیدی بدمد.
سخنرانی خامنه ای مهر این دوره تاریخی از مبارزات مردم ایران را بر خود دارد، دوره ای كه هراس از نقش این مردم، از پرچم سیاسی كه در همه اعتراضات با خواست آزادی و برابری نمایندگی میشود، كل كمپ راست در پوزیسیون و اپوزیسیون را با یك دپرسیون سیاسی طرف كرده است. سخنرانی خامنه ای بیان این دپرسیون سیاسی در صف حاكمیت و تلاش برای دادن امیدی به این صف است.

کمونیست: از تیرماه ۱۳۹۴ تا به امروز و پس از٧ سال، برجام به یکی از محورهای اصلی سیاست خارجی جمهوری اسلامی تبدیل شده است. چرا این مذاکرات به نتیجه نمی رسد؟ مقصر آمریکا و دولت های غربی هستند یا ایران؟ چرا اصولا برجام چنین جایگاهی در سیاست و اقتصاد ایران پیدا کرده است؟ برجام اسم رمز خواست و توقعاتی است كه دول غربی و در راس آنها آمریكا زیر این عنوان در مقابل جمهوری اسلامی گذاشته و خواهان اجرای آن و كوتاه آمدن جمهوری اسلامی در مقابل فشار غرب است. غرب از جمله خواهان كوتاه كردن دست و پای جمهوری اسلامی در منطقه از عراق و سوریه تا یمن و كمك به حزب الله و ... است. غرب خواهان ماندگاری جمهوری اسلامی به شكل رام شده و بی خطر كردن آن برای منافع خود در تخاصمات منطقه ای و جهانی است. میزان فشار به جمهوری اسلامی از جانب غرب به رهبری آمریكا در دوره های مختلف متفاوت بوده است، گاها شدت یافته و گاها تخاصمات به میزانی كاهش یافته كه بحث نزدیكی و توافق بر سر موادی كه امروز زیر عنوان برجام بیان میشود از هر دو طرف بیان شده است. این اختلافات از جانب غرب تحت عنوان منع جمهوری اسلامی از دسترسی به سلاح هسته ای بیان میشود و مدعی اند چنین اتفاقی برای "امنیت" جهان خطرناك است. آمریكا به نام حفظ "امنیت" جهان مطالبات خود را كه تامین منافع آمریكا است به نام دفاع از امنیت جهان و در بسته بندی منع سلاح هسته ای و برجام در مقابل ایران قرار میدهد و خواهان گردن گذاشتن جمهوری اسلامی به آن است. در تمام تاریخ چند دهه گذشته گزینه نظامی و حمله به ایران در صورت تسلیم نشدن به غرب و مشخصا امریكا به قول خودشان روی میز آنها بوده. این پدیده و گاها تبلیغات جنگی چون ابر سیاهی بالای سر مردم ایران گذاشته اند و سودش به جیب جمهوری اسلامی در مقابل مردم معترض رفته است. ضمنا تحریمهای وسیع اقتصادی هم كه زندگی مردم محروم را نشانه رفته همیشه بكار گرفته شده. اگر یادتان باشد در دوره ای دامنه این تخاصمات به جایی رسید كه بحث و حتی نقشه حمله به ایران و بمباران نه تنها مراكز نظامی كه بعلاوه مراكز اصلی صنعتی ایران را ریخته بودند كه در اولین دقایق صدها هزار كارگر صنعتی ایران كشته میشدند، چیزی كه امروز به حاشیه رفته است.

آسو سهامی: بنا به سنت هر ساله طبقه كارگر روز اول مه با تسخیر خیابان و رژه اول مه كیفرخواست خود را علیه سرمایه داری اعلام میكند. امروز از خالد حاج محمدی دبیر كمیته رهبری حزب حكمتیست(خط رسمی) درخواست كردیم تا با ایشان نگاهی به اول مه داشته باشیم.
خالد حاج محمدی ضمن خوشامد گویی به شما در اول ماه مه ما شاهد اعتراضات وسیع طبقه كارگر در كشورهای مختلف جهان بودیم. خصلت نمای این اعتراضات چه بود؟
خالد حاج محمدی: من هم به شما و همه بینندگان و شنوندگان رادیونینا سلام عرض میكنم. در اول ماه مه شاهد تجمعات مختلف كارگری در كشورها و شهرهای مختلف و بزرگ جهان بودیم. اول مه امسال مهر یك دوره تاریخی معینی را بر خود داشت و آنهم شرایط امروز و جنگها و جدالهای امپریالیستی است كه اكنون در قالب جنگ در اوكرائین در جریان است. اكنون تقریبا پنجاه روز از شروع این جنگ میگذرد و در این مدت كل مدیای غرب روی این جنگ و تبلیغات وسیع ضد روسی و حتی ضد روس زبانان و ضد دولت روسیه تمركز كردند. در شرایطی كه این جنگ اگر چه روسیه با حمله به اوكراین ظاهرا شروع كرد اما ادامه جنگهای دیگری بود كه در كشورهای مختلف از افغانستان تا عراق، سوریه و لیبی و.. توسط دولتهای غربی، توسط ناتو و مشخصا و در راس آنها امریكا به بشریت تحمیل و پیش برده شد. ادامه این جنگ ها در اوكرائین با حمله دولتی كه در قطب غرب و ناتو نبود و در قطب مقابل آنها قرار داشت تا اكنون دامه داشته است.

حمله روسیه به اوكراین و ادامه این جنگ، اهداف طرفین آن و سرانجام تلاش روسیه از طرفی و ناتو و دولت زلنسكی و حامیانش از طرف دیگر، اقدامات دولتهای مختلف غربی به نام این جنگ، سیاست آنها و تبلیغات وسیع حول آن به مباحثاتی در میان نیروهای سیاسی دامن زده است و صف بندی های حول جنگ اوكراین شكل داده است كه نگاه به آن حائز اهمیت است.
درمورد جنگ در اوكراین و یا به زبانی تهاجم روسیه به اوكراین و دلایل آن، حزب ما و رفقای مختلفی از جریان ما تا اكنون و در مقاطع مختلف اظهار نظر كرده ایم. تكرار این مواضع و بررسی خود این جنگ موضوع این نوشته نیست. این نوشته اساسا نقد مواضع راست و پرو ناتویی و سوسیال شوینیستی حزب "كمونیست كارگری ایران" از زبان شخص اول این حزب یعنی حمید تقوایی است. در این نوشته تلاش میكنم موضع ضدكارگری و پرو ناتویی این حزب، ارزیابی دلبخواهی، انتخابی و بی پایه حمید تقوایی در خدمت سیاست پرو ناتویی این حزب، دفاع رسمی و علنی تقوایی از دولت دست راستی زلنسكی و فاشیستهای متشكل در گردان آزوف و حمایت از ارسال امكانات تسلیحاتی ناتو به این دولت و این نیروی شبه نظامی در قالب حمایت از "مردم" اوكراین و دفاع از جنگ این "مردم" را نشان دهم. و بعلاوه تلاش میكنم دفاع شرمگینانه تقوایی از یك طرف جنگ و اقدامات دولتهای غربی و توجیه اعمال آنها به نام "تاثیرات تهاجم روسیه" برملا كنم. بی شك در این این ماجرا خود جنگ و برخورد ماركسیستی به آن و مشی درست كارگری و كمونیستی در برخود به این پدیده در دل نقد توجیهات حمید تقوایی نیز بیان میشود.