چند سال گذشته ما شاهد موجی از اعتصابات و اعتراضات كارگران در مراكز نفتی، در گاز و پتروشیمی ها بوده ایم. اكنون بار دیگر موج جدیدی از اعتراضات در مركز نفتی و پتروشیمی ها آغاز شده است. روز سه شنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۱ كارگران پایپینگ پیمانكاری رحیمی در پروژه نیروگاه برق فردوسی مشهد در اعتراض به دستمزدهای معوقه دست به تجمع زدند. همزمان كارگران پروژه ای شركت آرام پارس در پتروشیمی هنگام در اعتراض به عدم پرداخت دستمزدها در محل كار خود تجمع كردند. كارگران مونتاژكار نیز از ۵ مرداد ماه كمپینی را برای رسیدن به مطالبات خود اعلام كرده اند.

در بسیاری از مراكز نفتی زمزمه اعتصاب و اعتراضات كارگری در مقابل كارفرمایان و دولت، علیه شرایط كاری و برای افزایش دستمزدها در جریان است. اعتراض به كار طاقت فرسا در دمای بالای ۵۰ درجه در بسیاری از مراكز نفتی و خصوصا در جنوب ایران، با شرایط كار برده وار، که زندگی كارگران را به تباهی كشانده است، تشدید شده است. اواسط مرداد ماه ۳۵ نفر از كارگران فاز دوم پالایشگاه آبادان بدلیل كار در گرمای ۵۳ درجه و رطوبت شدید هوا دچار گرمازدگی شده و تعدادی از آنان به بیمارستان انتقال داده شدند. وضع كارگران در بسیار از مراكز نفتی دیگر به همین صورت است.

"ما كارگران فولاد، علیه ظلم و بیداد، می جنگیم می جنگیم"، یكی از شعارهای اصلی كارگران گروه ملی فولاد اهوازدر تجمعات اخیر است. كارگران فولاد در دوره اخیر، تاریخی از اعتراض و مبارزه، از اعتصاب و تجمعات مختلف در فولاد، در مقابل ادارات دولتی و از جمله استانداری خوزستان را در پرونده خود دارند. كارگران در این دوره و خصوصا در پنج سال گذشته همه راههای ممكن از نامه نگاری به مقامات و ارگانهای حكومتی، شكایات از بی حقوقی خود و علیه كارفرما و مقامات محلی و اجحافاتی كه علیه آنها اعمال شده در نزد مقامات بالای جمهوری اسلامی از بیت رهبری تا دولت و مجلس و قوه قضائیه را آزمایش كرده اند.سرانجام كارگران فولاد به بی نتیجه بودن این مسیر و متكی شدن به نیروی خود روی آوردند. اعتصابات وسیع كارگران فولاد، تجمعات بزرگ و كوچك آنها، سخنرانی فعالین و نمایندگان آنها، باز كردن فضا برای هر كارگری كه سخنی برای گفتن به همكاران خود داشته و برگزاری مجامع عمومی كارگری در این دوره و متكی شدن به تصمیمات جمعی، از جمله تجارب كارگران فولاد است.

مدتی است در هفت تپه تلاشهای جدیدی را علیه كارگران این مركز و اتحاد آنها به راه انداخته اند. این تلاشها قرار است با عقب راندن كارگران هفت تپه و شقه شقه كردن صفوف آنها، علاوه بر تحمیل عقب نشینی و استیصال به آنها و خالی كردن زیر پای رهبران و سخنگویان كارگراندر این مرکز، لطمه ای جدی به جنبش كارگری و امید و امیال این جنبش وارد كنند
این مدت بر خلاف وعده هایی كه دولت و سخنگویان آن، قوه قضائیه و عوامل محلی آنها دادند، یك ثانیه هم این صف در همراهی با كارفرمای قدیم و عوامل او از توطئه علیه این كارگران كوتاهی نكردند. اخیرا تلاش برای جدا كردن بخشهایی از هفت تپه و واگذاری آن به كارفرمایان متفاوت، از اسد بیگی تا ...، با اتكا به "قانون" و حق مطلقه مالكین هفت تپه و تقدس این مالكیت كه طبیعتا برای هر كارگری روشن است یعنی چه، و مشخصا جدا كردن شركت رب گوجه فرنگی و بخش "ام دی اف" در جریان است. اكنون مدتی است این تلاش با هدف لطمه به اتحاد كارگران و شكستن صف متحد آنها از مجرای "قانونی" و با اتكا به آن بدست گرفته شده است. در همین مدت و بعد از كار برده وار كارگران بخش "ام دی اف" برای راه اندازی این بخش و وعده های مسئولین به كارگران، سرانجام بعد از راه افتادن این بخش، به جای افزایش حقوق كارگران و رسمی كردن آنها، اخراج كارگران معترض با این بهانه كه مدت قرارداد به پایان رسیده، در جریان است. این سیاستها قطعا مورد اعتراض كل كارگران هفت تپه از همه بخشها قرار گرفته و به میدان جدالی جدی میان آنها و دولت تبدیل است.

مدتی است روسای جمهوری اسلامی، دست به یكسری تهدیدها و اعلام "میكشیم"ها و صادر كردن احكامی میزنند كه با موقعیت امروزشان تناسبی ندارند. این عدم تناسب نه از سر عدم درك شرایط بلكه آویزان شدن به اخرین سلاح و دست و پا زدن در آخرین خندق برای حفظ نظام است. مدتی قبل خامنه ای به مناسبت ۷ تیر در سخنانی با مسئولین دستگاه قضایی از دوران سپری شده نظام در دهه ۶۰ و كشتارهای وسیع حاكمیت یاد كرد و گفتند "خداوند ۱۴۰۱ همان خداوند ۱۳۶۰ است". اخیرا هم دولت ابراهیم رئیسی لایحه ای به مجلس برده است برای "اصلاح قانون استفاده از سلاح" كه بر اساس آن علاوه بر نیروهای نظامی و انتظامی، "ماموران امنیتی" نیز حق استفاده از اسلحه را خواهند داشت. بدنبال "حسین طیبی فر" جانشین نماینده خامنه ای در سپاه پاسداران از این نهاد خواسته است نیروهایی تربیت كند كه "بدون ترس و واهمه دست روی ماشه داشته باشند."

مردم ایران، جمهوری اسلامی و برجام

دور دیگری از مذاكرات غیر مستقیم ایران و آمریكا بر سر برجام انجام گرفت. این بار به جای وین میزبان این مذاكرات دولت قطر و محل آن دوحه بود. تاكنون و حول این مذاكرات بحثها و ارزیابی های مختلف، و بعلاوه اخبار متناقضی پخش شده است، مذاكراتی كه با میانجیگری اتحادیه اروپا و میزبانی قطر دو روز ادامه داشت. "انریكه مورا" معاون هماهنگ كننده ارشد سیاست خارجی اتحادیه اروپا در این مذاكرات نقش رد و بدل كردن بحثهای دو هیئت مذاكره كننده ایران و آمریكا را عهده دار شد. ظاهرا مذاكرات دو روزه ایران و آمریكا این بار هم به نتیجه نرسیده است. "انریكه مورا" نوشته است"متاسفانه، هنوز پیشرفتی که تیم اتحادیه اروپا، بعنوان هماهنگ کننده (این مذاکرات) به آن امیدوار بود، بدست نیامده است." بعد از این دو روز طرفین ایران و آمریكا هر كدام طرف مقابل را مسئول به نتیجه نرسیدن آن میدانند و توپ را به زمین دیگری می اندازند. ایران میگوید دولت بایدن اراده لازم را برای توافق ندارد و در عمل همان اهدافی را دنبال میكند كه دولت ترامپ و این از نظر اقتصادی كمكی به ایران نمیكند و دولت امریكا هم ادعا میكند كه ایران توقعاتی را طرح میكند كه از چهارچوب برجام خارج است.