جنگ و کشمکش بر سر حق حاکمیت بر قره باغ توسط دولتهای آذربایجان و ارمنستان، در روزهای اخیر یک بار دیگر اوج گرفته است. درگیری در این منطقه و حملات توپخانه ای و صف آرایی که به نام حق حاکمیت طرفین بر ساکنین قره باغ در جریان است، علاوه بر به جای گذاشتن صدها کشته از طرفین و مردم منطقه، موجی از آوارگی، ناامنی و خانه خرابی را برای ساکنین قره باغ به جای گذاشته و آنها را با سرنوشتی نامعلوم مواجه کرده است. دخالت دولتهای مختلف در این جدال و ابرازوجودهای مختلف جریانات و گروههای نامسئول، شبه فاشیستی، ناسیونالیستی و مذهبی حول این ماجرا، نه تنها کمکی به حل مسئله نکرده است، بلکه و بعلاوه مسئله را بیش از پیش پیچیده و نفاق و نفرت قومی و بخشا مذهبی را افزایش داده است.

اخیرا رضا پهلوی در امتداد تلاشهای دوره ای خود، یک بار دیگر خیز برداشته است، به همه و خصوصا اپوزسیون "دمکرات" و "دمکراسی خواهان" فراخوان داده است که با هم متحد شوند، اختلافات را کنار بگذارند و برای کنار گذاشتن جمهوری اسلامی بسیج شوند. رضا پهلوی بر حساسیت اوضاع و زمینه های لازم برای عبور از جمهوری اسلامی از جمله حمایت "جامعه جهانی" در این مسیر تاکید میکنند. وی ارتش را فراخوان داده است که در این مسیر به وظیفه ملی خود عمل و از تمامیت ایران دفاع کند، بدنه سپاه را فراخوان داده است که به این تلاش بپیوندد. ایشان با درک "تنگ" بودن وقت و "تاریخی" بودن فراخوان خود، آنرا "پیام نوین" نام نهاده است!

روزهای اخیر دنیا شاهد دوره دیگری از شاخ و شانه کشیدن دولت ترامپ و مقامات آمریکا برای اعمال تحریمهای جدید علیه ایران و فشار به سازمان ملل و دولتهای مختلف دیگر جهت تبعیت از این خواست است. دولت امریکا مدتی پیش طی بیانیه ای به "نمایندگی" از سازمان ملل اعلام کرده است همه تحریمهای این سازمان علیه ایران که بعد از توافقات برجام کنار گذاشته شده دوباره برخواهد گشت. ترامپ و پمپئو و بقیه همراهان آنها دلیل چنین اقدامی را عدم پایبندی ایران به توافقات برجام، اعلام کرده اند. این در شرایطی است كه دولت آمریکا بعد از سرکار آمدن ترامپ از سال ٢٠١٨، از توافقات برجام خارج شده است.

مقدمه: مدتها است که زمزمه اختلاف و کشمکش در حزب کمونیست ایران و سازمان کردستان این حزب (کومه له) شنیده می شد. صف بندی و شکل گیری دو جناح در تشکیلاتهای مختلف این جریان، حتی قبل از بیان علنی مباحثات سیاسی از طرف کادر و اعضا رهبری این حزب و کومه له، در همه جا مشهود بود. فضای عمومی که در خارج از این حزب قابل مشاهده بود و مباحثات و جنگ و دعوایی علنی و نیمه علنی که در محافل مختلف طرح میشد، حاکی از یک شکاف بزرگ، مملو از بغض، عصبانیت، بی اعتمادی، کینه و فضای غیر سیاسی و ناسالم حاکم در نحوه برخورد به اختلافات و کشمکش ها در این جریان بود. انتقادات و اعتراضاتی چون دست بردن به تصفیه های تشکیلاتی، مهندسی کردن انتخابات کنگره ها و کنفرانسها، عدم کاندید شدن اعضای زیادی از کمیته مرکزی کومه له در انتخابات کنگره ١٧ این جریان، در اعتراض به این فضای غیر سیاسی و ناسالم، گرو گرفتن نان و دارو و امنیت عده ای در اردوگاه، شایعه پراکنی، پاپوش دوزی ها و پرونده سازی های اخلاقی و غیر سیاسی، که پیشتر بعنوان شایعه به گوش همه رسیده است، امروز دیگر در نوشته های کادر و اعضای این تشکیلات علنا بیان میشود.

بیش از یک ماه از شروع اعتصابات کارگری در مراکز نفت، گاز، پتروشیمی ها، برق و... میگذرد، اعتصاباتی که دوره ای جدید از جدال طبقه کارگر با حاکمیت را رقم میزند. این اعتصابات بخشهای مهمی از مراکز صنعتی و شاهرگ تولید و سود سرمایه و حیات بورژوازی ایران و حکومتش را در بر گرفته است و فشاری جدی در دوره ای حساس به جمهوری اسلامی و کارفرمایان وارد آورده است. در این اعتصابات کارگران در پالایشگاههای نفت و گاز و پتروشیمی در آبادان، اهواز، ماهشهر، قشم، کنگان، لامرد، دشت آزادگان، اصفهان، فازهای١٤، ٢٢ و ٢٤ پارس جنوبی و و تعداد زیادی از نیروگاههای برق و پتروشیمی ها ... را شامل شد. خواست و مطالبات کارگران در همه این مراکز حول افزایش دستمزدها، پرداخت منظم حقوقها، بهبود سرویسهای ایاب و ذهاب، بهبود بهداشت، امکانات خوابگاهی، بیمه و علیه شرکتهای پیمانکاری و... میباشد.