آسو سهامی: بیننده و شنونده‌ی یکی دیگر از برنامه‌‌های رادیو نینا هستید. سلام‌های گرم ما را پذیرا باشید. نزدیک به دو هفته‌ است که ده‌ها هزار کارگر پروژه‌ای در مراکز نفت، گاز و پتروشیمی در اعتصاب به سر می‌برند. این اعتصابات در بیش از صد مرکز در جریان است. همزمان شاهد اعتصابات و تجمعات از سوی طبقه کارگر، بازنشستگان، پرستاران، و معلمان در سراسر کشور هستیم. بحث‌های زیادی حول و حوش اعتصاب کارگران پروژه‌ای در جریان است. کارگران برای دو خواست فوریِ افزایش هفتادونُه درصدی مُزد و سیستم بیست روز کار و ده روز استراحت و دیگر مطالباتشان پافشاری می‌کنند. جالب اینجاست که رژیم جمهوری اسلامی و کارفرمایان تحت عنوان ٬٬پیمانکار بد و پیمانکار خوب٬٬ تلاش می‌کنند که به تدریج صف اعتصاب و اعتراض را بشکنند. و با این ترفند فریبکارانه که فلان پیمانکار خوب است و شرایط بهتری ارائه می دهد سعی می‌کنند صفوف کارگران را در هم بشکنند. در این مورد با خالد حاج محمدی دبیر كمیته رهبری حزب گفتگو میكنیم. خالد حاج محمدی به برنامه امروز ما خوش آمدید.

ممنوع كردن ورود شهروندان افغانستانی به مجتمع تفریحی و تجاری "بام لند" تهران در چهار روز اول فروردین ماه و اعتراض مردم آزادیخواه به این نژادپرستی آشکار خبر ساز شد. اعتراض ها به این ناسیونالیسم افراطی و نژادپرستانه چنان بالا گرفت که میدیای رسمی و "مقامات" دولتی و مسئولان این مجتمع را وادار به انعکاس و عکس العمل، "رفع سوءتفاهم" و "برائت" کرد! تعدادی از مقامات رسمی جمهوری اسلامی به روال همیشه ابتدا در مورد اصل ماجرا اظهار بی اطلاعی كردند. مدیریت مجتمع ناچار از شکستن سکوت شده و در كمال بی شرمی نفس خبر را غیر واقعی اعلام كرد.

به گزارش روزنامه شرق مسئولان حراست و نگهبانی این مجتمع در توضیح این ممنوعیت گفته‌ بودند:‌ "برای راحتی شهروندان ایرانی، ورود افغانستانی‌ها در این چهار روز به مجتمع بام‌لند ممنوع شده است." بر اساس گزارش شرق ساكنان مجتمع های مسكونی اطراف "بام لند" ضمن تائید این خبر گفته‌اند "نگهبانان مجموعه به برخی مراجعه‌کنندگان معترض که دلیل محدودیت را می‌پرسیدند مدعی شدند که مهاجران افغانستانی مشکلاتی در این محدوده ایجاد کرده‌اند".

همراه با فروكش كردن اعتراضات خیابانی، بورژوازی، در قدرت و در اپوزیسیون، فضا و فرصتی برای مقابله و مهار کردن خیزش انقلابی مردم در ایران پیدا کردند. بورژوازی در قدرت در تلاش برای باز پس گرفتن دستاوردهای این انقلاب در جریان، محتاطانه دست به تهدید میزند و بورژوازی در اپوزیسیون تلاش میکند این خیزش را به محملی برای بهبود موقعیت خود تبدیل کند. اگر جمهوری اسلامی در چگونگی مقابله یکدست نیست، اپوزیسیون بورژوایی نیز بر سر سهم هر بخش و لایه آن در قدرت هنوز به توافقی نرسیده اند. هر دو بخش علاوه بر نمایندگان رسمی خود، نمایندگان، سخنگویان، دستگاه تبلیغی و پروپاگاندای غیر رسمی خود را برای شکل دادن به اذهان عمومی به کار انداخته اند.
برای اپوزیسیون راست فروکش کردن اعتراضات توده ای فرصتی بود جهت تبدیل مسابقه جلب توجه ارتجاع جهانی به خود، به مرکز ثقل تحولات آتی! اینها همراه با جمهوری اسلامی "نفس راحتی" از "آرام شدن اوضاع" کشیدند و سراغ باد زدن بازار پیدا کردن مشتری برای جنس بنجل خود در میان ارتجاع جهانی و قالب کردن آن بعنوان مرکز تحولات سیاسی در جامعه و "تنها روزنه امید" به آینده بهتر، رفتند.

شورای عالی كار بعد از تبلیغات وسیع در مورد "تلاش" خود در بررسی "سبد خانواده كارگری"، بحث در جلسات مختلف "كارشناسان و متخصصان" این مركز، نهایتا حداقل دستمزد كارگران در سال ۱۴۰۲ را اعلام كرد. مرتضوی رئیس شورای عالی كار در مورد نتیجه توافقات بر سر حداقل دستمزد كارگران ضمن اشاره به اینكه افزایش دستمزد حداقل بگیران ۲۷ درصد و برای سایر سطوح ۲۱ درصد افزایش پیدا كرده است، میگوید:

"براساس تصمیم شورای عالی کار، پایه مزد ماهانه کارگران از چهار میلیون و ۱۷۹ هزار به پنج میلیون و ۳۰۸ هزار و ۲۸۴ تومان رسید."

رئیس شورای عالی کار میگوید:
"حداقل دریافتی یک خانواده کارگری با بُعد ۳‌/۳ نفری از مبلغ ۶ میلیون و ۴۳۳ هزار و ۱۱۷ تومان در سال ۱۴۰۱ به ۸ میلیون و ۲۰۸ هزار تومان رسید".

اكنون بیش از ۶ ما از شروع جنبش اعتراضی در ایران كه بعد از مرگ مهسا امینی عروج كرد و پرچم رهایی زن و آزادی و برابری بر آن حك شد، میگذرد. احزاب و جریانات سیاسی مختلف در این دوره، هر یک بر اساس افق و استراتژی خود، تلاش كردند بر سیر تحولات این دوره تاثیر بگذارند.

اپوزیسیون راست در این مدت و در امتداد تلاشهای گذشته خود، با اتكا به لابیسم و امكانات میدیایی سعی كرد در این جنبش جا پایی باز كند، توجه جلب كند و خود را به عنوان اپوزیسیونی متحد و قوی به مردم ایران تحمیل و توجه محافل غربی و دولتهای متخاصم با ایران را به خود جلب كند. این دوره دهها نقشه و برنامه و انواع اقدامات و ائتلاف و اتحادها از جانب اپوزیسیون راست، در یک قطب رضا پهلوی و در قطب مقابل مجاهد انجام گرفت كه بسیاری از این نقشه و اتحادها و پروژه ها در مقابل موج اعتراضی و انقلابی و آزادیخواهانه در جامعه ایران، شكست خورد.

دوره اخیر در پیش گرفتن سیاستهای شبه فاشیستی و نژاد پرستانه از جانب هواخواهان سلطنت بر متن ناكامی های تا كنونی این جریان، صف به ظاهر متحد آنها ترك برداشت و شقه شقه شد. در این میان ناسیونالیستهای كرد و مخصوصا جریاناتی كه به نام "مركز همكاری احزاب کردی" فعالیت دارند، از این انشقاق و ناكامی بی سهم نبودند. در این نوشته اساسا و بر متن ناكامی های اپوزیسیون راست، به انشقاق در جبهه ناسیونالیستهای كرد، به افق و استراتژی آنها، به جایگاه مسئله كرد در این استراتژی و شواهد صف بندی های جدید در میان آنها خواهم پرداخت.