بر اساس اخبار رسمی حاكمیت، تلفات فاجعه دردناك فروریختن برج متروپل آبادان تا سه شنبه ۱۰ خرداد به ۳۷ نفر رسیده است. بعد از گذشت ۹ روز از این فاجعه بزرگ هنوز پروسه آوار برداری ادامه دارد و مردم به كندی كار اعتراض دارند. هنوز هیچ كس نمیداند چند انسان بی جان دیگر زیر این آوار مانده است. مردم آزادیخواه از شهرهای مختلف برای كمك به مردم آبادان با امكانات اولیه ای كه داشته اند به محل آمده اند. تعدادی سگهای خود را همراه آورده تا به كمك آنها بتوانند زندگان زیر آوار را تشخیص و نجات دهند. در شرایطی كه بوی اجساد زیر آوار مانده با گذشت زمان همه جا را گرفته، حاكمیت برای سركوب مردمی كه به این جنایت اعتراض دارند با گسیل نیروهای ضد شورش عملا این شهر را به پادگانی تبدیل كرده است و همین حقیقت مردم را بیش از پیش عصبانی كرده است. این در شرایطی است كه مردم آزادیخواه چه در منطقه و چه در سراسر ایران هنوز در ماتم این فاجعه چشم به انتظار نجات دیگرانی هستند كه از سرنوشتشان خبری نیست.

۱۵ خرداد روز تولد منصور حكمت است و به این مناسبت هر ساله حزب ما طی یك هفته ( ۴ تا ۱۱ ژوئن) كه به عنوان هفته حكمت نامگذاری شده است، به شناساندن و معرفی حكمت و تئوری های او میپردازد.

منصور حكمت، تئوریسین، سیاستمدار، رهبر و نظریه پرداز، سازمانده و پراتیسین بزرگ كمونیست تاریخ معاصر ایران و جهان بود. جنبش كمونیستی طبقه كارگر، فعالین كمونیست در جامعه ایران و هر فعال سیاسی که بخواهد تاریخ تحولات جامعه ایران و جهان را از نگاه كمونیسم دوره ما بررسی كند و تشنه آشنایی با مباحث صاحب نظران مارکسیست و كمونیست بر سر اصلی ترین تحولات سیاسی در این تاریخ باشد، لازم است حكمت را بشناسد و مباحثات مهم و اساسی او بر سر این تحولات را بخواند. هر تاریخ نویس منصفی که بخواهد به این تاریخ بپردازد و در مورد آن تحقیق كند، لازم است بسیاری از مباحث اصلی حكمت در مورد مهمترین تحولات جهانی، مهمترین مسائل سیاسی جامعه ایران (از انقلاب ۱۳۵۷ تا مرگ حكمت در سال۱۳۸۱)، مهمترین پروبلماتیك های سیاسی جهان معاصر و مباحثات تئوریك او را نگاه كند و بررسی كند.

امسال بار دیگر در سراسر جهان، كارگران در اول مه با راهپیمایی و تجمعات مختلف روز همبستگی جهانی خود را گرامی داشتند. اول مه امسال و اعتراضات و مراسم های كارگری مهر یك دوره تاریخی را بر خود داشت. دوره ای كه علاوه بر پاندمی كرونا و تاثیرات مخرب آن بر بشریت و خصوصا بر زندگی طبقه كارگر، ما شاهد تعرضات وسیع دولت های بورژوایی به سطح معیشت این طبقه بودیم. دوره ای كه علاوه بر بیكاری و افزایش روز افزون آن، با كاهش جدی خدمات اجتماعی، با خصوصی كردن طب و آموزش و پروش و با گرانی سرسام آور نیازمندی های مردم، با شانه خالی كردن دولتهای بورژوایی از قبول ابتدایی ترین مسئولیت در قبال شهروندان، فقری همه جانبه را به طبقه كارگر و بخشهای محروم جامعه تحمیل كردند.

بعلاوه در همین دوره شاهدیم كه دولتهای بزرگ جهان در جدال با همدیگر بر سر سهم خود در تقسیم مجدد جهان، جنگهای ویرانگیری را به بشریت تحمیل كردند. جنگهایی که طی یك دهه گذشته چند میلیون انسان را قربانی کرد. چندین كشور به ویرانه تبدیل شده اند و دهها میلیون انسان خانه بدوش و آواره و سرگردان. ادامه این كشمكش ها در سال گذشته با سپردن افغانستان به طالبان توسط دولتهای غربی به ریاست آمریكا سرنوشت طبقه كارگر و مردم محروم افغانستان و خصوصا زنان رسما به جنایتكارانی سپرده شد كه در توحش و بربریت پیشتازند. این كشمكش ها نهایتا در بحران اوكراین با حمله روسیه به این كشور به جنگی تبدیل شد كه اكنون بیش از ۵۰ روز از آن میگذرد و قربانیان آن نیز اساسا از كارگران و اقشار محروم در روسیه و اوكراین است. جنگی كه تبعات آن با تحریمهای گسترده اقتصادی علیه روسیه توسط دولتهای غربی علاوه بر مردم این كشور، تاوانش را طبقه كارگر و اقشار محروم در اروپا، افریقا، آسیا و... با گرانی، تورم، بیکاری و بالا رفتن مخارج زندگی میدهند.

سونیا محمدی: در برنامه‌ی امروز خالد حاج محمدی از رهبری حزب حکمتیست (خط رسمی) با ما هستند. ما سولاتی را در مورد كنگره حزب و ارزیابی از آن عموما و بطور ویژه هم قرار در موراد مبارزات جاری را با ایشان در میان میگذاریم. ضمن خوشامدگویی به شما خالد حاج محمدی، در کنگره دهم حزب حکمتیست (خط رسمی) که اواخر ماه مارس امسال برگزار شد مباحث و قرارهایی به تصویب رسید. ابتدا بپرسم كه شما معرف‌ قراری بودید به اسم ٬٬وظایف حزب در ارتقاء مبارزات جاری٬٬. دوست داریم جزئیات این قرار را از خود شما بشنویم و فکر می‌کنید این قرار مشخص چه وظایف خطیری می‌تواند روی میز حزب شما قرار بدهد؟

از شروع حمله روسیه به اوكراین نزدیك به یك ماه میگذرد و مستقل از ارزیابی طرفین از این جنگ، هنوز سرانجام و پایان آن بر كسی معلوم نیست. مصائب و عواقب این جنگ بسیار فراتر از آینده اوكراین، ویرانی و آوارگی و قربانی شدن مردم بیگناه این كشور است. این جنگ را روسیه شروع كرد، اما بر خلاف تبلیغات رسانه های دنیای غرب این جنگ مطلقا نمونه ای منحصر به فرد و تنها جنگ ارتجاعی که قدرتهای بین المللی به جهانیان تحمیل کردند، نبود. حمله روسیه به اوكراین ادامه مجموعه ای از کشمکشها میان قدرتهای جهانی است، نمونه دیگری از لشكر كشی، اشغال نظامی، جنگ نیابتی، میلیتاریزم و تهدید و ارعاب است که تا امروز در انحصار ناتو به رهبری آمریكا و حمایت حامیان غربی آن از عراق و افغانستان تا بلگراد، لیبی، سوریه، فلسطین و.. بوده است. جنگ و میلیتاریسمی كه با اهداف تحمیل آمریكا به جهان و به عنوان كدخدا و حاكم برجهانیان و یا حفظ سلطه امپریالیستی آمریكا و متحدین او و بعلاوه پس زدن قدرتهای دیگر از چین تا روسیه و حتی اروپا انجام گرفته است. تفاوت این جنگ با بقیه جنگها تنها در این نهفته است كه حمله به اوكراین را بر خلاف همیشه نه آمریكا و شركای غربی او بلكه روسیه انجام داده است.