١٦ آذر امسال اعلام تسلیم نشدن جامعه به حاکمیت بود. در این روز و بعد از جنایات و کشتار مردم توسط حاکمین و خون پاشیدن به اعتراضات مردم آزادیخواه، بعد از اشغال خیابانها توسط مزدبگیران مسلح و مزدوران و دستجات اوباش آنها، بعد از تبلیغات و تهدیدات همه روسای رژیم به اعدام و زندان و... معترضین ، نسل جوان آزادیخواه و برابری طلب در دانشگاههای ایران اعلام کردند که تسلیمی در کار نیست! اعلام کردند تعرض حاکمیت به معیشت طبقه کارگر و مردم محروم، تهدید و ارعاب و کف چرانی جلادان را تحمل نخواهند کرد و در مقابل آن خواهند ایستاد. بعلاوه در این مناسبت دانشجویان امیال و آرزوهای کارگران و اقشار محروم جامعه، در دفاع از آزادی و برابری، ددفاع از حق زن و علیه استثمار و بردگی و علیه کل سیستم حاکم را از صحن دانشگاه رو به جامعه اعلام کردند.

بعد از آبان جامعه ایران وارد دوره ای جدید از حیات سیاسی خود شده است. دوره ای که یک واقعیت را در مقابل بورژوازی قرار داد. اینکه سرنگونی جمهوری اسلامی توسط انقلاب و جنبشی رادیکال و توده ای محتمل ترین سناریوی رفتن جمهوری اسلامی است. دلسوزان نظام هشدار میدهند و یاران خود در این و آن جناح و روسای قوای سه گانه را سرزنش و مخاطرات زیر و رو کننده را گوشزد میکنند. همزمان مردم آزادیخواه بی واهمه اعلام میکنند جمهوری اسلامی را سرنگون میکنیم و این جهنم را به عنوان زندگی بیش از این تحمل نمیکنند.

اخیرا عده ای از سیاسیون در دنیای مجازی هجمه ای به نام "نقد" علیه کورش مدرسی راه انداخته ا ند. هر کس برای خود با اتکا به این کلمه و آن جمله و حتی بدون اشاره به بحثی از او، نتیجه گیری های دلبخواهی کرده و به جنگ ادعاهای خود ساخته به نام "نقد" مواضع کورش مدرسی رفته اند. بهانه این است که کورش مدرسی در دل اعتراضات این دوره در ایران طی نوشته ای کوتاه در فیس بوک تاکیدی چند باره بر پاره ای احکام مارکسیستی در برخودر به تحرکات و طغیانها و اعتراضات توده ای و ملزومات پیروزی آن از زاویه منافع طبقه کارگر کرده است. خطاب کورش مدرسی در این یاداشت طبیعتا جریانات و کسانی است که امرشان انقلاب کارگری است و افق و استراتژی آنها تامین شرایط پیروزی چنین انقلابی است. مسلما چنین توقعی شامل جریانات و کسانی نمیشود که هر روز بادبان کشتی خود را به جنبشی از سبز تا نارنجی و حتی تا ناتو و...وصل میکنند. خطاب رهبران و فعالین کمونیستی است که در دل هر مبارزه کارگری، توده ای و آزادیخواهانه تلاش میکنند موقعیت این طبقه و توازن قوا به نفع او تغییر و شرایط زندگی و مبارزه او بهبود پیدا کند. برای چنین کمونیستهایی سرنگونی جمهوری اسلامی نیز حلقه ای و قدم اول در این مسیراست.

سخنرانی ١٩ آبان (١٠ نوامبر) حسن روحانی در یزد و تلاش بی ثمر او برای کسب اعتبار نداشته، با پرچم "مبارزه با فساد"، در میان حکام، دسته و جناحهای آن بحث برانگیز شد وعکس العمل های زیادی را بر انگیخت.

روحانی در این سخنرانی تلویحا قوه قضائیه را به باد انتقاد گرفته است. او از رسیدگی نکردن قوه قضائیه به "فساد دانه درشتها" انتقاد کرده است. روحانی اشاره کرده است که: وقتی قوه قضائیه ایران "با فسادهای میلیونی و میلیاردی برخورد می‌کند" در خصوص "فسادهای میلیارد دلاری هم توضیح دهد". او در عکس العمل به اقدامات قوه قضائیه در این دوره و پرچم " مبارزه" رئیسی با فساد و ادعاهای او گفته است: "با بردن چند نفر به دادگاه در خصوص مبارزه با فساد، سر مردم کلاه نمی‌رود و مردم باید بدانند پول‌های بزرگی که از جیب بیت‌المال رفته به چه سرنوشتی دچار شده است."

اعتراض کارگران آذر آب از طرف حاکمیت با یورش وحشیانه جواب گرفت. اینبار تهدید و ارعاب و خط و نشان کشیدن برای کارگران و فرستادن واعظین و سرانجام جلو انداختن شوراهای اسلامی برای فریب و نیرنگ هم کار ساز نبود. سرانجام دولت "اعتدال" همانند همه پیشکسوتان خود گارد ضد شورش را به میدان فرستاد تا صدای کارگران آذر آب را خفه کند. روز ٢٨ مهر ماه کارگران آذر آب در سیزدهمین روز اعتصاب خود در کارخانه مورد حمله قرار گرفتند و علاوه بر ضرب و شتم ٢١ نفر از آنان بازداشت و فردای همان روز دو نفر دیگر نیز دستگیر میشوند. اما این توحش و بربریت سرمایه داران و گماشته هایشان در حکومت نتوانست اراده کارگران را در هم شکنند و تنها رسوایی بیشتر را نصیب حکومت کرد. طبق اخبار منتشره از کارگران هفت تپه، دیروز هفت نفر از بازداشتی های آذر آب آزاد شدند و بقیه تا ارسال خبر در زندانند.