عبدالله مهتدی بعد از مدتها غیبت و ناپدید شدن بالاخره آفتابی شد! ایشان بعد از گذشت ده روز از حمله افراد مسلح اش به اردوگاه همراهان و همرزمان تاكنونی خود و كشتن دو نفر از پیشمرگان و زخمی كردن تعدادی از آنها، زیر فشار معترضین و فضای عمومی بالاخره سر و کله اش پیدا شد و وقیحانه به عنوان "صاحب عزا"، با پرچم سفید "صلح طلبی" ظهور کرده و همه را به برخورد "مسئولانه" برای "آرام كردن فضا و صلح و دوستی"، دعوت كرد.
دو جریان زحمتكشان به رهبری مهتدی و عمر ایلخانی زاده، كه چندین سال قبل از هم جدا شده و در پروسه جدایی یقه همدیگر را دریدند، حدود ۸ ماه است پروسه پیوستن دوباره به هم را طی میكنند. ۳۰ خرداد ۱۴۰۲(۲۰ ژوئن ۲۰۲۳) کمیته مرکزی "كومه له سازمان زحمتكشان كردستان" طی اطلاعیه ای پایان پروسه اتحاد با جریان مهتدی را اعلام و همزمان مدعی شد كه عمر ایلخانی زاده كه متحد عبدالله مهتدی است را از سمت دبیری این جریان كنار گذشته اند. با گذشت تنها دو روز از این ماجرا، صبح روز پنجشنبه اول تیر برابر با ۲۲ ژوئن نیروهای عبدالله مهتدی به اردوگاه مخالفین اتحاد حمله كردند و دو نفر از آنها كشته و تعدادی را زخمی کرده اند. این حمله نظامی با دخالت نیروهای مسلح حكومت اقلیم كردستان عراق خاتمه یافته و تعدادی از افراد مسلح دو جریان را خلع سلاح و عده ای از كادر رهبری و اعضا آنها دستگیر شدند.
این ماجرا، دست بردن به اسلحه و حمله نظامی به مخالفین برای حل و فصل اختلافات سیاسی، موجی از نگرانی، اعتراض و نفرت را در میان نیروها و فعالین سیاسی و مردم آزادیخواه به همراه داشت. در این مدت سازمانها و احزاب و شخصیتهای سیاسی مختلف، ضمن ابراز انزجار از این افتضاح، به حق شخص عبدالله مهتدی را، به عنوان دبیر اول این سازمان، متهم ردیف اول این حمله نام نهادند.
طی این مدت همه نیروهای سیاسی نسبت به این افتضاح عکس العمل نشان دادند. منجمله كومه له ابراهیم علیزاده و حزب دمكرات هیئت مشتركی در محل تشكیل دادند تا با میانجیگری آنها مانع خونریزی بیشتر میان دو جریان زحمتكشان شوند. رسانه های اقلیم كردستان به این ماجرا پرداختند و تصاویری از جنگ و كشمكش را پخش كردند. جمهوری اسلامی با انعکاس این افتضاح و گانگستربازی تلاش كرد از قمه كشی گروه مهتدی، علیه مردم آزادیخواه كردستان و نیروهای سیاسی سوءاستفاده كند. فاشیستهای آریایی به این بهانه کثیف ترین و راسیستی ترین تبلیغات را در دنیای مجازی به راه انداختند، موجی از بگو مگو و كشمكش و ادعاهای مختلف با ادبیات خاص این جریانات میان نیروهای آنها در دنیای مجازی پخش شد و .... با این وصف آقای مهتدی به عنوان رئیس عشیره و شخص اول این جریان نه تنها در هیچ كجا آفتابی نشد، كه از هر گونه توضیح، جوابگویی و اظهار نظر بر سر تعرض نیروی خود و از جمله چرایی حمله مسلحانه به طرف مقابل و افتضاحی كه بار آورده اند، خودداری كرد.
سرانجام با گذشت ده روز از ماجرا عبدالله مهتدی زیر فشار افكار عمومی به حرف آمده و در تاریخ ۱۱ تیر ۱۴۰۲( ۲ ژوئیه ۲۰۲۳) طی پیامی مملو از لفاظی و "تاثر و تاسف" خطاب به مردم كردستان، "خانواده شهدا" و...، با اعلام "غم و اندوه فراوان" برای قربانیان حمله تفنگدارهای خود، در كمال بی شرمی لباس عزا پوشیده و به عنوان صاحب عزا وارد میدان شده و به شكل مشمئز كننده ای دیگران را به مدارا و احساس مسئولیت فرا میخواند. مهتدی مینویسد:
"در روزهای گذشته در یك زنجیره اتفاق ناخواسته و غم انگیز و درگیری در یكی از اردوگاههای كومه له دو پیشمرگ جان باخته اند... ، اعلام میكنم این مصیبتی برای همه ما است و آن شهدا، شهید همه ما هستند و غم و ضربه اجتماعی و روحی اش برای همه ما است" (تاكید ها از من است. اصل نوشته به زبان كردی است و مسئولیت ترجمه همه نقل قولها به زبان فارسی در این نوشته بر عهده من است)
او بعد از توصیه ها و نصایح "حكیمانه" برای حفظ آرامش و ممانعت از تشنج بیشتر، میگوید:
" تلاش دیگر ما تحقیق در مورد چگونگی پیش آمدن این واقعه، شروع كنندگان و مرتكبین تیراندازی، چگونگی شهید شدن این دو رفیق و روشن كردن این حقایق برای اطلاع عموم مردم كردستان می باشد". (خط تاكیدها از من است)
مهتدی ادامه میدهد و مینویسد:
"ما از امروز با تعیین كمیسیونی در حزب خودمان و با امكانات خودمان این كار را میكنیم و نهایت تلاش را خواهیم كرد كه این تحقیق منصفانه و متكی به واقعیات باشد".
دبیر اول "سازمانی" که نیروی مسلح اش به اردوگاه مخالفین خود حمله نظامی کرده است، آمر این حمله نظامی، کسی که در هر جامعه متمدنی بعنوان متهم ردیف اول باید پاسخگو باشد، به جای قبول مسئولیت در قبال جنایتی که صورت داده است، شیادانه و فریبكارانه به عنوان شخص ثالث و "بیطرف و منصف" كه گویا دستی در ماجرا ندارد، ظاهر شده و از دیگران میخواهد كه آنها هم "كمیته حقیقت یاب" متشکل از فعالین آشنا به حقوق مدنی و فعالین مورد اعتماد جامعه كردستان و "پیشمرگ قدیمی" با توافق همه طرفها، منجمله خودش، درست كنند و در مورد ماجرا تحقیق كنند!!! این درجه از شارلاتانیسم و حقه بازی سیاسی، این درجه از دست کم گرفتن شعور سیاسی نه فقط نیروهای سیاسی، که مردم متمدن و آزادیخواه در کردستان باور کردنی نیست! فقط کسی که در دنیای تملق های عشیره و باند خود، در خود شیفتگی بیمارگونه ای غرق شده و کمترین رابطه را با جهان واقعی و جامعه از دست داده است میتواند این درجه بیشرمی به خرج بدهد.
مهتدی در ادامه ضمن اعلام اینكه این ماجرا برای او و جریانش غم انگیز و شوك بزرگی بوده است، در مورد حساسیت اوضاع، ضرورت ممانعت از بهره برداری دشمنان و مبارزه مشترك با جمهوری اسلامی به نصیحت های "بزرگوارانه" پرداخته است. وی در كمال بی شرمی از احزاب خواسته است بیانیه ای مشترك مبنی بر اینکه این جریانات در كردستان مانع بكار بردن اسلحه چه در میان احزاب علیه همدیگر و چه در میان خود باشند، تهیه و صادر کنند!! وقاحت و بیشرمی این فرد ظاهرا پایانی ندارد. کسی که در انظار همگان عامل اصلی این فاجعه است، کسی که پرونده سیاهی از توطئه ترور مخالفین سیاسی خود را زیر بغل دارد، کسی که در کمال خونسردی در اجلاس های رسمی از ضرورت ترور و حذف فیزیکی مخالفین سیاسی خود گفته و آنرا طراحی کرده است، کسی که پرونده جنایت درون سازمانش هنوز در دادگاه ها در حال بررسی است، رئیس سازمان بدنامی که دهها خانواده شاکی خصوصی دارد، امروز بیشرمانه ترور و جنایات خود را "ملی" و همگانی کرده و خواهان تهیه سندی برای ممنوع کردن ترور و قتل و دست به اسلحه بردن در میان احزاب و سازمان های سیاسی می شود.
جنگ و كشمكش میان دو جریان زحمتكشان و لشكر كشی یكی علیه دیگری، مستقل از هر ارزیابی كه از این دو جریان داشته باشیم، ناشی از بگو مگوی اتفاقی و ناخواسته میان چند فرد مسلح و اسلحه كشیدن آنها علیه همدیگر نبوده است. در این ماجرا و در روز روشن سازمان زحمتكشان تحت مسئولیت عبدالله مهتدی، با برنامه و نقشه از پیشی به اردوگاه جریان دیگر و مخالفین خود حمله نظامی كرده تا اولا آنها را تنبیه كند، بترساند و تسلیم كند، در میان نیروهای آن وحشت ایجاد كند و بالاخره از آنها و هر مخالف درونی خود زهر چشم بگیرد. روش و سیاست آشنای مهتدی از بدو شکلگیری این باند بدنام و باند سیاهی!
طراح و آمر این جنایت، اكنون چون كشیشان كاتولیك لباس "صلح دوستی" به تن كرده و از صندلی مجرم بر کرسی قضاوت نشسته و دستور تحقیق و تفحص میدهد. این شیادی مهتدی اگر بتواند با دامن زدن به احساسات و "شهید پروری" و نهایت ریاكاری و "دفاع از خون شهیدان" و .... عده ای ساده لوح را در صفوف جریان عشیره ای خود قانع کند، اما در میان مردم فهیم و متمدن كردستان، در میان فعالین سیاسی و دهها هزار خانواده جانباختگان كمونیست و كومه له در جامعه كردستان، جز نفرت و انزجار بیشتر از این باند ارتجاعی و رئیس آن نتیجه ای ندارد. مردم آزادیخواه کردستان میدانند چیزی که صدای مهتدی را با تاخیری ده روزه در آورد نه دفاع از مبارزات آنها و نه "غم و اندوه" این فاجعه که فشار افكار عمومی و بعلاوه فشار احزاب برادر در بلوک ناسیونالیسم کرد و خطر حاشیه ای شدن بیشتر این باند حتی در این بلوک است.
عبدالله مهتدی زیرکانه تلاش میکند سوءاستفاده جمهوری اسلامی از این جنایت را به مستمسکی برای به سکوت کشاندن همه در مقابل توطئه و جنایت سازمان و شخص خود، تبدیل کند و باز در مقام شامخ "رهبر" دیگران را دعوت به آرامش، یعنی سکوت، میکند و دنبال نخود سیاه "کمیته حقیقت یاب" می فرستد.
طبیعی است جمهوری اسلامی تلاش میكند از این ماجرا بیشترین سوء استفاده را علیه مردم آزادیخواه در كردستان و مبارزات آنها كند. طبیعتا وزارت اطلاعات و رسانه های آنها سعی میكنند از "دسته گلی" كه جریان مهتدی و ایلخانی زاده به آب داده اند، علیه چپ در كردستان سود بجوید. طبیعی است نیروهای فاشیست ایرانی، از نئوپهلویست ها تا پان ایرانیست ها، مانند جمهوری اسلامی تلاش کنند حول این فاجعه علیه مردم آزادیخواه در ایران و کردستان و مبارزات متحدانه و آزادیخواهانه آنان استفاده کنند، راه مقابله با این توطئه ها اما نه سکوت در مقابل یک باند سناریوی سیاهی که کمترین ربطی به زندگی و سوخت و ساز اجتماعی و سیاسی و مبارزاتی در کردستان ندارد، که دفاع از مبارزه آزادیخواهانه مردم در کردستان، در تقویت اتحاد و اعتراض توده ای علیه هر نیروی ارتجاعی از جمهوری اسلامی و فاشیستهای نئوپهلوی تا باند مهتدی است. فرد و جریانی كه با دست زدن به چنین جنایتی، این سوژه را برای جمهوری اسلامی تهیه كرده است، در موقعیتی نیست كه مردم را به سكوت در مقابل خود، با توجیه مقابله با سوءاستفاده جمهوری اسلامی، دعوت كند.
جناب مهتدی اگر واقعا نگران سوء استفاده جمهوری اسلامی بود، صاف و ساده حمله و حذف فیزیکی مخالفین خود را در دستور فرقه مسلح و ضد اجتماعی خود قرار نمیداد. مهتدی بنا به عادت همیشگی خود به جای قبول مسئولیت و قبول جرائم خود بر صندلی قضاوت نشسته است و دیگران را به رعایت شئون اخلاقی و سیاسی دعوت میكند تا شانه خود را از زیر بار جنایتی كه سازمانش و در راس آن شخص اول و دوم آن یعنی مهتدی و ایلخانی زاده مرتكب شده اند خالی كند.
مردم كردستان سالها است به نقش مخرب گروه بی اعتبار زحمتكشان و شخص اول آن پی برده اند. مردم كردستان در چند دهه اخیر انواع دسیسه های جمهوری اسلامی علیه مبارزات خود، به بهانه مبارزه با "ضد انقلاب" و "تروریست" و "تجزیه طلبی"، و به بهانه هایی از نوع اعمال كثیف جریان مهتدی را خنثی كرده اند و اجازه نمیدهند صدها لكه ننگ دیگر بر دامن باند مافیایی مهتدی کمترین تاثیری بر مبارزات برابری طلبانه، همبستگی و صف متحد و سراسری آنها با كارگران و زن و جوان و مردم متمدن ایران بگذارد.
مردم آزادیخواه ایران تمام نیروهای باند سیاهی، از مهتدی و سلفی ها در كردستان گرفته تا باندهای قومی و مذهبی از الاحواز و جندالاسلام، تا كله تراشیده های آرایی پرست و چاقو كش طرفدار پهلوی یا هر باند مافیای و گروه مسلح و فاشیست دیگر، را تنها به عنوان موانع و پارازیت های راه خود در مبارزه برای سرنگونی و رسیدن به سعادت و دنیای آزاد و عادلانه نگاه خوهند كرد. رابطه و برخورد نیروهای سیاسی به چنین پارازیت ها و نیروهای اولترا راست و ارتجاعی شاخص رابطه آنان به مبارزات آزادیخواهانه و انقلابی مردم در ایران است. شارلاتان هایی مانند مهتدی و یارانش و باندهایی چون باند زحمتکشان را باید بیش از پیش طرد و منزوی کرد!