روزهای اخیر جامعه ایران شاهد اعتراضات متحد و یكپارچه كارگران گروه ملی فولاد اهواز بود. كارگران فولاد در ادامه اعتراضات قدیمی تر خود، این روزها در اشكال مختلف دست به تجمعات اعتراضی زدند و خواهان رسیدگی فوری به مطالبات خود و حل معضلات این مركز شدند. خواست و مطالبات كارگران فولاد از جمله عبارتند از افزایش دستمزدها و بهبود سطح معیشت كارگران، پرداخت حق بدی آب و هوا، اضافه شدن آیتم كامل فوق العاده شغل به فیش حقوقی كارگران، تعیین تكلیف قراردادهای موقت كار، تغییر ساختار مدیریتی این مركز، تامین قطعات و تجهیزات لازم برای ادامه تولید فولاد و رفع موانع آن و... كارگران بعلاوه خواهان واگذاری فولاد اهواز از بانك ملی به دولت و قبول مسئولیت دولت در قبال كارگران این مركزند. كارگران تاكید كرده اند تا اول اسفند اگر به خواست و مطالبات آنها رسیدگی نشود و اقدامات عملی انجام نگیرد، مسئول هر اتفاقی در این مركز مستقیما به عهده دولت و مسئولینش در منطقه و مدیریت فولاد است.
 طبق خبری كه امروز پنجشنبه در كانال كارگران گروه ملی فولاد منتشر شده است، دیروز نشستی با حضور مسئولین و شورای تامین استان با حضور فرماندار اهواز و مدیر کل اداره کار اهواز و معاونین وی و همچنین نیرو‌های امنیتی انجام گرفته و نتایج آن قول تامین بخشی از مطالبات كارگران بوده است. بر اساس این خبر طرح طبقه بندی مشاغل، افزایش پایه حقوق كارگران، حق بدی آب و هوا، پرداخت پاداش و ارزاق یك میلیون و پانصد هزار تومان به پرسنل تا قبل از پایان سال، ورود ماهیانه صد هزار تن مواد اولیه به این مركز و تامین اعتبار خرید شمش و تجهیزات مورد نیاز شركت و... از جمله مطالباتی است كه وعده اجرای آنرا داده اند.
در ادامه خبر و از جانب كارگران گروه ملی فولاد آمده است كه: "این نتایج خروجی جلسات استانداری و هیأت بانک ملی میباشد و کلیه این مصوبات تا زمانی که به صورت رسمی از سمت شورای تامین استان در کانال رسمی شرکت گروه ملی صنعتی فولاد اهواز و آنهم با مهر مسولین استان و بانک ملی آورده نشود بی اعتبار خواهد بود." و اعلام شده است كه : " تا زمان دریافت پاسخ مناسب صبر پیشه خواهیم نمود و در غیر اینصورت جلسه جدید تالار جهت تصمیم گیری متناسب با رخدادهای اخیر متعاقبا و روز شنبه اعلام خواهد شد".
 
كارگران در این مدت بارها در تالار تجمعات فولاد جمع شده اند، با هم صحبت كرده اند و جمعی تصمیم گرفته اند. آنها اعلام كرده اند كه هیچ جمع و تك نفری بدون اطلاع و توافق جمعی حق ندارد به نام كارگران این مركز با هیچ مقام و مسئولی بنشیند و تصمیم بگیرد. كارگران بارها و در جمع خود در تالار فولاد مدیریت فولاد و مسئولین دولتی را به جمع خود فراخوانده اند تا صدای كارگران این مركز را مستقیما بشوند و جوابگو باشند. با آنها در جمع كارگران صحبت كرده اند و مشكلات و خواستهای خود را به اطلاع رسانده اند. كارگران رسما به مقامات شركت و دولت التیماتوم داده اند و اعلام كرده اند، كه از این بیشتر تحمل نمیكنند، گفته اند وعده سرخرمن مقامات مسئول دیگر در میان آنها خریدار ندارد و تنها اقدام عملی و سرراست و تامین مطالبات جواب كارگران است. آنها از قبل یك ماه فرصت دادند تا مدیریت اقدامی جدی انجام دهد و این بار هم مثل همیشه جوابی نگرفتند. بعد از این تلاشها و مطلع كردن همه مقامات حكومتی از بیت رهبری و دولت و مجلس تا مقامات محلی و بی نتیجه ماندن و سردواندن همیشگی و وعده های تكرای و وقت خریدن مسئولین و كارفرما، نهایتا كارگران از روز یكشنبه ۲۴ بهمن ماه برابر با ۱۳ فوریه تجمعات خود را به شهر اهواز و مقابل استانداری كشاندند. با این اقدام كارگران، مدیریت فوری جلسه اضطراری تشكیل داد تا به قول خودشان مطالبات كارگران را بررسی كند و با وعده های پوچ این موج خروشان و مصمم كارگران متحد فولاد را خاموش و از سر بگذراند. كارگران در مقابل و در بیانیه های خود خطاب به یوسفی مدیریت فولاد و روابط عمومی او اعلام كردند و نوشتند: "این نمایش ها و بازی ها را مدیران ماقبل شما و با مهارت بسیار بیشتر از شما هم بازی کرده اند. گوش ما از این وعده های سرخرمن و این گفته های صدمن یک غاز پر است و تا نتیجه ای را به چشم ندیده و آن را لمس نکرده باشیم هیچ نشست و جلسه ای را باور نخواهیم داشت." كارگران در تجماعات چند روزه خود در اهواز و در سخنرانی ها و شعارهای خود بارها اعلام كرده اند كه عقب نخواهند نشست، اعلام كرده اند سركوب و فریب را خنثی میكنند و تلاش برای نفاق افكنی در صفوف متحد خود را مثل همیشه نقش بر آب خواهند كرد. آنها اعلام كردند كه علیه همه استثمارگران از حاكمیت تا مدیریت و كارفرمای فولادند و متحد تا رسیدن به همه مطالبات خود دست از اعتراض برنخواهند داشت. كارگران فولاد در اولین بیانیه های خود نوشتند كه: "این تاریخ تاریخِ تولد دوباره کارگر گروه ملی فولاد اهواز است. تاریخی که یکبار دیگر زمین زیر قدمهای استوار ما لرزید و صدای کارگر باز هم در فضای این شرکت عظیم طنین انداز شد، گوش ظالم را کر و پشتش را لرزاند."
 
روز سه شنبه ۲۶ بهمن كارگران شهرداری نیز به تجمع كارگران فولاد پیوستند و حمایت خود را از آنها اعلام كردند. پیوستن كارگران شهرداری كه مدتها است خود مطالباتی برای بهبود معیشت دارند، دلگرم كننده و باعث یك همبستگی با ارزش طبقاتی شد. روز سه شنبه شهر اهواز شاهد تجمع صفی متحد و یكپارچه و مصمم از كارگران فولاد و شهرداری بود كه زمین را زیر پایی حاكمین لرزاند. كارگران این دو مركز از همدیگر حمایت كردند و در سخنرانی های فعالین كارگری در این تجمعات با صدای بلند این همبستگی و یكی بودن همه كارگران از جمله كارگران این دو مركز در مقابل صف سرمایه داران و دولت و مسئولین آنها در خوزستان اعلام شد. عزم جزم كارگران فولاد نهایتا كارفرما و دولتش را وادار به نشست و حضور فوری در محل كرد و رسما اعلام كردند مطالبات را برآورد میكنیم كه به آن اشاره كردیم. بی تردید هر پیروزی در این اعترض تنها مدیون هوشیاری و عزم راسخ كارگران این مركز، اتحاد بالای آنها و حمایت كارگران شهرداری و مردم شهر و.. از كارگران بوده است. هر درجه از پیروزی قطعا دستاوردی برای ایستادن كارگران در موقعیت بهتر برای كسب همه مطالبات و بهبودی در زندگی و افسار كردن سرمایه داران و دولت آنها در تعرض بیشتر به زندگی كارگران و خانواده های آنها است.
 
 
تجربه غنی كارگران فولاد
 
كارگران فولاد تاریخی قابل افتخار از مبارزه متحد با سرمایه داران و دولت را در پرونده خود دارند. مبارزات كارگران فولاد در دوره اخیر در كنار موجی از اعتصابات و اعتراضات كارگری از هفت تپه، هپكو، آذرآب و معادن تا كارگران پروژه ای در نفت و گاز و پتروشیمی ها و تا اعتراضات بازنشستگان و معلمین،  گوشه ای از یك بیداری عمومی و حق طلبی طبقه كارگر در ایران را به نمایش گذاشت و در دل آن كارگران گروه ملی فولاد و طبقه كارگر ایران و همه محرومین جامعه دوستان و دشمنان خود را شناختند، آموختند، توهمات صفوف خود را زدودند و قدرت متحد خود و توان و نیروی این اتحاد را با گوشت و پوست احساس كردند.
 
سال ۱۳۸۸ كه فولاد از جانب دولت به "هلدینگ آریا" واگذار شد و سرانجام ماجرای افشای اختلاس ۳ هزار میلیارد تومانی سهامدار اصلی این شركت (مه آفرید امیر خسروی) كه جلسات دادگاهی او پای بسیاری از مقامات دولتی و به قول مه آفرید امیر خسروی "از کميسيون امنيت ملی مجلس، قوه قضاييه، کميسيون برنامه و بودجه" و بسیاری از شخصیتهای جمهوری اسلامی تا عناصری از مجمع تشخيص مصلحت نظام به میدان كشیده شد، اعتراضات در فولاد اهواز وارد فاز جدیدی شد. فولاد را از سال ۱۳۹۵ ناچارا به بانك ملی واگذار كردند و اما زندگی كارگران این مركز در مقایسه با دوره اختلاس مشهور در فولاد تغییری نكرد. سرانجام از پاییز ۱۳۷۷ شاهد یك دوره مبارزات جدی كارگران فولاد بودیم كه بیش از یك ماه طول كشید. اعتصابات فولاد در این دوره همراه بود با اعتصابات كارگران نیشكر هفت تپه. آن زمان این دو مركز ضمن متكی كردن اعتراضات خود به تصمیمات جمعی كارگران و برگزاری مجامع عمومی خود، از همدیگر گرمترین حمایتها را كردند. اعتصابات آن دوره كارگران فولاد اهواز و هفت تپه و حمایت وسیع مردم اهواز و شوش از آنها و بعلاوه حمایتهای كارگران و اقشار مختلف مردم آزادیخواه از این اعتصابات، صفحه ای زرین از تاریخ مبارزاتی طبقه كارگر در ایران را رقم زد. این اعتصابات علیرغم اینكه انواع دسیسه و تلاش برای تفرقه به نام ملیت، قوم، زبان و ... را تجربه كرد و موج وسیع اخراج و دستگیری ها را به همراه داشت و در خود فولاد دهها كارگر به جرم حق طلبی روانه زندان شدند و صدهها نفر از آنها تهدید شدند، اما نهایتا حاكمیت مجبور به عقب نشینی هایی شد و كارگران این دو مركز دستاوردهای بسیار بزرگی برای جنبش كارگری به ارمغان آوردند. دستاوردهایی كه امروز هم جنبش كارگری و اعتصابات اخیر در مراكز مهم صنعتی از نفت و پتروشیمی، معادن و.. و تا خود كارگران این دو مركز و از جمله اعتصابات اخیر فولاد به آن پشت داده است. عزم راسخ كارگران فولاد در اعتصابات و اعتراضات این مدت، اتحاد بالا و اعتماد بنفس آنها، سخنرانی های پرشور و دستهای بهم بافته آنها، بخشا نتیجه تجارب گرانبهای كارگران از مبارزات این دوره است.
 
 
فولاد تنها نیست
 
تا امروز و با عقب نشینی های كارفرما و مقامات حكومتی، كارگران فولاد نشان دادند كه با اتكا به اتحاد خود میتوانند در مقابل آنها سینه سپر كنند و پیروز شوند. همچنانكه كارگران اعلام كردند هنوز این وعده وعیدها تا جامه عمل نپوشد قابل اتكا نیست. اما تا همینجا بر همه كس اشكار است كه توان و قدرت متحد كارگران فولاد در جامعه ای كه روزانه شاهد امواج خروشان طبقه كارگر و اقشار محروم است، بالاتر از آنی است كه تصور میشود. ما در همین سالهای اخیر و در یكسال گذشته شاهد صدها اعتراض و اعتصاب كارگری، شاهد موج وسیع اعتراض معلمان و بازنشستگان و شاهد اعتراضات كارگری در مهمترین مراكز صنعتی ایران بوده ایم. فولاد تنها نیست! هفت تپه و كارگران پروژه ای و معادن تنها نیستند! قدرت طبقه كارگر در ایران بسیار فراتر از آنی است كه تصور میشود. هراس حاكمیت و عقب نشینی هایی كه در این دوره در فولاد اهواز، در هفت تپه و در میان معلمان و... كرده است، اگر از طرفی نتیجه عزم جزم و استوار كارگران، معلمان و اتحاد بالای آنها و هوشیاری نمایندگان و سخنگویان آنها است، از طرف دیگر بیان نگرانی بورژوازی ایران از یكی شدن و متحد شدن كارگران واقشار محروم در ابعادی وسیع و سراسری است. تصور اینكه كارگران این مراكز همبسته و هماهنگ و متحد حول اصلی ترین مطالبات خود متحد شوند، قدرت و توان خود را یكی كنند، رهبران و سخنگویان آنها به عنوان نمایندگان این طبقه همصدا و چون جمعی صالح و نماینده كارگران رو به جامعه ظاهر شوند،  تصور اینكه معلمان و بازنشستگان و اقشار كم درآمد برای رفاه و بهبود با موج اعتصابات كارگری همراه شوند و پرچم مطالبات مشترك خود را بلند كنند، دور از انتظار نیست. همین حقیقت و ممكن بودن آن و خطر آن خواب از چشم حاكمین و همه نیروهایی بورژوایی ربوده است. اتحاد دیروز كارگران هفت تپه و فولاد و امروز شهرداری ها و فولاد شروع كاری است كه در مقابل ماست. كاری كه باید برای تامین و تحولی جدی در زندگی خود، برای كسب بهودی غیر قابل پس گرفتن به پیروزی اش رساند. هر درجه پیروزی كارگران فولاد و هر مركز كارگری، هر درجه تامین بهبود در زندگی ما، عزم ما را برای تغییر به نفع خود و برای تامین زندگی ای شرافتمندانه و مرفه، برای افسار كردن ماشین سركوب و استثمار طبقه حاكم راسختر میكند. طبقه كارگر میتواند پرچمدار بهبود و رفاه عمومی جامعه، پرچمدار تحولات وسیع و عمیق به نفع این طبقه و رهایی كامل جامعه از فقر و استثمار، از بردگی و استبداد باشد.
 
۱۷ فوریه