به اتحادیه های کارگری، احزاب، نهادها و شخصیت های انسان دوست و مردم متمدن
اعدام در ایران سیر صعودی یافته است٬ از زمان انتخاب روحانی و روی کار آمدن دولت "اعتدال" او، بیش از ٣٠٠ نفر اعدام شده اند. سالانه دهها زندانی تنها بدلیل عدم امکانات درمانی اولیه، جان خود را در زندانها از دست میدهند. هزاران نفر با احکام اعدام در پشت درهای زندان های ایران، در انتظار اند. همزمان هزاران زندانی سالیان سال در زندانهای جمهوری اسلامی بدلیل شرایط وحشیانه زندان٬ عدم امکانات اولیه زندگی٬ شکنجه های جسمی و روانی، و به خاطر فقدان امکانات درمانی اولیه٬ دچار انواع بیمارهای گوناگون شده و
با مرگ دست و پنجه نرم میکنند. و در حال حاضر دهها زندانی در زندانهای مختلف ایران در اعتراض به نبود امکانات درمانی و عدم رسیدگی به وضع زندانیان بیمار دست به اعتصاب غذا زده اند. بعلاوه در ایران حرکات اعتراضی علیه این اعدامها در جریان است و خطر سرکوب این اعتراضات، مردم ایران را تهدید میکند.
معلوم بود وهست که سهم طبقه کارگر و زنان و جوانان معترض٬ سهم مخالفان جمهوری اسلامی از دولت "اعتدال"٬ بر خلاف تبلیغات رسانه های جمهوری اسلامی و مدافعان رسوای آن در کشورهای غربی، ادامه همان توحش و جنایتی است که بیش از سه دهه بر مردم ایران رفته بود، است. دولت اعتدال روحانی، همان اندازه در سرکوب مخالفان افراطی و تندرو است، که دولت احمدی نژاد و همه دولتهای پیشین در جمهوری اسلامی ایران است. این حکومت بدون سرکوب و افراطی گری در نقض حقوق اکثریت محروم مردم ایران، قادر به حکومت کردن نیست. جمهوری اسلامی پاستوریزه و اصلاح شده، همین توحشی است که جریان دارد.
اما امروز آنچه که نفرت آور است، این واقعیت است که "جامعه بین المللی" که نام انواع دول دست راستی و پارلمانهای کشورهای غربی٬ همراه با نهادهای حقوق "بشری" آنها است٬ بر این جنایات لب فرو بسته اند. سکوت امروز شان بیش از هر چیز بیانگر ریاکاری دیروزشان در اعتراض به اعدامها و سرکوب و توحش است.
در دنیای واقعی اعتراض دیروز دول غربی و شکوه های بی مایه اصلاح طلبان درون حکومتی نسبت به افراطی گری، نه امری مربوط به سرکوب و اعدام، اعتراض به بیحقوقی زن، اعتراض به دستگیری شخصیتهای کارگری و ...، نه در دفاع از آزادی و حمایت از مبارزه مردم آزادیخواه ایران علیه جمهوری اسلامی، نه در دفاع از حق کارگر برای آزادی و رفاه، نه در دفاع از جنبش برابری طلبانه زنان که فقط و فقط ابزاری برای رام کردن جمهوری اسلامی و کشیدن آن پای میز مذاکره بود. این مخالفین دروغین سرکوب، امروز که پای مذاکره و توافق با جمهوری اسلامی رفته اند، همگی در مقابل سیر اعدامهای دولت روحانی، کر و کور و لال شده اند. امروز باید ریاکاری دول غربی و "مراجع بین المللی" آن، ریاکاری اپوزیسیون طرفدار روحانی، و ادعای دروغین دوستی با طبقه کارگر و مردم آزادیخواه در ایران را افشا کرد.
مردم آزادیخواه، رفقای کارگر
تقابل با توحش جمهوری اسلامی و ماشین کشتار دولت روحانی کار ما است. مخالفت با اعدام و دفاع از حقوق اولیه زندانیان٬ دفاع از مطالبات زندانیان اعتصابی کار ما است. و دول مرتجع غربی شریک جرم سران جمهوری اسلامی اند. سکوت و مماشات دولتهای بورژوایی در غرب و همدستی آنها با دولتهایی چون ایران نه امری جدید است و نه دور از انتظار. آنها خود بانی جنایتهای هزار بار هولناک تری در جهان بوده اند. نباید به آنها امیدی بست. ما همیشه گفته ایم که دوستی و دشمنی در صف دشمنان، از هر طرف علیه منافع اکثریت محروم جامعه است. هم دشمنی دیروزشان و هم دوستی امروزشان، برای اکثریت محروم جامعه جز سرکوب و بی حقوقی ببار نخواهد آورد و امید بستن به این سناریوها، توهم است.
امروز نوبت ما، صف بیشمار انسانیت در ایران و در غرب، است که علیه سرکوب و اعدام در ایران، در حمایت از طبقه کارگر و مردم آزادیخواه ایران به میدان بیائیم. برای افسار زدن بر توحش جمهوری اسلامی٬ برای مقابله با اعدام باید ٬ به نیروی خود متکی شد.
طبقه کارگر و بشریت متمدن و آزادیخواه سنت و تجربه فشار به دول ارتجاعی چون ایران، افریقای جنوبی، و دفاع از طبقه کارگر و مردمی که برای آزادی و برابری مبارزه میکنند، به اتکا به قدرت خود را دارد. باید این سنت را زنده کرد. باید یکبار دیگر به اتکا به قدرت متحد خود علیه رژیمهای مستبدی چون جمهوری اسلامی و متحدین بینالمللی اش ایستاد.
طبقه کارگر و مردم آزادیخواه ایران امروز بیش از هر زمانی به حمایت شما، متحدین طبیعی خود، نیاز دارد.
مرگ بر جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی و برابری
تشکیلات خارج کشور حزب حکمتیست
٦ نوامبر ٢٠١٣
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید