رفقای عزیز! امیدوارم اطلاعیه دفتر سیاسی در مورد تلاش و تعرض جمهوری اسلامی به صف آزادیخواهی را دیده باشید. دو سال است جمهوری اسلامی جنگی خونین را علیه ڪمونیستها و آزادیخواهی و در راس آن علیه هر نوع تشڪل و تحزب و علیه حزب حڪمتیست راه انداخته است. در این دو سال صفی از انقلابیون را روانه زندان ڪرده است٬ تعدادی را مجبور به ترڪ ایران ڪرده است٬ تعدادی را از دانشگاهها اخراج ڪرده است. نتیجه این اتفاقات هر چه باشد تا همینجا و به همت تلاشهای این دوره نسل ڪمونیسم در جامعه ایران و به همت تلاش همگی ما در دفاع از این
تحرڪ انسانی٬ به همت روشنبینی سیاسی و خط متمایز و انقلابی حزب ما٬ در دل این جنگ و جدال٬ هم خود این جنبش اعتبار و نفوذ و محبوبیت فراوانی پیدا ڪرد٬ هم همراه خود٬ خط معینی و ڪمونیسم معینی ڪه در جامعه با حزب حڪمتیست تداعی شده است را در ابعادی نسبتا وسیع به مردم معرفی ڪرد. دوره اخیر با هر تلاشی ڪه جمهوری اسلامی پیش برده است٬ آزادیخواهی و جنبش برابری طلبانه در این جامعه سر از هر شهر و بخشی از جامعه در آورد و خود را تحمیل ڪرد.
امروز بر ڪسی پوشیده نیست ڪه نوڪ تیز حمله جمهوری اسلامی تحزب ڪمونیستی و حزب حڪمتیست است. تلاش برای دستگیری حڪمتیستها٬ تلاش برای پیدا ڪردن آنها در میان صدها فعال جوان و رادیڪال، بخشی از امور روزانه بازجویان و شڪنجه گران جمهوری اسلامی بوده است. راه انداختن جنگ روانی علیه حزب حڪمتیست٬ باز ڪردن وبلاگ وزارت اطلاعات علیه این جنبش و حزب ما، تلاش برای پرت ڪردن انواع اتهامات علیه ما و تلاش برای پشیمان ڪردن هر مخالفی ڪه در این چند سال به عنوان چب به میدان آمده است و تلاش برای تحمیل این هدف ڪثیف ڪه پیوستن به حزب ما و تحزب و تشڪل ڪمونیستی سرانجامی ندارد٬ همگی برای گرفتن ابزار تحزب و تشڪل از این جنبش است ڪه امروز از نان شب برای هر فعال آزادیخواهی٬ ضروری تر است.
رفقای عزیز!
در جامعه ای ڪه حاڪمان آن بر دریایی از تنفر نشسته اند٬ در جامعه ای ڪه مردمان آن قتل عامهای دهه ٦٠ را دیده اند٬ در جامعه ای ڪه نسل جوانی به میدان آمده است ڪه برای اسلام و قوانین بورژوایی آن تره خرد نمیڪند و توقع دیگری از زندگی دارد٬ اگر جنگی در این ابعاد در جریان است و اگر حزب ما یڪ پای جدی این جنگ است٬ امید به بی اعتبار ڪردن ڪمونیسم نوع ما با حزب حڪمتیسمش حماقت محض است. ایران افغانستان نیست٬ ایران دو انقلاب را طی ڪرده است٬ ڪمونیسم در این جامعه محبوب است و حزبی ڪه در راس یڪ جنگ علیه جمهوری اسلامی است٬ امڪان ندارد اعتبار و محبوبیت آن به هر خانه و برزنی نرود. اعلام جنگ جمهوری اسلامی علیه ڪمونیستها و حزب حڪمتیست٬ در دراز مدت و به شرط حرڪت هدفمند و آگاهانه ما٬ به شرط هوشیاری و مقابله جدی ما و دفاع همه جانبه ما از جنبشی ڪه در جریان است و از سیاستها و جهت و پراتیڪی ڪه داشته ایم٬ میتواند با تمام سختیها و مشقاتی ڪه در این دور برای ما داشته است٬ ڪمونیسم را در اعماق قلب مردم محروم و طبقه ڪارگر بڪارد.
در این دوران و در دل این جدالها٬ ڪل نمایندگان بورژوازی از پوزیسیون تا اپوزیسیون٬ از دولتمردان حاڪم تا داریوش همایون٬ خطر رشد ڪمونیسم را گوشزد میڪنند و به صفوف خود هشدار میدهند ڪه برای مقابله با پرچمی ڪه برافراشته شده است به میدان بیایند. تا اینجا هیچ اتفاق عجیبی نیفتاده است. قابل انتظار است با هر تحرڪ انسانی در جامعه ایران همگی اینها به تڪاپو بیفتند و در فڪر مقابله باشند. اما مسئله تنها این نیست٬ همزمان صفی از ڪمونیسم بورژوایی٬ از نئو توده ای ها تا هر ورشکسته سیاسی ٬ تا هر جریان و گروهی ڪه منفعت حقیرانه و ڪوچڪی را دنبال میڪنند٬ در این فضا صاحب نظر و حرف شده و در لباس منتقد علیه ما و ڪمونیسم ما و حزب و جنبش ما به صف شده اند. ڪسانی ڪه عمری خانه نشین بوده و نقشی در جایی نداشته اند زبان دراز ڪرده اند ڪه شاید این آن فرصت طلایی است ڪه باید بغض خود را بترڪانند. باید توجه داشت ڪه آنچه امروز و در دل این جنگ از اینها میشنوید٬ بحث و جدل و مخالفتهای دیروزشان نیست٬ امروز در اوضاع معینی و با تحلیل معینی نفرت خود را از ڪمونیسم نوع ما در قالبهای جدیدی تحویل میدهند. دو سال قبل اعتراض رادیڪال در دانشگاهها بلندتر از آن بود تا ڪسی روضه خوانی جریانات پاسیو و ضد انقلابیگری را گوش دهد. در آن دوران این مجیز گویان مجبور بودند دغدغه های خود را درگوشی با دوستان خود در میان بگذارند. فضای آن دوران امڪانی نگذاشته بود ڪه این ناقهرمانان پاسیو ڪه انقلابیگریشان به ته خط رسیده بود جایی داشته باشند و گوش شنوایی پیدا ڪنند. امروز چنین نیست. آن جنبش زیر حمله پلیس است٬ رهبران و فعالین آن زیر فشارند٬ نسل ڪمونیستهای جوان ڪه در این دوره محرڪ تحرڪ انقلابی در دفاع از برابری انسان بودند٬ زخم خورده است و تحزب ڪمونیستی و حزب ما مورد حمله است. تبلیغات وسیعی علیه ما از جانب مراڪز پلیسی از زندان و شڪنجه گاهها تا سایت مرڪز اطلاعات در جریان است. تحرک جریانات ورشکسته سیاسی را باید در متن و در دل این اوضاع دید.
نقشی ڪه این طیف بازی میڪنند به لاشخوارانی شبیه اند ڪه در انتظار سقوط عقاب زخم خورده ای نشسته اند. در این فضا بخشی از ناراضیان حاشیه نشین و تسلیم طلب٬ ما را به آوانتوریسم و ماجراجویی متهم میڪنند تا پاسیو بودن و تسلیم طلبی خود را محق بدانند. و امروز و زیر سایه جنگ اصلی تر ما با جمهوری اسلامی امید پیدا ڪرده اند ڪه ما بیفتیم٬ ڪه شڪست بخوریم. در این فرصت شروع ڪرده اند به تڪ تیراندازی از پشت به ما و در دل این جنگ. این ماهیت تحرڪ دوره اخیر این صف است٬ صف شڪست خورده گان و صف پاسیو روشنفڪران ناراضی خرده بورژوا ڪه دنیا را از سواراخ منفعت خرده سرمایه خود نگاه خواهند ڪرد. دنیای امروز اینها و تلاش مزبوحانه آنها علیه ما بخشی از عوارض جنگ ما و جنبش ما با جمهوری اسلامی است.
رفقا!
ڪل تاریخ ما دفاع از حرمت و ڪرامت انسانها بوده است. ما به همه هشدار دادیم ڪه در دام جمهوری اسلامی نیفتند٬ هشدار دادیم تا نقش حزب توده را در دوران سر ڪار آمدن جمهوری اسلامی٬ در دل حمله رژیم به آزادیخواهی و به تحزب ڪمونیستی و حزب ما را به عهده نگیرند. ما تلاش ڪردیم هر انسانی ڪه ذره ای شرافت دارد را حالی ڪنیم ڪه مخالفت با ما و هر نقد و اعتراضی جای خود٬ اما به عنوان مخالف جمهوری اسلامی بمانند و با هر مخالفتی ڪه با ما و جنبش برابری طلبانه مردم دارند٬ وارد فضائی ڪه مرڪز اطلاعات میخواهد مهندسی ڪند نشوند. برای ما این مهم بخشی از جنگ ما علیه رژیم و تلاشمان برای سالم و متمدنانه نگه داشتن فضای سیاسی اپوزیسیون بود. اما هر ڪس و جریانی در دل این جنگ به ما٬ به جنبش ما٬ به اعتراض رادیڪال ڪارگر و ڪمونیسم این جامعه به نظام بردگی٬ به هر دلیل شلیڪ میڪند٬ سر جایش خواهیم نشاند. ما از ڪسی نخواستیم سرباز بی جیره و مواجب جنگ رژیم با ما باشد٬ اگر ڪسی خود چنین انتخاب ڪرده است٬ گناهش گردن ما نیست.
رفقا!
جنگ ما با جمهوری اسلامی است٬ تلاش ما مقابله با هر تعرضی است ڪه علیه عدالتخواهی طبقه ڪارگر صورت میگیرد. طبقه ڪارگر و مردم محروم زیر فشار سنگینی قرار گرفته و همزمان پرچمی در این جامعه در دفاع از حرمت و ڪرامت انسان بلند شده است. نیاز جنبش ما٬ نیاز مبارزه طبقه ڪارگر و مردم محروم دفاع از این پرچم و از لحظه به لحظه تحرڪ انقلابی آن و امیال انسانی آن و دفاع از نیروی انسانی آن است. پس زدن هر تحرڪ ارتجاعی از ڪانال مقابله جدی با جمهوری اسلامی میگذرد و این جبهه جنگ و نبرد هر ڪمونیست و انسان آزاده ای است. حزب ما با هر نقص و اشڪالی ڪه داشته ایم٬ با هر ڪمبودی ڪه داریم و با هر اشڪالی ڪه در این جنگ از خود نشان داده ایم٬ باید ڪماڪان استوار جلودار صف آزادیخواهی و اعتراض ڪارگر و مردم محروم به بردگی مزدی و به ارتجاع اسلامی باشد. ما در این جنگ همزمان و در دفاع از طبقه ڪارگر٬ از تشڪل و اتحاد و تحزب آن٬ جواب هر یاوه گو و لاشخوری را ڪه چشم امید به شڪست ما در این جنگ بسته اند را ڪف دستشان خواهیم گذاشت.
زنده باد کمونیسم
زنده باد حزب حکمتیست
خالد حاج محمدی، دبیر اجرائی حزب
١ مه ٢٠٠٩