خالد حاج محمدی:  هنوز دهها نفر از دستگیر شدگان اول مه در زندانند. در این مدت اعتراضات متنوعی از جانب خانواده دستگیر شدگان٬ تعدادی از تشڪلهای ڪارگری موجود٬ مراڪز ڪارگری در بعضی شهرها و تعدادی از اتحادیه های ڪارگری و نهادهای مدافع حقوق انسان و احزاب و جریانات انسان دوست در ڪشورهای مختلف صورت گرفته است. اما با تمام این اقدامات جمهوری اسلامی فعلا از جواب مشخص و آزادی آنها سرباز میزند. نمیخواهد جواب بدهد٬ میخواهد به همه اعلام ڪند ڪه از هیچ اعتراض برحقی نخواهد گذشت. میخواهد به همه ثابت ڪند ڪه قدرت سرڪوب

خالد حاج محمدی : به نظر من هم باید به این مباحث پرداخت و  بهرام و رفقاي ڪميته سازمانده هم براي پيشبرد اين سمينار دستشان درد نڪند. نکات خیلی خوبی در مجموع  بحثها بود که قابل توجه است و خود همین نکات و بحثهایی که از زوایای مختلف طرح شد٬ اهمیت  و ضرورت این بحثها و لزوم پيشبرد آن را نشان ميدهد. از زواياي مختلف ميتوان وارد اين بحث شد٬ نڪات مهمي از جانب رفقاي مختلف طرح شد ڪه در اين چند دقيقه فرصت اظهار نظر و پرداختن به آنها نيست و به همين دليل من هم چند نڪته را طرح ميڪنم. در مورد سندیکالست نکات خوبی مطرح شد در عين حال در اظهار نظر رفقا بحثي

خالد حاج محمدی: جنگ و جدال جناحهای جمهوری اسلامی وارد دوره جدیدی شده است. ادامه اعتراضات خیابانی خارج از اینڪه جناح حاڪم آن را تحمل نخواهد ڪرد٬ جناح اصلاح طلب هم از آن نگران است. خاصیت مردم در خیابانها و اعتراض آنها بعد از انتخابات و زیر پرچم سبز برای این جناح٬ ابزاری در حل و فصل اختلافات در دورن جمهوری اسلامی٬ اهرم فشاری برای گرفتن بیشترین امتیازات و تحمیل مناسبترین شرایط به جناح خامنه ای احمدی نژاد بود. سوالی ڪه امروز در مقابل این جناح قرار دارد چگونگی حفظ مردم زیر ڪنترل اصلاح طلبان و همزمان مانع فرا رفتن خواست و

کمونیست: منصور  حکمت ١٨ تیر سال١٣٧٨ را نقطه عطفی در مبارزات  مردم علیه رژیم میداند. اهمیت ١٨ تیر را در چه می دانید؟ و چه تفاوت هایی میان ١٨ تیر ٧٨ با تحرڪات  و اعتراضات دوره اخیر  شهرهای ایران قائل هستید؟

خالد حاج محمدی: خصلت اصلی اعتراضات ١٨ تیر ١٣٧٨ جهت گیری آن علیه ڪلیت جمهوری اسلامی بود. نقطه آغاز اعتراضات در آن سال تعطیلی روزنامه سلام بود٬ اما سریعا ابعاد وسیع تری یافت. اعتراضات از دانشگاهها شروع می شود و فورا به خیابانها ڪشیده می شود. اصلاح طلبان

ضربه به تحزب کمونیستی آرزوی به گور رفتنی ارتجاع است؛ نزدیڪ دو سال است که اوباش جمهوری اسلامی جنگی تمام عیار و سازمانیافته  را علیه جنبش آزادیخواهی و برابری طلبی براه انداخته اند. جنگی که یکسر آن سلولهای انفرادی و شکنجه گاههای اوین، دستگیری و بازداشت و پرونده سازی علیه فعالین سیاسی و سر دیگر آن تلاش  برای ایجاد فضای نا امن "سیاسی" برای ممانعت از فعالیت متشکل کمونیستی است. جمهوری اسلامی که با شکنجه و دستگیری و پرونده سازی نتوانست عقب نشینی جدی را به فعالین کمونیست تحمیل کند، دست به فضا سازی، راه اندختن بحث "سیاسی" و