دور زدن تحریمها گفته خامنه ای در نشست چند روز قبل با بخشی از مدیران مراکز تولیدی است. این گفته که از جانب روسای دولت به شیوه های مختلف بیان میشود٬ حقایقی را در برد دارد و آن اینکه بار اصلی فشار تحریم نه بر دولت و صاحبان قدرت٬ بلکه بر سر طبقه کارگر و اقشار محروم جامعه است. تا جائی که به قدرت حاکمه برگردد٬ اعمال تحریم و فشارهای آن را به مردم منتقل میکند و تحریم و جنگ و جدال قدرتی که حول آن از هر طرف ایجاد شده است٬ فرجه ای را برای جمهوری اسلامی ایجاد کرده است که به فضای جنگی در جامعه دامن بزند و اختناق بیشتری را به بهانه
این اوضاع تحمیل کند. لذا به این صورت جمهوری اسلامی تحریمها را دور میزند و طبقه کارگر و اقشار محروم جامعه باید توان آن را پس دهند.
در همین دوره اخیر و با اعمال تحریمهای جدید علیه ایران٬ جامعه شاهد گرانی روز افزون قیمت اقلام اولیه و ضروری زندگی از نان تا شیر و گوشت و مواد سوختی و دارو و ... هستند. در جامعه ای که میتوان در عرض یک ماه قیمت نان را ٥٠٠ درصد افزایش داد٬ قیمت مواد سوختی را ٢٠٠ تا ٣٠٠ در صد افزایش داد٬ شیر و گوشت و بخش زیادی از مواد مصرفی را بیش از ١٠٠ درصد افزایش داد٬ و بخشی از امکانات پزشکی و دارو تا حدی کمیاب گران شده است که بخش اعظم مردم از استفاده از آن محروم شده اند٬ معلوم است شخص اول مملکتش میتواند مدعی دور زدن تحریمها شود. و رو به جامعه و در مقام "رئیس و مسئول مملکت" و دولت و مجلس و امام و سخنگو٬ از قول جامعه اعلام کنند که از عهده آن برخواهند آمد و رو به مردم بگوید که "دشمنان ملت میخواهند فشار اقتصادی ناشی از تحریم را به پای دولت بنویسند" و با این ادعا دولت خود را از زیر تیغ اعتراض خلاص کند.
فشار اعمال تحریم ها کمر مردم محروم را شکسته است. اما این فشار تنها بدلیل تحریم نیست٬ بلک درست در این زمان که همزمان تهدید نظامی و خطر جنگ علیه ایران زنده شده است ٬ دولت فرجه ای یافته تا سایر برنامه های خود را که سالها است پرونده آن را از ترس عوارض اجرای آن در میان مردم بایگانی کرده را زنده و به اجرا در آورند. قطع سوبسیدها که از محل اجرای آن میلیاردها دلار از جیب مردم خارج و به جیب دولت خواهد رفت نیز بخشی مهمی از ماجرای تورم بالائی است که فضای جامعه ایران را گرفته است. تحریم علیه ایران جدا از اینکه اسلحه کشتار بدست دول غربی علیه مردم است٬ در همان حال فرجه ای برای جمهوری اسلامی فراهم کرده است که به بهانه تحریم و فضای جنگی و خطر حمله بیگانه٬ تعرض وسیع بورژوازی ایران به معیشت طبقه کارگر و اقشار تهیدست را اجرا کند.
اگر تحریم و فضای جنگی نبود٬ اگر در آمریکا و فرانسه و انگلستان و آلمان و .. شاهد فشار جدی دولتهای بورژوائی جهت پس گرفتن ابتدائی ترین دستاوردهای طبقه کارگر از اخراج و زدن دستمزدها تا زدن بیمه های اجتماعی و درمانی تا بالا بردن سن بازنشستگی نبودیم٬ روسای جنایتکار جمهوری اسلامی نمیتوانستند به این راحتی بار تحریم را بر دوش طبقه کارگر و مردم ستمدیده بیندازند٬ و در روز روشن به چشمان این مردم نگاه کننند و توان "دور زدن تحریم" را به قیمت گرسنگی کودکان ما و اخراج و بیکارسازی و گرانی به رخ جامعه بکشد.
در جامعه ای که بحث از بیش از ٤ میلیون بیکار است٬ و ٨٠ در صد بخش شاغل طبقه کارگر در اصلی ترین مراکز تولید قرارداد موقت دارد و از تامین شغلی خبری نیست٬ که بخش اعظم طبقه کارگر و اقشار کم در آمد جامعه زیر خط فقر زندگی میکنند٬ در همین جامعه و در همین دوره درآمد بخشی از صاحبان سرمایه٬ از آقایان محترم در اتاق بازرگانی ایران تا باندهای اقتصادی سپاه پاسداران و رفسنجانی و بیت رهبری و..از هر زمان بیشتر شده است. در همین دوره وزیر نیروی این مملکت روز روشن در مورد خصوصی سازی و اجرای اصل ٤٤ و واگذاری نیروگاههای انرژی به بخش خصوصی اعلام میکند که "دولت در قبال هر نوع زیان به بخش خصوصی خود را مسئول دانسته و آن را جبران خواهد کرد". احمدی نژاد مدعی است که تحریمها باعث استقلال بیشتر شده است و خامنه ای هم همه مردم را به دفاع ملی و صبر و تحمل و کار و تلاش بیشتر برای دور زدن تحریمها فرامیخواند. همزمان فرماندهان سپاه و نیروهای انتظامی هم عربده کشان توان و قدرت نظامی خود را به بهانه خطر جنگ علیه ایران به رخ مردم میکشد.
جناب موسوی نیز در این فضا به عنوان نماینده خودگمارده مردم معترض٬ در اهمیت مطلع کردن مردم از عواقب تحریم سخنسرائی میکند. گو اینکه مردم روزانه با گوشت و استخوان خود فشار تحریم و کل تعرض بورژوازی ایران را بر سفره خود نمیفهمند.
در این میان هر نوع چشم امید بستن به روئسای دولت و مراکز قدرت٬ هر نوع امید به نیرنگ جناحهای بورژوازی ایران خطا است. کل بورژوازی ایران در این وضع و زندگی که به ما تحمیل کرده اند متفق القولند. اینها که امروز بر مسند قدرت نشسته اند و زندگی چند ده میلیون از مردم را تباهی کرده اند٬ و آنهائی که به نام مدافع مردم تلاش دارند نیروی ما را پشتوانه جنگ خود با جناح رقیب کنند٬ همگی همراه کل طرفداران رسمی و خجول خود٬ در این اوضاع در مقابل منفعت ما صف بسته اند. بستن سد در مقابل فشار تحریم و فضای مختنق و تعرض وسیع طبقه حاکم به معیشت طبقه کارگر و زندگی مردم محروم٬ بر دوش ما است. جنگ جمهوری اسلامی با غرب و فضای نظامی و عربده کشیدن علیه همدیگر٬ سر سوزنی به طبقه کارگر ایران و اقشار ستمدیده این جامعه مربوط نیست. اگر امیدی وجود داشته باشد٬ صف بستن طبقه کارگر حول پرچم انسانی و در دفاع از دستاوردهای خود و برای رفاه و آسایش بیشتر است٬ در غیر این صورت زندگی برای طبقه کارگر٬ زن و جوان و اقشار ستمدیده و انسان متمدن در این جامعه از این سیاهتر خواهد شد.
خالد حاج محمدی
٩ سپتامبر ٢٠١٠