در یک سال گذشته و با تشدید جدالهای غرب و جمهوری اسلامی٬ شاهد تحریم اقتصادی و فشارهای هر روزه به مردم ایران و دزدی و سودآوری هنگفت سرمایه داران ایرانی به بهانه تحریم و به قیمت خانه خرابی مردم٬ بودیم. امروز اما فضای ترور و تهدید نیز به این وضع اضافه شده است.

در این یکسال سه فیزیک دان ایرانی٬ مجید شهریاری٬ مسعود علی محمدی و اخیرا نیز مصطفی احمدی روشن ترور شده اند. جمهوری اسلامی و مراکز و مقامات آن٬ به مناسبتهای مختلف اظهار نظرکرده اند و انگشت اتهام را به سوی اسرائیل اشاره رفته اند. اخیرا و با ترور مصطفی احمدی روشن، حسین شریعتمداری نیز ضمن ادعای ترور احمدی روشن و بقیه مهندسین فیزیک توسط اسرائیل٬ خواهان

هیئت سیاسی اجرائی سازمان فدائیان خلق(اکثریت) به مناسب نزدیک شدن یک سال حصر خانگی زهرا رهنورد٬ میرحسین موسوی و مهدی کروبی٬ با انتشار اطلاعیه ای به کارزار آزادی آنها پیوسته است. در این اطلاعیه آمده است که:"تجربه کارزارهای مشابه نشان می دهد اگر یک جنبش گسترده برای دفاع از زندانیان سیاسی، امکان طرح چهره هایی مشخص داشته باشد، بازتاب گسترده تری خواهد داشت. از آنجا که نام رهبران زندانی جنبش سبز، برای همه مردم ایران و میلیون ها تن از مردم سایر کشورها شناخته شده است، مطالبه آزادی آنها می تواند توجه را به سرنوشت زندانیان سیاسی در ایران جلب کند. زندانیان سیاسی کنونی در ایران، با نام سرشناس ترین آنها می توانند به مرکز توجه آزادیخواهان در سراسر جهان تبدیل شوند."

امروز پنجشنبه ٩ فوریه ٢٠١٢ دومین روز اعتصاب وسیع نیم میلیون کارگر در اسرائیل است. طبق اخبار منتشره اعتصاب کارگران بدنبال به نتیجه نرسیدن مذاکرات اتحادیه های کارگری اسرائیل با نمایندگان دولت در شب چهارشنبه بوقوع پیوست. مطالبات کارگران از جمله بازگرداندن ٢٥٠ هزار کارگر بازنشسته و افزایش حقوق و مزایای کارگران قراردادی است.

 

در نتیجه این اعتصاب که از ساعت ٦ بامداد روز چهارشنبه شروع شد٬ اسرائیل به حالت نیمه تعطیل در آمده است. بانکها٬ فردودگاه ب

اختلافات میان غرب و جمهوری اسلامی٬ تحریم های پی درپی و تهدیدهای نظامی٬ همراه تبلیغات وسیع رسانه های بورژوائی٬ فضائی از امیدواری را در میان بخشهای مختلف اپوزیسیون ایجاد کرده است. امیدی مبنی بر شروع و شکل گیری"انقلابی" در ایران و برای پایان عمر جمهوری اسلامی. احزاب و جریانات سیاسی٬ گروهها و محافل و شخصیتهای اپوزیسیون از راست تا چپ٬ از قومی و ناسیونالیستی تا مذهبی٬ از دگراندیش تا دمکرات و لیبرال٬ همگی در یک تصویر شریکند و آن هم در جریان بودن تحولاتی مهم و مثبت که قرار است نهایتا به سرنگونی جمهوری اسلامی منجر شود. استدلالات این طیف بر سر این "تحول" و راهکارهای آنها٬ ظاهرا از هم متفاوت است٬ اما نتیجه گیری همه آنها "انقلاب" یا "تحولی" سرنوشت ساز٬ که درنهایت رفتن جمهوری اسلامی و "آزادی" مردم ایران

چند روز بیشتر به انتخابات مجلس نهم نمانده است٬ و جناحها و جریانات مختلف اصول گرا برای کسب بیشترین کرسی و برای فریب مردم و کشاندن آنها پای صندوق های رای به تکاپو افتاده اند. باز تخمین و حدس و باز کردن حساب برروی شرکت مردم، براه افتاده است. خامنه ای٬ مهدوی کنی و روزنامه های رسمی جمهوری اسلامی، به روال همیشه از شرکت "حماسی مردم" میگویند و بازار را داغ نگاه میدارند! همه دستجات و باندهای شریک در قدرت را به مراسم تحمیق دیگری از نوع "عروج سبز" دلخوش نگاه میدارند، و به خود اعتماد به نفس میدهند. باز هم پیش پرده فریب معمولی "انتخاباتهای" جمهوری اسلامی، همچون بخش اعظم دولتهای بورژوائی، براه افتاده است. و بخش اعظم اپوزیسیون دست راستی هم، در حال شرط بندی برای رسیدن به نوایی، به این قرعه کشی امید