آمریكا "خواهان قطع فوری جنگ" در نوار غزه شده است! بر اساس اخبار خبرگزاری های مختلف، دولت آمركا پیش نویس قطعنامه ای را به شورای امنیت سازمان ملل ارائه كرده كه در آن خواستار " توقف فوری" جنگ در نوار غزه شده است. بدنبال این اقدام آنتونی بلینكن، وزیر خارجه آمریكا عازم خاورمیانه شده است. بلینكن در دیدار از عربستان سعودی به شبكه الحدث مدعی شده است: "ما در حقیقت قطعنامه ای ارائه كرده ایم كه در حال حاضر نزد شورای امنیت است و در آن درخواست توقف فوری جنگ و آزادی گروگان ها مطرح شده است."
شبكه های مختلف خبری به نقل از این قطعنامه نوشته اند كه در آن، از "نیاز فوری به افزایش ارسال كمكهای بشر دوستانه به غزه، برچیدن موانع ورود كمكها و باز كردن گذرگاه های ضروری" اشاره شده است. همزمان و طبق این طرح دولت بایدن نسبت به خطر قحطی و بیماری های همه گیر و فاجعه بار و گرسنگی در غزه ابراز "نگرانی عمیق" كرده است. به نقل از این طرح اشاره شده است كه واشنگتن نسبت به پیامدهای حمله زمینی به رفح ابراز نگرانی" كرده است و با آن مخالف است.
خود قطعنامه تا كنون جایی منتشر نشده است و اما اگر مبنا را درستی اخبار خبرگزاری ها در مورد مضمون قطعنامه آمریكا قرار دهیم، طرح این ادعاها از جانب دولت آمریكا، مستقل از جنبه تبیلغاتی و ریاكاری آن، این سوال را به میان می آورد كه دلیل جست و خیزها و ادعاهای "صلح طلبی" و "دلسوزاندن برای مردم فلسطین" از جانب دولت بایدن چیست؟ چه اتفاقی افتاده كه بزرگترین دولت حامی و شریك جرم اسرائیل در نسل كشی مردم فلسطین، امروز از كشتار مردم و گرسنگی و قطحی و... ابراز "نگرانی عمیق" میكنند. ۵ ماه و نیم است مردم فلسطین در مقابل چشم جهانیان از زمین، هوا و دریا بمباران و دسته جمعی توسط اسرائیل با حمایت همه جانبه دول غربی و در راس آن ایالات متحده كشتار میشوند. در این مدت سه بار قطعنامه های كه برای توقف بشردوستانه جنگ به شورای امنیت سازمان ملل رفته است را دولت آمریكا وتو كرده است كه آخرین مورد آن قطعنامه الجزایر در ۲۰ فوریه ۲۰۲۴ است. در تمام این ۵ ماه و نیم بایدن و دولتش همراه بسیاری از روسای دولتهای حامی اسرائیل ضمن ابراز نگرانی های آبكی و دروغین از میزان تلفات غیر نظامیان و كشتار مردم بیگناه، همواره به تنها مخالف قطع جنگ و حتی وقفه در آن كه بعلاوه اسرائیل را در این نسل كشی از هر نظر مالی و نظامی تا سیاسی و تبلیغاتی حمایت كرده اند.
اما قطعنامه پیشنهادی آمریكا كه به شورای امنیت سازمان ملل رفته است، مستقل از مضمون و سرنوشت آن، مطلقا ربطی به مخالفت آمریكا با دامنه توحش علیه مردم فلسطین و جنایات همه جانبه اسرائیل در نوار غزه ندارد. آمریكا خود از مجرمین و عاملین اصلی این توحش است! مشكل آمریكا كشتار مردم فلسطین و ویرانی خانه و كاشانه آنها و نابودی كل منطقه و غیر قابل زیست كردن غزه نیست. همه این جنایات و آدم كشی با توافق و همكاری و دخالت و شراكت مستقیم دولت آمریكا انجام گرفته است. مشكل معضلاتی است كه ادامه این توحش در فلسطین و تبدیل منطقه به حمام خون، در خود غرب و مشخصا آمریكا برای حاكمین بر این كشور بوجود آورده است.
اولا اهدافی كه غرب و دولت فاشیست اسرائیل با كشتار مردم فلسطین دنبال میكرد نه تنها برآورد نشده است، موقعیت اسرائیل به عنوان بازوی نظامی، پولادین و میلیتاریسم آمریكا در خاورمیانه بشدت تضعیف شده است. بحران فلسطین و نقش دولتهای غربی در حمایت از اسرائیل و شراكت مستقیم آنها در این توحش، مستقل از اینكه نفرت عمومی از دول غربی را عمیقا دامن زده است، دولت بایدن را با چالشهای بزرگی طرف كرده است. مهمترین فاكتوری كه بایدن و دولتش را مجبور به بلند كردن پرچم پایان جنگ یا توقف "بشردوستانه" آن كرده است (كه البته باید دید این شیادی را با چه بسته بندی تحویل داده اند) و به شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه فرستاده است، انتخابات آمریكا و نگرانی حزب دمكرات و شخص بایدن از شكست در این كارزار است.
نسل كشی در فلسطین جنبشی عظیم و انسانی را علیه اسرائیل و حامیان او در سراسر جهان به میدان آورده است. این جنبش در خود آمریكا و در مهمترین شهرهای این كشور چالشهای بزرگی را در مقابل حاكمین و مشخصا دولت بایدن دامن زده است.
حزب دمكرات آمریكا كه در انتخابات پیش رو بایدن را به عنوان كاندید ریاست جمهوری خود معرفی كرده است، تاریخا در مقابل جمهوری خواهان روی بخشهایی از مردم آمریكا حساب باز میكرد كه امروز اكثرا مخالف سیاست بایدن در حمایت از اسرائیل هستند. اعتراضات در پایین جامعه امریكا و در میان هوادارن سنتی حزب دمكرات به سیاست این حزب و شخص بایدن در قضیه فلسطین هر روز بالاتر رفته است و خواست فوری قطع جنگ و پایان نسل كشی و قطع حمایت های مالی و نظامی از اسرائیل در تجمعات بزرگ و كوچك در این كشور بیان میشود. كم نیستند مواردی كه سخنرانی های بایدن در میان هوادارن حزب دمكرات در شهرهای مختلف با هوكردن و شعار در دفاع از فلسطین قطع شده است. این در شرایطی است كه از هفتم اكتبر تا كنون بایدن و دولتش در كنار اسرائیل ایستاده و همه تلاش خود را برای ادامه كشتار مردم فلسطین انجام داده است. در این مدت كمكهای نظامی آمریكا به اسرائیل بشدت بالا رفته است، قطعنامه های مختلف برای وقفه در جنگ در سازمان ملل و شورای امنیت با مخالفت و وتوی آمریكا طرف شده است. كنگره آمریكا زیر فشار بایدن و دولتش برای تصویب بوجه ۶۰ میلیارد دلاری برای كمك به اسرائیل و اوكراین قرار گرفته است. این اقدامات و سیاست جنگ طلبانه در شرایطی است كه نه تنها اكثریت بزرگی از مردم آمریكا با آن مخالفند كه رای دهندگان سنتی به حزب دمكرات، از مخالفین جدی چنین سیاستی هستند.
بلند كردن پرچم دروغین "صلح طلبی" در فلسطین و خواست پایان جنگ توسط بایدن و بردن قطعنامه به شورای امنیت (مستقل از اینكه روح آن چیست و در چه بسته بندی ای پیچیده شده است)، انعكاس فشار پایین در جهان و مشخصا در خود آمریكا علیه سیاست حمایتی این كشور از اسرائیل است. ترس از روی گردانی رای دهندگان به حزب دمكرات و شخص بایدن، امری كه در بسیاری از نظر سنجی ها مشخص است و از بایدن به عنوان یكی از نامحبوب ترین رئیس جمهورهای آمریكا اسم برده میشود، بایدن و حزبش را به تكاپو انداخته است. دامنه نارضایتی و اعتراض به سیاست بایدن و دولتش امروز علاوه بر مردم آمریكا حتی در صفوف خود حزب دمكرات باعث انشقاقات و مخالفتها و تردیدها شده است. اختصاص بوجه های بزرگ نظامی چه برای كمك به اسرائیل و چه در جنگ اوكراین علیه روسیه كه در هر دو مورد نه تنها توفیقی در چشم انداز نیست كه شكست امری واقعی است، سطح نارضایتی را در پایین جامعه و در میان مردمی كه فقر و بیكاری و گرانی كمرشان را خم كرده است، بشدت بالا برده و در میان هیئت حاكمه و حتی بخشی از پرسنل نظامی و دستگاه ادرای دولت و هر دو مجلس و دو حزب حاكم تردیدات و نگرانی های جدی ایجاد كرده است. قول های اولیه روسای امریكا و میدیای دست راستی آنها برای موفقیت فوری چه در اوكراین و چه در فلسطین و خیال پردازی های سطحی و احمقانه آنها همراه با عربده كشی ها و تهدید و خط و نشان كشیدن های توخالی، همگی در مقابل جهانیان به عكس تبدیل شده است و خود این ها دامنه اعتراض و نارضایتی را بیش و بیشتر كرده است.
اما و مستقل از ادعاهای دولت های غربی و پرچم دروغین صلح طلبی آنها، مستقل از اشك تمساح ریختن این دولتها برای مردم فلسطین، مردم متمدن جهان نقش مخرب آنها در فلسطین را میدانند. خواست محاكمه روسای این دولتها در دادگاههای بین المللی به جرم جنایت علیه بشریت همراه و در كنار روسای دولت اسرائیل امروز در سراسر جهان به پرچم و خواست اعتراضات تبدیل شده است. بایدن، سوناك، استارمر، مكرون، شولتس و بسیاری از روسای دول غربی امروز در كنار نتانیاهو، بنی گانتس و هاگاری و... به عنوان قصابان و عاملین نسل كشی شناخته میشوند. پرچم صلح طلبی بایدن و دولتش و ترس از باختن در انتخابات آمریكا و اشك تمساح ریختن برای مردم فلسطین سر سوزنی نقش مخرب و جنایات وسیع و جرایم سنگین آنها را پاك نمیكند.
اما و مستقل از دولت بایدن و عقب نشینی های میلی متری و از سر اجبار برای كسب رای، واقعیت این است كه تمام دولتها، چه در غرب و چه در شرق، چه امریكا و چه دول اروپایی و چه دول عربی و حتی چین و روسیه، هر كس در دل این بحرانها دنبال منافع خودش است. اینكه دول غربی و در راس آن امریكا از عاملین نسل كشی در غزه هستند، سر سوزنی نقش مخرب و معامله گری دولتهای دنیای عرب و دول ایران و تركیه و ریاكاری آنها در "دفاع" از مردم فلسطین را كم نمیكند. در دل نسل كشی اسرائیل در میان دول منطقه و حامیان دروغین فلسطین، در میان دولتهایی كه به ظاهر منتقد سیاست اسرائیل و دولتهای غربی هستند، هیچ اقدام عملی و جدی ای علیه اسرائیل انجام نگرفت. نه مصر و نه عربستان، نه قطر و تركیه و نه چین و نه روسیه و... هیچكدام حتی یك ساعت هم مناسبات خود با اسرائیل بدلیل نسل كشی مردم فلسطین را قطع نكردند، سفارتهای این كشور را نبستند، داد و ستد نظامی و اقتصادی را قطع نكرده و هیچ دولت و نهاد بین المللی خواهان تحریم نظامی و اقتصادی و سیاسی علیه اسرائیل نشد. در دل بحران در خاورمیانه و نسل كشی در فلسطین همه دول مرتجع در جهان و منطقه سیاست خود را ضربدر منافع خود و سبك سنگین كردنهای دیپلماسی كردند و جز غر و لندها و انتقادات و اظهار تاسف های توخالی، اقدامی عملی و جدی علیه اسرائیل انجام نداند.
واقعیت این است كه حامی اصلی مردم فلسطین و مخالف اصلی جنایت و توحش اسرائیل طبقه كارگر و مردم متمدنی است كه در این مدت در سراسر جهان دست به اعتراض و تجمع و اعتصاب زدند. درجه انتقاد دولتهای مخالف این نسل كشی تابعی از میزان فشار جنبشی بود كه در سراسر جهان پرچم حمایت از مردم فلسطین را بر افراشت. افسار كردن دولت اسرائیل و عقب راندن و پشیمان كردن دولتهای غربی از حمایت از اسرائیل تنها كار جنبشی است كه امروز بیش از هر زمانی علیه كشتار این مردم، علیه دولت فاشیست اسرائیل و علیه نسل كشی در فلسطین در سراسر جهان به میدان آمده است.
3 فروردین 1403