پتروشیمی ماهشهر از ٢٠ فروردین در اعتصاب است. خواست اصلی کارگران حذف پیمانکاران واسطه ای و انعقاد قرارداد مستقیم پتروشیمی با کارگران و لغو قراردادهای موقت است. این اعتصاب ادامه اعتراض آنها در ٢٨ اسفند ١٣٨٩ است که مدیریت با تهدید و وعده قصد ممانعت از اعتصاب داشت.
مدیریت پتروشیمی در جواب کارگران اعتصابی اعلام کرده که "حذف پیمانکاری باید با ابلاغیه وزیر نفت اجرا شود". اما کارگران به سخنان او اعتراض و بر مطالبات خود پای فشرده اند. سخنان مدیریت پتروشیمی ماهشهرعینا بهانه مدیریت پتروشیمی تبریز در جواب به کارگران اعتصابی در اسفند
١٣٨٩ بود که با اعتراض کارگران روبرو شد و اعتصاب ١٨٠٠ نفره آنها بعد از ١١ روز با موفقیت پایان یافت.
این اعتصاب موقعیت ویژه ای یافته است؛ دامنه این اعتراضات به سایر مجتمع های پتروشیمی منطقه از جمله امیرکبیر٬ خوزستان٬ شیمیائی رازی٬ تندگویان٬ بوعلی و اروند هم کشیده شده است. از طرف دیگر بخشهای دیگر پتروشیمی برای همبستگی با کارگران این مرکز که حدود ٢٠٠٠ کارگر را شامل میشود٬ به محل اعتصاب آمده که حراست شرکت مانع پیوستن آنها به کارگران اعتصابی شده است. کارگران اعتصابی با شادی و سرور و با شعار "تشکر٬ تشکر" از همکاران خود و همبستگی آنها قدردانی کرده اند.
همین شواهد نشان از موقعیت مهم این حرکت برای دولت سرمایه داران و طبقه کارگر ایران است. اولا موفقیت این تجربه راه پیشروی مراکزی که همین امروز در اعتراض به سر می برند را هموارتر میکند. به بقیه مراکز مهم دیگر مانند نفت و ذوب آهن و ماشین سازی ها و... راه نشان میدهد.
در نظر داشته باشیم که حرکت اعتراضی مراکز مهم کارگری ایران در متن انقلابات خاورمیانه و شمال آفریقا دارد رخ میدهد. بورژوازی ایران میداند که شروع حرکت مشابه در ایران فقط از مراکز کارگری و توسط طبقه کارگر و از کانال همین مطالبات اقتصادی ممکن است. در چنین فضای نگران کننده بورژوازی ایران با احتیاط عمل میکند؛ اولا جرات سرکوب خشن ندارد. به حساب خود نمیخواهد فضا را متشنج کند. از طرف دیگر به راحتی هم تسلیم نمیشود، چون تامین سریع خواست کارگران اعتصابی صرفنظر از هزینه خطر هم دارد. یک راه یا یک تاکتیک آنها میتواند سردواندن کارگران، خسته کردن شان و به تدریج کسب رضایت شان با توسل به هر وسیله ای، منجمله تهدید و تامین بخشی از مطالبات باشد. یک هفته اعتصاب بی پاسخ نشانی از همین تاکتیک است.
در چنین شرایطی اما دست رهبران کارگری پتروشیمی ماهشهر هم برای دست بردن به ابتکارات متعدد در جهت پیشروی باز است؛ اولا مجمع عمومی میتواند هیات نمایندگی کارگران شرکت را انتخاب کرده و به نمایندگان مجامع عمومی خود رسمیت بخشد. کار این هیات رهبری بین دو مجمع عمومی است. بعلاوه از همه کارگران بخواهند تا اعضای خانواده هایشان را به شرکت فعال در اعتصاب خود دعوت کرده و از آنها گروه های کسب حمایت در میان بخش های متعدد مردم را سازمان دهند. زیر رهبری هیات نمایندگی منتخب خود هیات های کسب حمایت به بخش های دیگر روانه کرده و از این طریق با رهبران و شبکه های فعالین کارگری در مراکز متعدد برای کسب حمایت وارد گفتگو شوند. این مسئله نه تنها در درون خود شرکت به تعداد سازمانده و فعال کاردان و رهبر می افزاید٬ بلکه به ایجاد یک رابطه نزدیکتر طبقاتی بین شبکه رهبران و فعالین مراکز مختلف کمک مهمی میکند.
اگر مدیریت پتروشیمی دولت و حراست و نیروی انتظامی پشت خود دارد، در مقابل، کارگر پتروشیمی هم نبض یک مرکز مهم اقتصادی کشور و منبع وسیعی در کنار خود برای کسب حمایت و همبستگی طبقاتی دارد.
اگر مدیریت و دولت با هم در مشورت اند تا راهی برای مشکل شان پیدا کنند، کارگر کمونیست و رهبران پتروشیمی هم میتوانند در این فرصت از تمام مراکز کارگری کناردست خود خواستار کمک و حمایت و همبستگی شوند. نتیجه هر نبرد ولو خیلی کوچک به تناسب قوای طرفین گره خورده است.
موفقیت این اعتصاب معین با توجه به دامنه آن٬ و با توجه به تاثیراتی که در بخش عظیمی از مراکز تولیدی خواهد گذاشت٬ برای طبقه کارگر ایران حیاتی است. تلاش برای دفاع از کارگران پتروشیمی٬ اعلام حمایت از آنها٬ ارتباط با آنها و تلاش برای موفقیت اعتصاب آنها٬ میتواند موقعیت کل طبقه کارگر را به میزان زیادی حداقل در مجتمعهای پتروشیمی بهبود بخشد. میتواند امیدواری را در دل کل طبقه کارگر ایجاد کند و میتواند مهمترین بخشهای طبقه کارگر را برای تحمیل همین مطالبات دور هم متحد کند و دولت و سرمایه داران را در یک میدان مهم به عقب نشینی وادارد. نباید این فرصت را از دست داد٬ نباید کارگران پتروشیمی را تنها گذاشت٬ موفقیت آنها برای طبقه کارگر از نان شب واجب تر است.
خالد حاج محمدی
١٤ آوریل ٢٠١١