انگار دنیا عوض شده است! تیغ قوه قضائیه فرزندان نظام را "هدف" گرفته است. امید اسد بیگی و مهرداد رستمی چنگی دو جوان ٣١ و ٢٨ ساله که چند سال پیش هفت تپه را به هزینه ناچیزی صاحب شدند، همراه لیسی ٢١ نفره از شخصیتهای حقیقی و حقوقی، در میان کارکنان و صاحب منصبان بالارتبه از سرمایه دار و مقامات بانکی تا اداری و... به جرم مفسد اقتصادی محاکمه میشوند. رسانه های حکومت با آب و تآب خبر این محاکمات را پخش میکنند و در دفاع از "اجرای عدالت" در کف‌چرانی و حرف مفت زدن از همه جلو زده اند. رسانه هایی که تا دیروز در دفاع از همین مقامات وعلیه هفت تپه ای ها و پرونده هایی که وزارت اطلاعات و دستگاه قضایی، با توصیه و خواست اسد بیگی و رستمی و...، در همراهی با استاندار خوزستان، امام جمعه ها و نمایندگان بیت رهبری و ... مهندسی میکردند، سبقت را از همه ربوده بودند. انگار همگی به ناگاه چرتشان پاره شده است و "مصرانه" خواهان محاکمه کسی میشوند که تا دیروز نه تنها از پرداخت حقوق معوقه کارگر هفت تپه سر باز میزد، بعلاوه با یک اشاره و توصیه به نام شکایت کارفرما، کارگر هفت تپه ای توسط همین قوه قضائیه و مقامات با پرونده های کلفت روانه زندان میشد.

اخیرا خالد عزیزی دبیر کل حزب دمکرات کردستان، مصاحبه یک سال قبل خود با تلویزیون «کرد کانال» (تلویزیون این حزب) به مناسبت «چهل سالگی حاکمیت جمهوری اسلامی» را دوباره باز پخش کرده است. این مصاحبه و نکات مورد بحث خالد عزیزی و چرایی بازپخش امروز آن حاوی پیام‌ها و اهدافی قابل توجهی است که به آن می‌پردازیم.

مخاطب سخنان خالد عزیزی در این مصاحبه اساسا جمهوری اسلامی و اعلام صدباره آمادگی این حزب برای همزیستی این حکومت در کردستان است. دبیر کل حزب دمکرات ناکامی‌های این حزب در تاریخ ٤٠ ساله حاکمیت جمهوری اسلامی و عدم تحقق آرزوی خود در توافق با آنرا به پای کمونیست‌ها می‌نویسد.

چند ماه گذشته شاهد اوج گیری تحریکات و پروپاگاند جنگی میان آمریکا و ایران بودیم. ترور قاسم سلیمانی و همراهان او در دیماه ٩٨ بدستور ترامپ و تهدید های ایران برای جوابگویی به اقدام امریکا، نگرانی از خطر وقوع جنگهای موضعی و ریسک اینکه در چنین شرایطی کنترل آن از دست طرفین خارج و به جنگی تمام عیار کشیده شود، بر فضای منطقه حاکم شد. این اوضاع با موشک باران پایگاه آمریکایی توسط ایران و از قرار معلوم در توافقی پشت پرده با مقامات امریکایی، ترس از وقوع جنگی ناخواسته را حاشیه ای کرد. از آن زمان تا کنون کشمکش‌های دیپلماسی و پروپاگاند جنگی و تحریکات نظامی گاه و بیگاه در میان این دو کشور، همچنان ادامه داشته است. کرونا و تبدیل آن به تهدیدی جدی علیه بشریت، فشار به آمریکا برای لغو تحریمهای اقتصادی علیه ایران از جانب بعضی کشورها از جمله چین و روسیه را بالا برد.

مقدمه : ویروس کرونا در چند ماه حضور خود چهره جهان را دگرگون کرده است. عروج این ویروس مرگبار و ناتوانی بشریت در مقابل آن از طرفی و ناآمادگی حاکمان و ناکارآمدی سیستم موجود در مقابله با آن و حفاظت از جان مردم جهان، بحرانی عظیم و سوالات بزرگی را در مقابل بشریت قرار داده است. امروز کل جهان درگیر واقعه ای است که هیچ کس بدرستی نمیداند پایان آن و ابعاد واقعی تلفات و دامنه و گستردگی تاثیران آن بر جهان تا کجا است. هدف این نوشته نگاهی به این اوضاع و تحولات بر متن جهان کرونایی است.

شیوع ویروس کرونا و وضع وخیم مردم ایران، بار دیگر مسئله تحریمهای اقتصادی آمریکا علیه ایران و جایگاه نفس تحریم اقتصادی یک مملکت و عوارض زیانبار آن بر زندگی مردم را زنده کرده است. در این زمینه تا کنون از جانب برخی از دولتها، از امریکا درخواست شده ، با توجه به شیوع کرونا به تحریم اقتصادی ایران پایان دهد.

در این میان علاوه بر جمهوری اسلامی جریانات و گروههای مختلف به حرف آمده اند و هر کدام از زاویه منافع جنبشهای سیاسی متعلق به خود، له و علیه تحریم سخن گفته اند. جمهوری اسلامی و بورژوازی حاکم بر ایران و مدافعان نظام که طبیعتا مخالف تحریم اقتصادی حکومتشان هستند، مثل همیشه تلاش میکنند بار تحریم اقتصادی را بر دوش طبقه کارگر و مردم محروم بیندازند. تلاش میکنند بی حقوقی، فقر و گرانی، عدم تلاش برای تامین امکانات اولیه جهت مقابله با کرونا و نجات جان انسانها و در یک کلام بی مسئولیتی حاکمیت در قبال زندگی اکثریت مردم را با این استدلال که "تحریم هستیم" توجیه کنند.