افزایش بیکاری به یکی از جدیترین معضلات جامعه ایران تبدیل شده است. آمار بیکاران روزانه افزایش می یابد و همزمان شرایط کار و زندگی طبقه کارگر بیش از پیش با ناامنی و محرومیت رو برو است. طبق آمارهای رسمی ١٢ تا ١٣ درصد نیروی کار بیکارند٬ چیزی که برای "محققین" دست چندم و مواجب بگیر دولت نیز قابل دفاع نیست و آمار واقعی بیکاران به مراتب بیشتر است. تازه کل کارگران شاغل نیز هیچ امنیت شغلی ندارند و ٦٠ درصد آنها با قراردادهای موقت کار میکنند. با این وصف شاهد غرولند هر روزه و تلاش سرمایه داران برای تامین سود بیشتر از گرده طبقه کارگر زیر عناوین
کنگره چهارم حزب حکمتیست در راه است. اکنون یک سال و نیم از کنگره سوم حزب گذشته است. در این فاصله اتفاقات مهمی چه در سطح جهان و چه در فضای سیاسی ایران رخ داد که هر کدام در سطح خود حائز اهمیت بودند. اما یکسال گذشته شاهد تحولات عظیمی در فضای سیاسی ایران بودیم که رنگ خود را بر کل فضای اعتراضی و توازن قوای میان رژیم و طبقه کارگر و مردم ناراضی زد. صف بندی احزاب و نیروهای سیاسی در هیچ دوره ای از عمر جمهوری اسلامی به اندازه تحولات دو سال گذشته و با چنین سرعتی تغییر نکرده است. در پروسه انتخابات ریاست جمهوری،
رادیو پرتو: قطع سوبسید نان از طرف دولت جمهوری اسلامی به گرمترین مباحث جامعه تبدیل شده است. به طور واقعی در کل آن جامعه نه مسئله راه اندازی پر سروصدای تاسیسات اتمی بوشهر و یا آزمایش موشکهای نظامی دوربُرد ساخت سپاه آن طور که دولت می خواهد٬ بلکه قیمت نان است که مشغله اصلی جامعه است. خبرهای ضد و نقیض در مورد سوبسیدها و شروع پرداخت یارانه ها تمامی ندارد و به طور موازی اما قیمت نان هر روز و هر روز گرانتر می شود. در این مورد با خالد حاج محمدی گفتگوئی را ترتیب داده ایم. اولین سوال این است که گفته می شود اول مهر
اینروزها بازار "توجه" جنبش سبز بویژه از جانب دلسوزان این جنبش در طیف اکثریت و توده و صفی از روشنفکران "دگراندیش" و "خشونت گریز" و "حقوق بشری"٬ به طبقه کارگر و "عدالت" برای کارگران٬ در همه جا گرم است.
بخشی از این آقا و خانمهای محترم که "دل و جرات" بیشتری دارند و در تمرین دمکراسی و حقوق بشر از بقیه یاران خود پیشی گرفته اند٬ هر از چند گاهی به عنوان منتقد جنبش سبز ظاهر میشوند و از کم لطفی این جنبش و رهبران آن به جنبش کارگری گلایه میکند. این طیف خواهان طرح
دور زدن تحریمها گفته خامنه ای در نشست چند روز قبل با بخشی از مدیران مراکز تولیدی است. این گفته که از جانب روسای دولت به شیوه های مختلف بیان میشود٬ حقایقی را در برد دارد و آن اینکه بار اصلی فشار تحریم نه بر دولت و صاحبان قدرت٬ بلکه بر سر طبقه کارگر و اقشار محروم جامعه است. تا جائی که به قدرت حاکمه برگردد٬ اعمال تحریم و فشارهای آن را به مردم منتقل میکند و تحریم و جنگ و جدال قدرتی که حول آن از هر طرف ایجاد شده است٬ فرجه ای را برای جمهوری اسلامی ایجاد کرده است که به فضای جنگی در جامعه دامن بزند و اختناق بیشتری را به بهانه
صفحه78 از95