انتخابات مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی بزودی برگزار میشود. از مدتی پیش همه مدافعان رسمی و غیر رسمی جمهوری اسلامی در اهمیت انتخابات و شراکت مردم در آن میگویند و تلاش میکنند جامعه را تحت تاثیر بگذارند. در این میان تعدادی از ناسیونالیستهای کرد هم همراه و هم صدا با طرفداران پروپاقرص دولت روحانی در "اپوزیسیون" میگویند "فرصتی" باز شده است٬ میگویند از این فرصت باید استفاده کرد٬ تعدادی میگویند راه رسیدن به دمکراسی و "آنتخابات آزاد" استفاده از این فرصت است. امروز حتی رهبران حزب دمکرات شاخه خالد عزیزی و شخص او تشویق میکند که "کردها" بروند و کاندید شوند و در انتخابات هم شرکت کنند و فراکیسون "کردهای" مجلس را به عنوان

کردستان عراق در ٢٦ سال گذشته و از زمانی که در دل حمله امریکا به عراق به احزاب ناسیونالیست کرد، که مطیع ترین طرفداران آمریکا بودند تحویل داده شد٬ به قبله گاه احزاب ناسیونالیست کرد در منطقه تبدیل شد. رابطه کردستان عراق و دو حزب اصلی ناسیونالیست کرد (جریان بارزانی و طالبانی) با هم و با دولت مرکزی هر مسیری طی کرده باشد٬ حاکمیت این احزب بر کردستان عراق، به عنوان الگویی از به قدرت رسیدن بورژوای کرد، یا به قول خود ناسیونالیستها حاکمیت "کردها"، نگاه و تقدیس شده است. این اتفاق در دل بر متن ستمگری ملی از جانب دولتهای مرتجع منطقه٬ همراه با تبلیغات وسیع ناسیونالیستی در اهمیت حاکمیت "کردها"٬ کل ناسیونالیسم کرد را در دوره ای تقویت

تحولات خاورمیانه و به خاک و خون کشیده شد مردم این منطقه٬ امروز یکی از مباحث داغ در فضای سیاسی دنیا و در عین حال در میان رسانه های مختلف و دولتها و مراکز امنیتی و اطلاعاتی دولتهای دخیل است. در این تحولات دولتها و مراکزی از مردم سوریه و محنت و آوارگی آنها سخن میگویند و اشک تمساح میریزند که خود از عاملین فلاکت و خانه خرابی و ویرانی نه تنها سوریه که لیبی و عراق و ... اند. دولتهایی که برای تقسیم و تکه پاره کردن خاورمیانه بر اساس هویتهای کاذب قومی و مذهبی نقشه ریخته و هزینه کرده و انواع باند های آدم کش را باز هم به نام مدافع همان مردم مسلح و اجیر کرده اند و به جان مردم انداخته اند. میدیای رسمی و کارشناسان و متخصصین شان روزانه کرور کرور نوشته و بحث بر سر اوضاع خاورمیانه٬ بر سر ترور و کشتار و آوارگی و خانه بدوشی میلیونها انسان تولید میکنند و نمیتوان نشانی از اینکه مستقل از منافع مادی و سیاسی

محمود بهشتی لنگرودی سخنگوی کانون صنفی معلمان بیست روز است در اعتراض به حکم دادگاه و زندانی کردنش دست به اعتصاب غذا زده است. ایشان یک بار دیگر در شهریور ماه در اعتراض به حکم دادگاه دست به اعتصاب غذای خشک زد که با وعده مسئولین زندان مبنی بر بررسی خواسته او به اعتصاب غذا پایان داد. سرانجام و در نتیجه بی مسئولیتی زندانبانان و عدم جواب به خواست او این بار هم دست به اعتصاب غذا زده است.
اکنون و بعد از بیست روز اعتصاب غذا مسلم است که جان ایشان در خطر است. در این تردیدی نیست که هر اتفاق ناگواری برای او بیفتد مسئولیت آن مستقیما بر عهده جمهوری

١٦ آذر به پایان رسید. امسال جمهوری اسلامی برای قرق کردن دانشگاه سنگ تمام گذاشت. قرار بود امسال دانشگاه کاملا در دست آنها و محل سخنرانی رئیس دولت٬ مجلس نشینان و شخصیتهای رنگارنگ آنها باشد. قرار بود به کل جامعه نشان دهند که امید نسل جوان به دولت و مجلس و پروژه های آنها است. قرار بود دانشگاه و ١٦ آذر مناسبتی برای تحمیق نسل جوان و امکانی برای وداع با گذشته شان و آشتی با جمهوری اسلامی و دولت اعتدالش باشد . قرار بود فضای دانشگاه در ١٦ آذر با گسیل سران جمهوری اسلامی به امکانی برای گرم کردن بازار انتخاباتی و حاشیه ای کردن و خفه کردن عدالتخواهی باشد.