مردم ایران، جمهوری اسلامی و برجام
دور دیگری از مذاكرات غیر مستقیم ایران و آمریكا بر سر برجام انجام گرفت. این بار به جای وین میزبان این مذاكرات دولت قطر و محل آن دوحه بود. تاكنون و حول این مذاكرات بحثها و ارزیابی های مختلف، و بعلاوه اخبار متناقضی پخش شده است، مذاكراتی كه با میانجیگری اتحادیه اروپا و میزبانی قطر دو روز ادامه داشت. "انریكه مورا" معاون هماهنگ كننده ارشد سیاست خارجی اتحادیه اروپا در این مذاكرات نقش رد و بدل كردن بحثهای دو هیئت مذاكره كننده ایران و آمریكا را عهده دار شد. ظاهرا مذاكرات دو روزه ایران و آمریكا این بار هم به نتیجه نرسیده است. "انریكه مورا" نوشته است"متاسفانه، هنوز پیشرفتی که تیم اتحادیه اروپا، بعنوان هماهنگ کننده (این مذاکرات) به آن امیدوار بود، بدست نیامده است." بعد از این دو روز طرفین ایران و آمریكا هر كدام طرف مقابل را مسئول به نتیجه نرسیدن آن میدانند و توپ را به زمین دیگری می اندازند. ایران میگوید دولت بایدن اراده لازم را برای توافق ندارد و در عمل همان اهدافی را دنبال میكند كه دولت ترامپ و این از نظر اقتصادی كمكی به ایران نمیكند و دولت امریكا هم ادعا میكند كه ایران توقعاتی را طرح میكند كه از چهارچوب برجام خارج است.
آنچه مسلم است این دور از مذاكرات هم فعلا به جایی نرسیده است. دولت بایدن از ابتدای سركار آمدن ادعا كرد كه میخواهد برجام را از سر بگیرد و با ایران توافق كند. اما بعد از مذاكرات وین و عدم توافق و بعد از یك دوره راكد ماندن برجام این بار با پا پیش گذاشتن و تلاش اروپا برای ایجاد تفاهم مذاكرات دو روزه در قطر انجام گرفت كه آنهم نتیجه نداد.
بی تردید موقعیت به هم ریخته جهانی، جدالهای دوره اخیر و ویرانی هایی كه در بسیاری از كشورها از افغانستان و عراق تا سوریه و لیبی و... به بشریت تحمیل كردند و میلیونها انسان را قربانی سیاستهای جنایتكارانه دول بزرگ جهان و در راس آن امریكا كردند، توازن كنونی و صف بندی های امروز كه اكنون حول جنگ در اوكراین و یا به بهانه این جنگ شكل گرفته است، در پدیده برجام و توافق و عدم توافق آن نقش ایفا میكند. تلاش غرب برای خنثی كردن نقش ایران در منطقه و ممانعت از پیوستن این كشور به جبهه مقابل به رهبری چین و روسیه و...، موقعیت بد اسرائیل و بحران حكومتی آن، جنگ در اوكراین و تحریمهای اقتصادی علیه روسیه و معضلات مهم سوختی در خود اروپا، تلاش برای تامین سوخت از كشورهای دیگر به جای روسیه و معضل بزرگ كشورهای اروپایی در این زمینه و بسیاری فاكتورهای دیگر در تعجیل اروپا برای توافق آمریكا و ایران ایفای نقش كرده است. اما این تلاشها در متن شرایط كنونی جهان و از جمله ناكامی های آمریكا در خاورمیانه، تخاصمات كنونی جهانی و شكل گیری بلوکبندی های جهانی و منطقه ای بعد از به هم خوردن توازن قدیمی، شکاف موجود میان قطبهای جهانی، همگی شرایطی را ایجاد كرده است كه به بعضی از كشورها از جمله ایران، تركیه، پاكستان و... امكان داده است كه میان این قطب بندیها بازی كنند.
امروز علیرغم تخاصمات غرب با قطب چین و روسیه بسیاری از هم پیمانان آمریكا در منطقه از جمله عربستان سعودی و حتی اسرائیل توافقات و قراردادهای خود با چین و روسیه را قطع نكرده اند. ایران با علم به این حقایق و موقعیت رو به نزول آمریكا، ضمن تلاش برای توافق با غرب در برجام و كاهش محدودیتهایی كه خصوصا به دلیل تحریمهای اقتصادی به او تحمیل شده است، همزمان توافقات و قرار دادهای خود با چین و روسیه را نه تنها حفظ ، بعلاوه آنرا افزایش هم داده است. بحث درخواست ایران برای پیوستن به "بریكس" قطب نوظهور اقتصادی چین، هند، برزیل، روسیه و افریقای جنوبی، و موافقت روسیه و استقبال چین از این اقدام در چنین توازنی اتفاق می افتد.
اما و مستقل از اینكه برجام به كجا خواهد رسید، تا جایی كه به طبقه كارگر و مردم ایران برگردد، با برجام و بی برجام خواست رفتن جمهوری اسلامی و تلاش برای سرنگونی آن در دستور جامعه است. اینکه توافق و عدم توافق غرب و ایران، نه بر سر منافع و امیال طبقه كارگر و مردم محروم امریكا و نه بر سر منافع و امیال طبقه كارگر و مردم آزادیخواه ایران است، را مردم در ایران به خوبی میدانند. برجام و توافق با جمهوری اسلامی و انواع قراردادهای تجاری و اقتصادی كه مدعی اند با كشورهای مختلف بسته اند، پیوستن و نپیوستن به "بریكس" ، قرار داد ۲۵ ساله با چین و موفقیت یا عدم موفقیت برجام ، تغییری جدی و ماهوی در زندگی مردمی كه روزانه برای تامین نان شب با بورژوازی ایران و حكومتش در جنگ اند نمیدهد. این توافقات و قراردادها، جمهوری اسلامی را از دست مردمی كه برای تعیین تكلیف و به زیر کشیدن آن هر روز در ابعاد بزرگتری به میدان می آیند، نجات نمی دهند.
مردم ایران عموما و طبقه كارگر و اقشار محروم جامعه خصوصا از خیر رفاه و آزادی زیر حاکمیت جمهوری اسلامی گذشته اند و دوره چشم دوختن به بازی "توافق یا عدم توافق با غرب" را پشت سر نهاده اند. مردم آزادیخواه در ایران میدانند حتی اگر ایران با غرب به توافق برسد، هنوز تامین زندگی انسانی و تامین ابتدایی ترین حقوق سیاسی و اجتماعی آنها در این حاكمیت برآورد نمیشود و باید آنرا انداخت. طبقه كارگر و اقشار محروم جامعه ایران میدانند كه جنگ و صلح جمهوری اسلامی با آمریكا در هر دو حالت علیه آنها و در خدمت استثمارگران و حكام ضد كارگر در هر دو كشور است. مردم ایران با برجام و بی برجام برای سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی و اعمال حاكمیت خود، برای تامین آزادی و برابری در این جامعه در جدالی روزانه هستند.
در حمایت از "نامه سرگشاده خانواده زندانیان"
روز سه شنبه ۷ تیرماه خانواده تعدادی از دستگیرشدگان (جعفر ابراهیمی، آنیشا اسداللهی، رسول بداقی، محمد حبیبی، حسن سعیدی، رضا شهابی، اسکندر لطفی، شعبان محمدی، کیوان مهتدی، مسعود نیکخواه)، طی نامه ای سرگشاده ضمن اعتراض به دستگیری، زندانی و پرونده سازی برای عزیزان خود، از همه شخصیتها، نهادها و رسانه ها و هركس و جریانی كه مدافع حقوق حقه كارگران و اقشار محروم است، درخواست كرده اند كه صدای آنها باشند.
بی تردید هیچ چیزی محق تر و انسانی تر از خواست آزادی این عزیزان و همه كسانی كه به جرم اعتراض و حق طلبی، به جرم مقابله با استثمار و استبداد و حق كشی و به جرم دفاع از مبارزات كارگری و اقشار محروم زندانی شده اند و زیر فشارند، نیست. اقدام این خانواده ها قابل ستایش است. سكوت در مقابل این اجحافات، سكوت در مقابل تعرض جمهوری اسلامی، هراس از استبداد و زندان و تهدید و ارعاب، اهدافی است كه جمهوری اسلامی دنبال میكند. این خانواده ها به درست نه تنها سكوت پیشه نكرده اند كه با صدای رسا به این بربریت و توحش اعتراض كرده و انتظاری انسانی را در مقابل همه گذاشته اند. بی تردید حزب ما، حزب حكمتیست (خط رسمی) نه تنها حمایت از آنها، بلكه و بعلاوه تلاش برای آزادی همه زندانیان سیاسی و برچیدن زندان و تمام دستگاه سركوب و جنایت حاكمیت را امر خود میداند.
این عزیزان و هزاران انسان دیگر در زندانهای جمهوری اسلامی با پرونده سازی های رایج، اسرای ما نزد حاكمیت اند. جمهوری اسلامی مسئول جان همه این زندانیان است. اكنون كه تعدادی از این عزیزان از جمله رضا شهابی و حسن سعیدی، دست به اعتصاب غذا زده اند و جانشان در خطر است، تلاش برای آزادی آنها دوچندان فوریت دارد.
تهدید و ارعاب، زندان و پرونده سازی، شكنجه و اعتراف گیری، ابزار حكومت برای تسلیم كارگران و مردم محرومی است كه در جنگی روزانه و همیشگی با بورژوازی ایران و حكومتش برای تامین یک زندگی شرافتمندانه اند. این جنبش توده ای که در اعماق جامعه ریشه دارد با دستگیری و زندان تسلیم نمیشود و عقب نمی نشیند. این جنبش از مراكز كارگری تا مدارس و مراكز تحصیلی، از صف معلم و بازنشسته تا جنبش زنان برای حقوق حقه خود و تا محلات كارگری و... به وسعت ایران در جریان است.
جنبش عدالتخواهانه طبقه كارگر و بخش محروم جامعه تا هم اكنون سنگرهای مهمی تسخیر كرده است و حاكمین را در میدانهای زیادی شكست و وادار به عقب نشینی كرده است. روسای كنونی جمهوری اسلامی در سطوح مخلف پرونده های سنگینی نه تنها در استثمار و فساد و دزدی و تاراج اموال عمومی جامعه كه بعلاوه در كشتار، اعدام فله ای، در ترور و سر به نیست كردن مخالفین خود و در جنایت و توحش دارند. اینها همانهایی هستند كه دسته دسته انقلابیون و مبارزین راه آزادی و سعادت و رفاه مردم را بدون محاكمه بعد از شكنجه های وحشیانه به جوخه های اعدام می سپردند و در كمال وقاحت طلب هزینه گلوله های خود را از خانواده ها میكردند. اگر امروز جرات چنین توحشی را ندارند، نتیجه پپیشروی جنبش ما و عقب نشاندن آنها توسط خود ماست. اینها تغییر نكرده اند و این ما هستیم كه قویتر شده ایم، آنها را وادار به عقب نشینی کرده ایم و افسارشان را كشیده ایم.
در چنین دوره ای و در چنین شرایطی پایان دادن به زندان و ارعاب و بیرون آوردن هزاران زن و مرد، دختر و پسر آزاده از فعالین كارگری تا معلم و دانشجو و زن و ... كار جنبش ما جنبش آزادخواهانه طبقه كارگر است. این جنبش به وسعت ایران در جریان است و بخشی از كار آن آزاد كردن اسرای خود نزد جمهوری اسلامی است.
اقدام خانواده های این عزیزان گوشه ای از یك تلاش همه جانبه برای آزادی همه زندانیان سیاسی، همه كارگران، معلمان، دانشجو و بازنشسته و... زندانی است. جمع شدن خانواده این عزیزان و اعتراض جمعی و مشترك آنها، الگویی است كه در هر شهر و محله و محل كاری میتواند تكرار شود. زندانی كردن این عزیزان به جرم حق طلبی، به جرم توقع یك زندگی انسانی، به جرم مخالفت با استثمار، بردگی و استبداد و حق كشی، به جرم اعتراض به دزدی و فساد و چپاول، یك جنایت آشكار است. علیه جنایتكاران حاكم باید متحد شد، باید شورید، باید دست آنها را از قدرت و دست درازی به زندگی مردم قطع كرد. فقط با گسترده تر کردن اعتراضات، با اتحاد و قدرت جمعی مان میتوانیم آخرین سنگرهای سرکوب این جانیان را تسخیر کنیم.
۳۰ ژوٸن ۲۰۲۲