شیوع ویروس کرونا و وضع وخیم مردم ایران، بار دیگر مسئله تحریمهای اقتصادی آمریکا علیه ایران و جایگاه نفس تحریم اقتصادی یک مملکت و عوارض زیانبار آن بر زندگی مردم را زنده کرده است. در این زمینه تا کنون از جانب برخی از دولتها، از امریکا درخواست شده ، با توجه به شیوع کرونا به تحریم اقتصادی ایران پایان دهد.

در این میان علاوه بر جمهوری اسلامی جریانات و گروههای مختلف به حرف آمده اند و هر کدام از زاویه منافع جنبشهای سیاسی متعلق به خود، له و علیه تحریم سخن گفته اند. جمهوری اسلامی و بورژوازی حاکم بر ایران و مدافعان نظام که طبیعتا مخالف تحریم اقتصادی حکومتشان هستند، مثل همیشه تلاش میکنند بار تحریم اقتصادی را بر دوش طبقه کارگر و مردم محروم بیندازند. تلاش میکنند بی حقوقی، فقر و گرانی، عدم تلاش برای تامین امکانات اولیه جهت مقابله با کرونا و نجات جان انسانها و در یک کلام بی مسئولیتی حاکمیت در قبال زندگی اکثریت مردم را با این استدلال که "تحریم هستیم" توجیه کنند.

یازده سال پیش و بدنبال اعتراضات وسیع توده ای در مصر و تونس علیه استبداد و برای آزادی و رفاه، در بسیاری از کشورهای دنیای عرب، مردم محروم دست به تحرکات اعتراضی زدند. از ژانویه ٢٠١١ دامنه اعتراضات به سوریه و لیبی نیز کشیده شد. اعتراضات عدالتخواهانه، بخش زیادی از کشورهای عربی را در بر گرفت چیزی که در دنیا بهارعربی نام گرفت. بشریت در این دوره شاهد یک بیداری عمومی در دنیای عرب علیه فقر و بی عدالتی و استبداد و بی حقوقی بود. این بیداری و تحرک وسيع اعتراضی مورد حمایت مردم آزادیخواه در سراسر جهان قرار گرفت. در کشورهای مختلف جهان تجمعات بزرگ و کوچک در حمایت از مردم مصر و تونس و... شکل گرفت و امیدواری بزرگی در جهان برای ایجاد تحولات عمیق در خاورمیانه ایجاد شد. در مصر و تونس علیرغم اینکه اعتراضات مردم به امیال خود نرسید، اما به سقوط دولتهای وقت انجامید.

مصاحبه کمونیست با خالد حاج محمدی

کمونیست: شما در دو شماره (١٩٠ و ١٩٢) کمونیست در مورد تشکل سراسری کارگری اظهار نظر کرده و علاوه بر مسائل مختلف در مورد تشکل یابی کارگری، مبارزات جاری کارگری، همزمان در نقد سایر گرایشات نوشته اید. الگوی اثباتی شما در مورد تشکل کارگری چی است؟

خالد حاج محمدی: الگوی ما برای تشکل یابی کارگری جنبش شورایی بر پایه مجامع عمومی کارگری به عنوان شکل پایه و نطفه اولیه جنبش شورایی است.

اینکه ما بر جنبش مجامع عمومی و سازمان دادن آن تاکید داریم و فکر میکنیم جنبش شورایی جواب مناسب به تشکل یابی کارگری است، از استراتژیی نشات میگیرد که ما به عنوان کمونیستهای این طبقه برای آینده جامعه در دستور داریم و برای تحقق آن مبارزه میکنیم. میخواهم بگویم که جواب به امر تشکل یابی از این در نمی آید که گویا عده ای از سر خوش فکری جوابی بهتر بدست میدهند و عده ای نمیدهند. تاریخ مبارزه طبقاتی در جوامع بورژوایی دورانهای مختلف و فراز و نشیبهای زیادی بخود دیده است و در تمام طول این تاریخ مبارزه طبقه کارگر در اشکلال مختلف برای بهود زندگی خود در جریان بوده است. این مبارزه

کرونا همه مرزهای جهان را در نوردیده است و هر روز عده بیشتری را به کام مرگ فرو میبرد. بی مسئولیتی دول کاپیتالیستی حاکم بر جهان در قبال این معضل و جان و هستی انسانها بر کسی پوشیده نیست. امروز بشریت از دریچه کرونا و برخورد دولتهای بورژوایی با این اپیدمی، و مخاطراتی که جان و هستی بشریت را تهدید میکند، عمق تعفن و ضدیت آنها با هر نوع انسان دوستی، با حرمت و کرامت، زندگی و هستی انسانها را به شکل زمختی مشاهده میکند.

دولتهای بورژوایی نماینده اقلیتی انگل، که اقتصاد و دارایی جهانیان را قبضه کرده اند، با حمله به سطح معیشت طبقه کارگر و مردم کارکن جامعه، با زدن بیمه های اجتماعی، خدمات پزشکی و درمانی، با تحمیل فقر و گرسنگی و بی امکاناتی، با دامن زدن به جنگ، با تحمیل آوارگی و فلاکت و ناامنی، بخش عظیمی از بشریت را در این دوره حساس با مخاطرات جدی روبرو کرده اند. مردم محروم و اکثریت عظیمی که زیر خط فقر زندگی میکنند، اکثریتی که به بهداشت مناسب، امکانات پزشکی لازم و تغذیه سالم دسترسی ندارند، قربانیان اصلی این ویروس هستند.

(نکاتی در مورد ادعاهای محمد آسنگران)

 مدتی است اختلافات سیاسی در "حزب کمونیست کارگری" علنی شده است. محمد آسنگران از اعضای رهبری این حزب طی دو نوشته در ١١ و ١٥ فوریه ٢٠٢٠، زیر عناوین "در مورد علنی شدن اختلاف نظر من و رفیق حمید تقوایی" و "ملزومات پیروزی چپ و جنبش کمونیسم کارگری در اوضاع سیاسی امروز ایران! بررسی چند ترمینولوژی در مباحث اخیر رفیق حمید تقوایی!"، در دل بحث اختلافات خود با حمید تقوایی، ادعاهایی را به نام فاکت و تاریخ در مورد جدایی ما از حزب کمونیست کارگری، از اختلافات در این حزب در سال ۲۰۰۴ به رشته تحریر درآورده است. آنچه جای تعجب است، این است که با وجود مکتوب بودن این تاریخ و دهها بحث و نوشته جمعی و فردی طرفین اختلاف در آن دوره، محمد آسنگران بدون نیاز و نگاه به آن حقایق، پاره ای ادعای دلبخواهی، غیر مستدل و غیر واقعی را به نام تاریخ آن دوره مکتوب کرده است. دو نوشته محمد آسنگران حاوی مسائل مختلفی است که به قول او طی چند سال گذشته در این حزب مورد اختلاف بوده و او خط "متمایزی" از رهبری حزبش و مشخصا حمید تقوایی داشته است.

قصد من در این نوشته پرداختن به اختلافات امروزی این حزب و مباحث و ادعاهای محمد آسنگران نیست، این را نه لازم میدانم و نه در این نوشته میگنجد. اما نکاتی را در مورد "تاریخی" که محمد آسنگران، برای اثبات صحت برخورد امروز خود، می سازد، در مورد ضد تاریخ ساخته وی، بیان میکنم.