بعد از اعتراضات گسترده کارگران هفت تپه و همه نهادهای کارگری، احزاب و جریانات سیاسی، انواع نهاد و تشکلهاي انسان دوست در ایران و خارج کشور، سرانجام قوه قضائیه ناچار شد، قول بررسی دوباره و "عادلانه" احکام سنگین شلاق و زندان برای کارگران هفت تپه و حامیان آنها دهد. حاکمان برای جلب توجه و ساکت کردن طبقه کارگر و میلیونها انسان آزادیخواه، بر تن جلاد لباس "عدالت" پوشیدند و همه جا از رسانه تا کوچه و خیابان را پر از پروپاگاند پوچ در خصوص قرار تجدید نظر در احکام و "بخشش و سخاوتمندی"، رئیسی کردند. نهایتا معلوم شد، این قول و قرارها مانند بسیاری از قولهای دیگر، تنها وسیله ای برای وقت خریدن حکام بوده است. زیر فشار جامعه راهی برای فرار نبود و جبرا چند قدمی عقب کشيدند و اما احکام پنج سال زندان را برای فعالین هفت تپه و حامیان آنها و نویسندگان نشریه گام صادر کردند.

اعتراضات در جامعه ایران مدتها است وارد فازی جدید شده است، فازی که تفاوت آن با دوره های گذشته چه از زاویه طبقه کارگر و مردم آزادیخواه و چه از زاویه جمهوری اسلامی و طبقه سرمایه دار مشهود است. آنچه مشخصه این فاز است علاوه بر محوریت رفتن جمهوری اسلامی و کوتاه نیامدن مردم از آن، رادیکالیسم اعتراضات این دوره و خصلت برجسته ضد استثماری و ضد کاپیتالیستی آن است. مستقل از دامنه خودآگاهی معترضین، خصلت ضد سرمایه داری این اعتراضات در شعار و مطالبات و شفافیت و روشنی آنها، در فاصله گرفتن از راه حلهای بورژوایی چه از درون حاکمیت و چه در بیرون آن، در اکتفا نکردن به رفتن جمهوری اسلامی و نه گفتن به آلترناتیوهای بورژوایی قابل دیدن است.

اعتراضات توده ای این دوره از دیماه ٩٦ تا آبان ٩٨ عمق، دامنه و ابعاد آنها، راه برگشتی برای خود و هیچ جناحی از حاکمیت باقی نگذاشته است. محور این جدال از جانب مردم آزادیخواه، تلاش برای سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی و از جانب حاکمیت تلاش برای بقا است. این روند خواه ناخواه به سرنگونی و رفتن جمهوری اسلامی ختم میشود. اما همچنانکه که بکرات تاکید شده است، این مسیراز زاویه تامین منافع بخش اعظم جامعه، راهی هموار نیست.

طبق اطلاعیه سندیکای هفت تپه، قرار بود دیروز، چهارشنبه ١٨ دیماه ١٣٩٨ برابر با ٨ ژانویه ٢٠٢٠، دادگاه تجدید نظر ١٣ نفر از کارگران هفت تپه در شعبه شانزدهم استان خوزستان برگزار شود. این ماجرا بعد از اعتراضات کارگران هفت تپه به احکام شلاق و زندان دادگاه کیفری شوش در دستور قرار گرفت. تا این ساعت خبری از این دادگاه، نتایج آن و برگزاری يا عدم برگزاري آن اعلام نشده است. پیش از این نیز بدنبال اعتراضات فراوان کارگران هفت تپه و بسیاری از کارگران و آزادیخواهان در ایران و خارج کشور، و همزمان کارگران و فعالین در زندان به احکام قرون وسطایی برای فعالین هفت تپه و مدافعان آنها، نهایتا و بعد از تجدید نظر، حکم ٥ سال زندان برای اسماعیل بخشی، محمد خنیفر و علی نجاتی و بعلاوه مدافعان آنها، سپیده قلیان، امیرحسین محمدی فرد، ساناز الهیاری، امیر امیر قلی و عسل محمدی صادر شد.

١٦ آذر امسال اعلام تسلیم نشدن جامعه به حاکمیت بود. در این روز و بعد از جنایات و کشتار مردم توسط حاکمین و خون پاشیدن به اعتراضات مردم آزادیخواه، بعد از اشغال خیابانها توسط مزدبگیران مسلح و مزدوران و دستجات اوباش آنها، بعد از تبلیغات و تهدیدات همه روسای رژیم به اعدام و زندان و... معترضین ، نسل جوان آزادیخواه و برابری طلب در دانشگاههای ایران اعلام کردند که تسلیمی در کار نیست! اعلام کردند تعرض حاکمیت به معیشت طبقه کارگر و مردم محروم، تهدید و ارعاب و کف چرانی جلادان را تحمل نخواهند کرد و در مقابل آن خواهند ایستاد. بعلاوه در این مناسبت دانشجویان امیال و آرزوهای کارگران و اقشار محروم جامعه، در دفاع از آزادی و برابری، ددفاع از حق زن و علیه استثمار و بردگی و علیه کل سیستم حاکم را از صحن دانشگاه رو به جامعه اعلام کردند.

بعد از آبان جامعه ایران وارد دوره ای جدید از حیات سیاسی خود شده است. دوره ای که یک واقعیت را در مقابل بورژوازی قرار داد. اینکه سرنگونی جمهوری اسلامی توسط انقلاب و جنبشی رادیکال و توده ای محتمل ترین سناریوی رفتن جمهوری اسلامی است. دلسوزان نظام هشدار میدهند و یاران خود در این و آن جناح و روسای قوای سه گانه را سرزنش و مخاطرات زیر و رو کننده را گوشزد میکنند. همزمان مردم آزادیخواه بی واهمه اعلام میکنند جمهوری اسلامی را سرنگون میکنیم و این جهنم را به عنوان زندگی بیش از این تحمل نمیکنند.