اخیرا جنگ و دعوای تبلیغاتی میان دولت ترامپ و جمهوری اسلامی بیش از هر وقت دیگر افزایش یافته است. بیرون آمدن آمریکا از توافق برجام و سرانجام طرح تحریمهای جدید علیه ایران و شاخ و شانه کشیدن برای دولتها و شرکتهایی که تحریمهای آمریکا را دور بزنند، تلاش برای قانع کردن دول منطقه و پیوستن آنها به جبهه آمریکا علیه ایران، ادامه طرح قبلی آمریکا و جمع کردن چندین کشور "عربی" به نام ناتوی عربی جهت تقابل با ایران، تلاش برای استفاده از بخشی از اپوزیسیون راست و گروههای قومی و مذهبی به عنوان اهرم فشار علیه جمهوری اسلامی و...، همگی از اقدامات این دوره و فشارهای سیاسی و عملی به جمهوری اسلامی توسط دولت آمریکا است. ترامپ و همراهان او از جمله مایک پمپئو وزیر امور خارجه آمریکا همزمان به ابراز بیاناتی در "دفاع" از مردم ایران پرداخته و ادعا میکند که گویا دعوای دولت آمریکا با جمهوری اسلامی بر سر "حقوق" مردم ایران است!!!
پارلمان اسرائیل(کنست) روز چهارشنبه ١٨ ژوئیه ٢٠١٨ (٢٧ تیر ١٣٩٧) قانونی نژاد پرستانه را تصویب کرد که بر اساس آن اسرائیل به عنوان کشوری متعلق به یهودیان (دولت ملی خلق یهود) رسمیت داده شد. بر اساس این قانون که با ٦٢ رای موافق در مقابل ٥٥ رای مخالف تصویب شده است، دولت اسرائیل تنها نماینده یهودیان ساکن در اسرائیل است و عملا اعلام شده است که دولت منافع یهودیان را بر منافع غیر یهودیان ترجیح میدهد. در این قانون بر جایگاه اورشلیم به عنوان پایتخت اسرائیل تاکید شده است و عملا و رسما به ادامه ساختن شهرکهای یهودی نشین، بعنوان دفاع از منافع "ملت یهود"، رسمیت داده شده است. طبق این قانون زبان عبری تنها زبان رسمی اسرائیل خواهد بود و زبان عربی از رده زبانهای اداری در اسرائیل خارج خواهد شد. طبق اخبار منتشره در نسخه اولیه این مصوبه چنین آمده است که "بخشها وحوزه های شهری میتوانستند ساکنین یک منطقه را به دلیل مذهب یا ملیت آنها از منطقه ای بیرون کنند." این قانون در خود صحنه پارلمان اسرائیل به جدلی طولانی و تند شکل داد تا جایی که تعدادی از نمایندگان به حق قانون فوق را راسیستی و نژاد پرستانه اسم گذاشتند و در اعتراض آنرا پاره کردند.
همایش اخیر مجاهدین و حضور افراد و محافل دست راستی از دول غربی و مشخصا عناصری از دولت آمریکا به اضافه محافلی از عربستان و اسرائیل در آن و هیاهوی سازمان مجاهدین حول این همایش و برنامه او برای آینده ایران دیدنی است. اعلام برنامه ای ١٠ ماده ای از جانب خانم رجوی در این همایش در مقام "رئیس جمهور" خودگمارده مجاهدین در سایه و بازی آلترناتیو سازی آنها هم دیدنی است.
تاریخ تلاش مجاهدین در چهار دهه گذشته و خصوصا بدنبال بن بست و بهم خوردن "شورای ملی مقاومت" و کناره گیری بنی صدر و سرانجام بیرون آمدن حزب دمکرات کردستان ایران از آن، تاریخ بن بست سیاسی جدی و دوره رکود و عقب نشینی های هر روز و حاشیه ای تر شدن این جریان چه در جامعه ایران و چه در اذهان عمومی است.
مقدمه: اخیرا و در امتداد همکاری و اتحاد عمل های گذشته احزاب و جریانات موسوم به چپ، بحثی تحت عنوان "اتحاد پایدار چپ در کردستان" به ابتکار کومه له (تشکیلات کرستان حزب کمونیست ایران) طرح شده است. این پروژه ظاهرا در میان جریاناتی در چپ ایران جواب گرفته است و عده ای در تلاش متحقق کردن این پروژه اند و آنرا به عنوان قدمی در راه نزدیکی چپ و تقویت آن در جامعه و تشکیل قطبی در شرایط متحول کنونی نام گذاشته اند. حول این مسئله و سیاست تا کنونی حزب ما در قبال آن، در میان طیفی از فعالین سیاسی و خصوصا کسانی که خود را کمونیست میدانند، علاوه بر بحث و جدل، همزمان سوالاتی طرح شده است. در این زمینه مسائلی از جمله کمبودهای خیزش دیماه و بویژه اوضاع بعد از آن و اهمیت اتحاد چپ، توقع جامعه و وحدت طلبی مردم، مقابله با سکتاریسم در میان چپ و عدم حرکت از منفعت سازمانی و برخورد اجتماعی و غیر فرقه ای به عنوان استدلال برای این نزدیکی بیان میشود. در این نوشته تلاش میکنم به این مسائل و دلایل عدم پیوستن ما به این همگرایی و نکاتی دیگر از جمله زمینه ها و چرایی این مسئله در این دوره را بیان کنم و به سولات مطرح جواب دهم.
اخيرا بدعوت اتحاديه هاي کارگري رضا شهابي و داود رضوي از سنديکاي شرکت واحد همراه با لقمان ويسي از انجمن صنفي معلمان مريوان، براي ملاقات با سازمانهاي کارگري موفق شدند به اروپا بيايند. طي اين مدت علاوه بر ملاقاتهاي متعدد با سازمانهاي کارگري، سخنراني هايي هم به زبان فارسي داشته اند. يکي از اين سخنراني ها، سخنراني رضا شهابي در شهر فرانکفورت آلمان در مورد وضع سنديکاي شرکت واحد و جنبش کارگري ايران است. در اين سخنراني رضا شهابي در جواب به يک سوال، چند کلمه اي هم انتقادي به چپ ايران پرداخته است. گفته هاي رضا شهابي در مورد چپ از جمله از اين قرار است که: "اين چپ پلاتفرمي عملي ندارد، به جاي اينکه با هم متحد شوند زير پاي هم را خالي ميکنند و اگر چنين نکنند بيشتر براي جنبش کارگري مثبت است."( نقل به معني)
بدنبال اين سخنان، کمپيني غير سياسي عليه رضا شهابي شروع شده است. اينجا بحث من دفاع يا رد بحث رضا شهابي و نظر او در مورد چپ ايران نيست.
صفحه39 از95