اخیرا عده ای از سیاسیون در دنیای مجازی هجمه ای به نام "نقد" علیه کورش مدرسی راه انداخته ا ند. هر کس برای خود با اتکا به این کلمه و آن جمله و حتی بدون اشاره به بحثی از او، نتیجه گیری های دلبخواهی کرده و به جنگ ادعاهای خود ساخته به نام "نقد" مواضع کورش مدرسی رفته اند. بهانه این است که کورش مدرسی در دل اعتراضات این دوره در ایران طی نوشته ای کوتاه در فیس بوک تاکیدی چند باره بر پاره ای احکام مارکسیستی در برخودر به تحرکات و طغیانها و اعتراضات توده ای و ملزومات پیروزی آن از زاویه منافع طبقه کارگر کرده است. خطاب کورش مدرسی در این یاداشت طبیعتا جریانات و کسانی است که امرشان انقلاب کارگری است و افق و استراتژی آنها تامین شرایط پیروزی چنین انقلابی است. مسلما چنین توقعی شامل جریانات و کسانی نمیشود که هر روز بادبان کشتی خود را به جنبشی از سبز تا نارنجی و حتی تا ناتو و...وصل میکنند. خطاب رهبران و فعالین کمونیستی است که در دل هر مبارزه کارگری، توده ای و آزادیخواهانه تلاش میکنند موقعیت این طبقه و توازن قوا به نفع او تغییر و شرایط زندگی و مبارزه او بهبود پیدا کند. برای چنین کمونیستهایی سرنگونی جمهوری اسلامی نیز حلقه ای و قدم اول در این مسیراست.

سخنرانی ١٩ آبان (١٠ نوامبر) حسن روحانی در یزد و تلاش بی ثمر او برای کسب اعتبار نداشته، با پرچم "مبارزه با فساد"، در میان حکام، دسته و جناحهای آن بحث برانگیز شد وعکس العمل های زیادی را بر انگیخت.

روحانی در این سخنرانی تلویحا قوه قضائیه را به باد انتقاد گرفته است. او از رسیدگی نکردن قوه قضائیه به "فساد دانه درشتها" انتقاد کرده است. روحانی اشاره کرده است که: وقتی قوه قضائیه ایران "با فسادهای میلیونی و میلیاردی برخورد می‌کند" در خصوص "فسادهای میلیارد دلاری هم توضیح دهد". او در عکس العمل به اقدامات قوه قضائیه در این دوره و پرچم " مبارزه" رئیسی با فساد و ادعاهای او گفته است: "با بردن چند نفر به دادگاه در خصوص مبارزه با فساد، سر مردم کلاه نمی‌رود و مردم باید بدانند پول‌های بزرگی که از جیب بیت‌المال رفته به چه سرنوشتی دچار شده است."

اعتراض کارگران آذر آب از طرف حاکمیت با یورش وحشیانه جواب گرفت. اینبار تهدید و ارعاب و خط و نشان کشیدن برای کارگران و فرستادن واعظین و سرانجام جلو انداختن شوراهای اسلامی برای فریب و نیرنگ هم کار ساز نبود. سرانجام دولت "اعتدال" همانند همه پیشکسوتان خود گارد ضد شورش را به میدان فرستاد تا صدای کارگران آذر آب را خفه کند. روز ٢٨ مهر ماه کارگران آذر آب در سیزدهمین روز اعتصاب خود در کارخانه مورد حمله قرار گرفتند و علاوه بر ضرب و شتم ٢١ نفر از آنان بازداشت و فردای همان روز دو نفر دیگر نیز دستگیر میشوند. اما این توحش و بربریت سرمایه داران و گماشته هایشان در حکومت نتوانست اراده کارگران را در هم شکنند و تنها رسوایی بیشتر را نصیب حکومت کرد. طبق اخبار منتشره از کارگران هفت تپه، دیروز هفت نفر از بازداشتی های آذر آب آزاد شدند و بقیه تا ارسال خبر در زندانند.

دولت اردوغان یک بار دیگر به عربده کشی و تهدید مردم شمال سوریه و خصوصا مناطق کرد نشین این منطقه پرداخت. ترکیه بعد از تهدیدات مکرر و تمرکز نیرو، با عقب نشینی نیروهای آمریکایی از این منطقه، عصر امروز چهارشنبه ٩ اکتبر روستای "راس العین" را بمباران کرد. اردوغان اعلام کرده است که به این حملات از زمین و هوا ادامه خواهد داد و تصمیم دارد کل این منطقه راشغال کند. دولت فاشیستی ترکیه بمباران و کشتار مردم بی گناه این منطقه را "مبارزه" با تروریسم و تامین "امنیت" ترکیه نام گذاشته است.

اردوغان مدت زیادی است که مسئله تشکیل"منطقه امن" در شمال سوریه را طرح کرده و به بهانه پوچ امنیت ترکیه عملا میخواهد مناطق مرزی سوریه با ترکیه، از جمله منطقه شرق رود فرات که در حال حاضر در دست نیروهای حزب اتحاد دمکراتیک ( ی پ گ) است را اشغال کند. روزنامه های ترکیه نوشته اند، "ارتش ترکیه قصد دارد در مرحلۀ نخست عملیات خود، منطقه‌ای بطول ١٢٠ کیلومتر و تا عمق ٣٠ کیلومتر در خاک سوریه را به اشغال خود درآورد. آنها مدعی اند بعد از گرفتن این منطقه سه میلیون آواره سوریه ای را در آنجا "مستقر" خواهد کرد.

مقدمه کمونیست: نوشته ای که ملاحظه میکنید، متن پیاده شده سخنرانی خالد حاج محمدی در پلنوم ٤٦ کمیته مرکزی حزب به تاریخ ٦ اکتبر ٢٠١٩ تحت نا "ناسیونالیسم کرد، جایگاه ما و کمونیسم در کردستان" است. این متن پیاده و توسط سخنران برای انتشار بیرونی آماده شده است.

رفقای عزیز بحث ناسیونالیسم کرد، جایگاه ما و موقعیت کمونیسم در کردستان، بحث جدیدی نیست و جزو مباحث آشنا برای جریان ماست که مکرارا در مورد آن صحبت کرده ایم. امروز و در پرتو تحولات منطقه و اتفاقاتی بزرگی که افتاد و خصوصا در دل تحولات این دوره جامعه ایران، نگاه دوباره به موقعیت احزاب ناسیونالیسم کرد و کمونیستها در کردستان و نقش و جایگاه جریان حزب ما ضروری است.

ابتدا اشاره کنم که تمرکز بحث من بر کردستان ایران و بررسی احزاب این دو جنبش در این جغرافیا است. اما تحولات این دوره در کل خاورمیانه، افق مشترک احزاب ناسیونالیست در دل بحران خاورمیانه، تقسیم بندی آنها در قطب بندی های جهانی و منطقه ای، لازم میکند نگاهی گذرا به موقعیت شاخه های مختلف این جنبش در کشورهای مختلف در این دوره داشته باشیم. این را خصوصا از آن جهت لازم میدانم که مستقل از کشمکش میان این احزاب و جنگ و جدلهای همیشگی آنها باهم، عروج و افول موقعیت هر کدام از شاخه های این جنبش تا ثیرات مثبت و منفی مستقیم بر موقعیت بقیه دارد.