روزهای اخیر دنیا شاهد دوره دیگری از شاخ و شانه کشیدن دولت ترامپ و مقامات آمریکا برای اعمال تحریمهای جدید علیه ایران و فشار به سازمان ملل و دولتهای مختلف دیگر جهت تبعیت از این خواست است. دولت امریکا مدتی پیش طی بیانیه ای به "نمایندگی" از سازمان ملل اعلام کرده است همه تحریمهای این سازمان علیه ایران که بعد از توافقات برجام کنار گذاشته شده دوباره برخواهد گشت. ترامپ و پمپئو و بقیه همراهان آنها دلیل چنین اقدامی را عدم پایبندی ایران به توافقات برجام، اعلام کرده اند. این در شرایطی است كه دولت آمریکا بعد از سرکار آمدن ترامپ از سال ٢٠١٨، از توافقات برجام خارج شده است.

مقدمه: مدتها است که زمزمه اختلاف و کشمکش در حزب کمونیست ایران و سازمان کردستان این حزب (کومه له) شنیده می شد. صف بندی و شکل گیری دو جناح در تشکیلاتهای مختلف این جریان، حتی قبل از بیان علنی مباحثات سیاسی از طرف کادر و اعضا رهبری این حزب و کومه له، در همه جا مشهود بود. فضای عمومی که در خارج از این حزب قابل مشاهده بود و مباحثات و جنگ و دعوایی علنی و نیمه علنی که در محافل مختلف طرح میشد، حاکی از یک شکاف بزرگ، مملو از بغض، عصبانیت، بی اعتمادی، کینه و فضای غیر سیاسی و ناسالم حاکم در نحوه برخورد به اختلافات و کشمکش ها در این جریان بود. انتقادات و اعتراضاتی چون دست بردن به تصفیه های تشکیلاتی، مهندسی کردن انتخابات کنگره ها و کنفرانسها، عدم کاندید شدن اعضای زیادی از کمیته مرکزی کومه له در انتخابات کنگره ١٧ این جریان، در اعتراض به این فضای غیر سیاسی و ناسالم، گرو گرفتن نان و دارو و امنیت عده ای در اردوگاه، شایعه پراکنی، پاپوش دوزی ها و پرونده سازی های اخلاقی و غیر سیاسی، که پیشتر بعنوان شایعه به گوش همه رسیده است، امروز دیگر در نوشته های کادر و اعضای این تشکیلات علنا بیان میشود.

بیش از یک ماه از شروع اعتصابات کارگری در مراکز نفت، گاز، پتروشیمی ها، برق و... میگذرد، اعتصاباتی که دوره ای جدید از جدال طبقه کارگر با حاکمیت را رقم میزند. این اعتصابات بخشهای مهمی از مراکز صنعتی و شاهرگ تولید و سود سرمایه و حیات بورژوازی ایران و حکومتش را در بر گرفته است و فشاری جدی در دوره ای حساس به جمهوری اسلامی و کارفرمایان وارد آورده است. در این اعتصابات کارگران در پالایشگاههای نفت و گاز و پتروشیمی در آبادان، اهواز، ماهشهر، قشم، کنگان، لامرد، دشت آزادگان، اصفهان، فازهای١٤، ٢٢ و ٢٤ پارس جنوبی و و تعداد زیادی از نیروگاههای برق و پتروشیمی ها ... را شامل شد. خواست و مطالبات کارگران در همه این مراکز حول افزایش دستمزدها، پرداخت منظم حقوقها، بهبود سرویسهای ایاب و ذهاب، بهبود بهداشت، امکانات خوابگاهی، بیمه و علیه شرکتهای پیمانکاری و... میباشد.

اعتصابات کارگران هفت تپه وارد شصتمین روز خود شد. اکنون دوماه است که پنج هزار کارگر هفت تپه همراه با خانواده های خود در مقابل کارفرما و دولت و مجلس و دستگاه سرکوب، در دفاع از ابتدایی ترین حقوق خود متحد ایستاده اند. در این مدت صدها نشست در میان حکام، مجلس، بیت رهبری، قوه قضائیه، دولت، مراکز پلیسی و اطلاعاتی و دستگاه های تبلیغاتی آنها، خانه کارگر و سران و نمایندگان جمهوری اسلامی در شوش و خوزستان صورت گرفته است تا بتوانند به این همبستگی و اتحاد پایان دهند و هفت تپه ای ها را به زانو درآورند. هفت تپه در این جدال پیروزمند و سربلند بیروان آمد! هفت تپه و اتحاد کارگران آن امروز سنگری مهم در مبارزه طبقه کارگر در ایران و بخش محروم جامعه در دفاع از حق زندگی و عدالتخواهی، علیه استثمار و بردگی در مقابل یک حاکمیت هار بورژوایی و تا دندان مسلح است.

این دوره شاهد تحرکات جدید دوجریان در میان نیروهای اپوزیسیون در طیف اولترا راست بودیم. دو جریان که علیرغم تفاوتها، تشابهات بسیاری با هم دارند و هر دو بر تارک دو پدیده، دو هویت کاذب، یکی هویت مذهبی و دیگری هویت قومی، امید بسته اند، هر دو مطیع هر دولتی هستند که دوستی و خلوصیت آنها را در پیشبرد امور خود در چهارچوب سیاست آنها را بپذیرد. هر دو به امید پدیده های سیاهی هستند که جامعه به ویرانی کشیده شود و به زعم آنها شرایط رشد و مشتری برای استفاده از آنها مهیا شود. هر دو به یک اندازه در سیاست ایران ویژه اند، به جایی و جنبشی واقعی وصل نیستند و هر دو به یک اندازه از اتحاد مردم محروم، از اتحاد کارگری بیزار و ضد کمونیست و ترقیخواهی اند. هر دو به یک اندازه فرصت طلب و تابع سیاست دیگران هستند. هر دو ظرفیت تخریب و تباهی جامعه را دارند و در این مسیر "امتحان پس داده اند".