١٣ آبان بهانه دیگری شد تا سرداران و فرماندهان٬ رهبران و پیشقراولان جمهوری اسلامی٬ برای بسیج مردم و کشاندن آنان به صف خود به تکاپو بیفتند. برای این امر همه امکانات خود را به کار انداختند٬ از رادیو و تلویزیون تا روزنامه و نماز جمعه در این راه بسیج شدند. دول غربی و میدیای همیشه گوش بفرمانشان مثل بی بی سی در بوق و کرنا دمیدند. هر دو جناح تلاش کردند از این مناسبت برای زورآزمایی و به رخ کشیدن قدرت و نیروی خود٬ استفاده کنند. ١٣ آبان امسال میدان نبرد دو جناح بود.
جناح حاکم جدا از تدابیر شدید امنیتی و بسیج خیل مزدوران خود برای کنترل اوضاع و ممانعت از فرارفتن تحرکات ١٣ آبان از چهارچوب قانونی نظام٬ سرداران خود را به میدان فرستاد تا توده مردمی که به خیابانها آمده بودند را٬ به دفاع از حکومت جلب کند و قدرقدرتی نظام را به همه گوشزد کند. جناح مقابل نیز کروبی و تعداد دیگری را به صحنه آورد تا میدان را به حریف خود تنگ کند مردم متنفر از جمهوری اسلامی را در خدمت اهداف جناح سبز جمع کند.
در این میان بسیاری از مردم نقش سربازان جنگی را داشتند که اهداف٬ شکست و پیروزی جنگ به آنان مربوط نبود. جنگ میان دوجناح از سرمایه داران بود و مردم انقلابی که در هر طرف این ماجرا درگیر شدند خارج از نیت خیر و شر خود٬ پشت این رهبران به صف شده بودند. در دل جنگ جناحها٬ تلاش هر دو طرف برای تحمیق بیشتر مردم و جمع کردن نیروی وسیعتر و همزمان به رخ کشیدن قدرت خود به مردم عیان بود. هشدارهای هر دو جناح و تعیین مرز و خط کشیها به عنوان موازین بازی٬ قبل از هر کس رو به مردمی بود که همه میدانند از جمهوری اسلامی بیزارند.
آزادیخواهی در این روز در هیچ جایی نمایندگی نشد و قرار هم نبود بشود. ١٣ آبان و مناسبت آن همان اندازه به مردم آزادیخواه مربوط است که روز قدس و نماز خواندن سر قبر امام و تاسوعا و عاشورا. خواست و مطالبات این تحرک آزادی بیان و عقیده و تشکل٬ افزایش دستمزد و اعتراض به قطع یارانه ها و مخالفت با اخراج و دستگیری و زندان و اعدام نبود. مردمی که به این مناسبت به خیابان آمدند٬ با هر نیتی که داشتند٬ زیر پرچم ضد انسانی کلیت جمهوری اسلامی ایستادند. تلاش نمایندگان سرمایه برای کشاندن مردم انقلابی به بهانه تقویت نظام یا ضدیت با "حکومت کودتا"٬ تنها جهت تحمیق و گرفتن توان و نیروی آنان علیه حریف و نشاندادن قدرت و توان خود به کل مردم بود. ١٣ آبان امسال نمایشی برای تحمیق و به رخ کشیدن قدرت جناحهای جمهوری اسلامی و تمکین مردم بود.
احزاب و جریاناتی که تلاش کردن در این صحنه گردانی سهمی ادا کنند٬ آنان که کوشیدن به کارگر و ستمدیدگان این جامعه بقبولانند که راه نجات آنها٬ راه آزادی و آسایش آنها٬ از کانال بسیج شدن پشت کروبی و موسوی میگذرد٬ به مردم دروغ گفتند. آنان در روز روشن در چشم مردم خاک پاشیدند و به منافع آنان خیانت کردند. آنان با قلمداد کردن شرکت مردم در این روز بعنوان اعتراض آنها علیه کلیت رژیم، تعریف و تمجید بیمایه از رادیکالیسمی که در این روز به هیچ عنوان نمانیدگی نشد٬ در واقع منافع مشترک خود و طبقات دارا را با تردستی و چاپلوسانه به عنوان منفعت مردم قلمداد کردند و در فریب مردم و تبدیل آنان به بازیچه جنگ جناحهای جمهوری اسلامی و قربانی شدنشان در کنار کروبی و موسوی ایستادند.
جنگ و دعوای خامنه ای و احمدی نژاد با سران سبز٬ جنگ کارگر و زن و جوان و مردم آزادیخواه نیست. این جنگ، جنگ جناحهای بورژوازی ایران بر سر چگونگی اعمال بهتر قدرتشان بر طبقه کارگر و مردم ستمدیده ایران است. اختلاف آنان بر سر سهم خواهی بیشتر سود سرمایه و تضمین بهتر کارگر ارزان و بهره کشی بیشتر است. اختلاف بر سر چگونگی حفظ نظام سیاهشان، بر سر چگونه سرکوب کردن مردم و سلب آزادیهای بنیادی از آنها است، بر سر چگونه پایمال کردن حق زن و جوان و کارگر در این جامعه هفتاد میلیونی است. راه اعتراض به استبداد و دفاع از آزادی و برابری٬ شرکت در این جدال نیست. استفاده از جنگ بالائی ها٬ رفتن به صف آنها نیست. هزاران مناسبت برای اعتراض طبقه کارگر و زن و صف آزادیخواهی در این جامعه موجود است. ١٣ آبان و روز قدس روز قدرت نمایی همان جنبشی است که این مناسبتها را ایجاد کرده است. اعتراض به فقر و بیکاری و فلاکت و دستگیری و زندان و اعدام را باید حول همینها سازمان داد. این کار کارگر آگاه و کمونیست و زن و جوان و هر انسان آزادیخواهی است. قدم اول در این راه متوجه کردن صف خود به این حقایق و متحد کردن این صف در دفاع مستقیم و بی چون و چرا از همین خواسته ها است.