مصاحبه رادیو نینا با خالد حاج محمدی

فواد عبداللهی: پروژه رفراندم بر سر استقلال کردستان عراق به امری جدی تبدیل شده است. بارزانی همراه با سایر احزاب ناسیونالیستی و مذهبی حاکم بر کردستان عراق بالاخره بر سر رفراندم توافق کرده و قرار است روز ٢٥ سپتامبر رفراندم برگزار شود. در این رابطه سوالاتی را با خالد حاج محمدی دبیر کمیته رهبری حزب حکمتیست(خط رسمی) در میان میگذاریم. خالد حاج محمدی ضمن خوشامد گویی، سیاست اصولی در برخورد به این پدیده منجمله موافقت یا مخالفت با برگزاری رفراندم، استقلال یا ماندن در چارچوب عراق، شروط شرکت در این رفراندم، چیست؟

خالد حاج محمدی: ضمن سلام به شما و شنودنگان گرامی رادیو نینا، دو سه سطح بحث است که تلاش میکنم آنها را کمی تفکیک کنم. یکی مسئله کرد است. جریان ما طی چند دهه گذشته تلاش کرده به مسئله کرد به عنوان یک معضل اجتماعی که مستقل از اراده ما موجود است جواب بدهد و برای حل آن جواب داده ایم و تلاش کرده ایم. مسئله به روشنی این است که ستمگری ملی بدلیل حاکمیتهای استبدادی و تبعیضی که علیه مردم کرد زبان اعمال شده، سرکوبهایی که کرده اند از یک طرف، از طرف دیگر سواستفاده ناسیونالیسم کرد از این ستمگری و تبلیغات ناسیونالیستی و سرمایه گذاری بر ستم ملی، کاری کرده که مسئله کرد در خاورمیانه و از جمله کشورهای ایران، عراق و ترکیه به معضلی جدی اجتماعی تبدیل شود. این مسئله مبنای کشمکشهای سیاسی و نظامی در چند دهه گذشته بوده است. این معضل تا جایی برجسته شده که باعث نفاق و شکاف میان مردم کرد زبان با مردم ایران و یا مردم کرد زبان در عراق و بقیه مردم عراق شده است. این مسئله باید جواب بگیرد.
در مورد سیاست و جواب ما مستقل از اینکه احزاب ناسیونالیست کرد در کردستان عراق که امروز پرچم رفراندم را بلند کرده اند، دنبال چه هدفی هستند و رفراندم مورد نظر آنها چه هست و چه نیست و چگونه پیش میرود، ما چه تاریخا و چه امروز به این مسئله جواب داده ایم و اینهم حل این معضل از طریق مراجعه به آرا آزادانه مردم کردستان در یک رفراندم است. در این رفرادم مردم به این سوال جواب میدهند که آیا خواهان جدا شدن از عراق و تشکیل دولت مستقل کردستان هستند یا ماندگاری در چهارچوب کشور عراق با حقوق متساوی شهروندی. اینکه در چنین رفراندمی توصیه ما و رای ما جدایی و تشکیل دولت مستقل است یا ماندگاری در چهارچوب آن کشور، بستگی به شرایط مشخص آن زمان و ارزیابی که داریم است. به عنوان یک اصل، مبنای ما مصالح عمومی طبقه کارگر آن کشور و بهبود و شرایطی مناسب برای زندگی مردم زحمتکش کردستان است.
در مورد عراق متاسفانه انشقاق به حدی رسیده که زندگی مسالمت آمیز در چهار چوب عراق دیگر مقدور نیست. شرایطی فراهم کرده اند که متاسفانه امکان همزیستی آزادانه مردم محروم و همسرنوشت از آنها سلب شده است. در مورد کردستان عراق در شرایط کنونی ما فکر میکنم جدای راه کم مشقت تر و کم دردسرتری برای مردم است. ما برای رفراندم شرایطی را تاکید کرده ایم. این شرایط تضمین اوضاعی است که مردم کردستان بتوانند آزادانه و بدون هیچ نوع فشار و تهدیدی چه از طرف دولت مرکزی و چه از جانب احزاب ناسیونالیست کرد، آزادانه در این رفراندم رای به جدای و تشکیل دولت مستقل یا ماندگاری با حقوق برابر شهروندی در چهار چوب عراق، بدهند. فکر میکنیم برای تضمین چنین شرایطی، لازم است رفراندم با دخالت سازمان ملل و یا چنین مراجعی و زیر نظر آنها انجام شود. همزمان گفته ایم باید ٦ ما فرصت بدهند که احزاب سیاسی آزادانه تبلیغات کنند و راه حل و سیاست و جواب خودشان را به مردم معرفی و مردم امکان پیدا کنند با این سیاست و راه حلها آشنا شوند. نیروهای سرکوبگر در این دوره از محل کار و زندگی بیرون و از هر نوع دخالتی منع شوند. شرایطی فراهم شود که مردم آزادانه در این رفراندم شرکت کنند و ارای مردم کردستان هر چه باشد، نتیجه آن باید اجرا شود. این شرایطی است که ما برای یک رفراندم آزاد با ارجاع به رای مردم گفته و اعلام کرده ایم و اینرا تنها راه مناسب و متمدنانه میدانیم.

فواد عبداللهی: هنوز مسائل متعددی روشن نیست. مهمترین آنها مسئله روشن شدن تکلیف مناطقی که جمعیت آنها هم عرب زبان و هم کرد زبان و حتی بخشا و به نسبت کمتری مردم ترکمن در آن زندگی میکنند، مناطقی که از مدتها پیش مرکز کشمکش میان حکومت مرکزی و دولت اقلیم بوده و خطر پاکسازی قومی در چنین مناطقی از هر طرفی موجود است، از نظر شما رفراندم در این مناطق اساسا معنی دارد؟ چگونه در چنین مناطقی میتوان این پروژه را بدون پاکسزی قومی اجرا کرد؟
خالد حاج محمدی: در کل عراق یک بلاتکلیفی حاکم است و سرنوشت عراق معلوم نیست چه میشود. در هر گوشه ای از این مملکت یک جریان حاکم است. در مناطقی از جمله بغداد جریانات شیعه حاکمند، در مناطقی از جمله موصل و... عشایر و جریانات سنی نقش ایفا میکنند و در کردستان نیز احزاب ناسیونالیست کرد در قدرتند. همچنانکه گفتم یک بلاتکلیفی بر کل عراق حاکم است و هیچ جریانی در قبال مردم جوابگو نیست و هر کس جواب مشکلات مردم را به کسی دیگر پاس میدهد. اکنون بیش از دو دهه است احزاب ناسیونالیست کرد در کردستان حاکمند، اما هر وقت کارگر و زحمتکش این جامعه مطالبات خود از بهبود تا دستمزد ، بهداشت، در مان و شغل و کار مناسب و آزادی سیاسی و کلا حقوقش را میخواهد، میگویند دولت مرکزی مسئول است. اوضاع به صورت است که مردم محروم نمیدانند کی مسئول است و یقه کی را باید بگیرند.
یکی از معضلات همین مسئله مناطقی است که مورد مشاجره است و شما به آن اشاره کردید. این مناطق بیش از دو دهه است بر سر حاکمیت بر آنها میان دولت مرکزی و احزاب حاکم بر کردستان، هم به دلایل تاریخی و هم بدلیل ترکیب جمعیت و فاکتورهای دیگری کشمکش است و هر کدام حق حاکمیت بر این مناطق را مال خود میدانند. در این زمینه حزب کمونیست کارگری کردستان بیانیه ای صادر کرده است و ما از این بیانیه و سیاستی که این رفقا اعلام کرده و شرایطی که برای فراندم گذاشته اند حمایت میکنیم. در این بیانیه به این معضل هم پرداخته اند و فکر میکنم راه درست و اصولی و بهترین راه ممکن در این شرایط را پیش پا گذاشته اند. آنها گفته اند که در مورد نفس رفراندم خوب رای به جدایی یا ماندن در چهارچوب عراق و داشتن حق شهروندی برابر مستقل از هر نوع انتصاب به هر ملیت و مذهبی که دارند یا ندارند.
اگر نتیجه این رفراندم جدایی کردستان و تشکیل دولت مستقلی بشود، آنوقت تکلیف این مناطق، مثلا مثل کرکوک، باید روشن شود. در این مورد در بیانیه رفقا راه حلی گذاشته اند و فکر میکنیم جوابی اصولی است. راه حل این است که بدنبال این رفراندم فوری باید در این مناطق رفراندمی کاملا آزاد با شرکت کل مردم این شهرها یا مناطق، مستقل از اینکه با چه زبانی صحبت میکنند و منتصب به چه ملیت و مذهبی هستند، شرکت کنند و در این رفراندم رای بدهند به اینکه آیا خواهان پیوستن به کردستان مستقل هستند یا ماندن با دولت عراق. نتیجه این رفرادم هر چه باشد مشروع است و باید به این صورت تکلیف آن روشن شود. این تنها راه حل اصولی در عراقی است که پر از کشمکش قومی و مذهبی با احزاب و جریانات مرتجع حاکم است که میشود با ارجاع به رای مردم این مناطق، این معضل حل و فصل شود.

فواد عبداللهی: احزاب حاکم بر کردستان عراق در طول سالهای گذشته مخالفت جدی با رفراندم و استقلال کردستان داشتند. چه مولفه ها و فاکتورهایی در تغییر این سیاست نقش داشته اند؟
خالد حاج محمدی: اینکه این احزاب به چه دلایلی از نظر خودشان امروز پای رفراندم آمده اند و پیش خودشان چگونه به چنین تصمیمی رسیده اند را من نمیتوانم به جای آنها جواب بدهم و اینرا خود آنها میدانند. اما چند فاکتور که فکر میکنم تاثیرداشته است را اشاره میکنم.
اولا این اولین بار نیست که رفراندم و استقلال کردستان از جانب این احزاب طرح میشود. در ثانی در جامعه عراق که دولتش برمبنای فدرالیزم قومی و مذهبی با دخالت دولت امریکا و... سرهمبندی شده، در جامعه ای که احزاب ناسیونالیست کرد زیر سایه جنگ و ویرانی عراق، باز به کمک آمریکا حاکم شدند، کشور عراق در بیست سال گذشته همیشه میدان کشمکش میان این احزاب و جریانات قومی و مذهبی که در قدرتند و هر کدام نیروی مسلح خود را دارند، هر کدام در مناطقی از عراق حاکمند، همیشه در جریان بوده است. در این پروسه احزاب ناسیونالیست کرد خصوصا در چند سال اخیر و خصوصا جریان بارزانی در مراحل مختلف مسئله رفراندوم و استقلال کردستان عراق را به عنوان ابزاری برای فشار به دولت عراق جهت امتیاز گیری بلند کرده است. کارت رفراندم و استقلال به عنوان ابزاری برای گرفتن امتیازاتی از دولت مرکزی و اینکه اگر این درخواستها عملی نشود، پس جدا میشویم، استفاده شده است تا درمذاکرات و دیپلماسی به عنوان اهرم فشاری به کار گرفته شود.
اما امروز در دنیای واقعی چند موئلفه تاثیر دارد، و اما اینکه بارزانی چکار میکند و یا نمیکند سوالی روی میز آنها است. اما اینکه ما چه جوابی داریم، بحثی است که من دارم میکنم و بحثی است که حزب کمونیست کارگری کردستان هم روی آن تاکید میکند. امروز عراق دارد تعین تکلیف میشود، بعد از جنگ موصل آینده عراق و تعین تکلیف آن روی میز همه است. دولتهای مختلفی از آمریکا، ترکیه، ایران، عربستان، اسرائیل و...، همگی در این ماجرا دخیل هستند و هر کدام از آنها اهرمهایی برای دخالت خود از دولت شیعه، تا احزاب ناسیونالیست کرد و جریانات سنی و... را در دست دارند و کشمکش آنها هم عملا کشیده شده به این جامعه. در این تعیین تکلیف مسئله آینده کردستان عراق مهم است. احزاب حاکم بر اقلیم کردستان تلاش میکند دامنه حاکمیت خود را از چهارچوب چند شهری که اکنون به عنوان اقلیم کردستان شناخته میشود ، فراتر ببرند و یکسری مناطقی که این احزاب در دوره جنگ داعش آزاد کرده اند از جمله شهرهای مانند کرکوک و مناطق دیگری که اکنون در آن میلیشیای آنها حاکم است را به کردستان عراق ملحق کنند.
مسئله دیگر مشکلی است که بورژوازی کرد با آن طرف است و آنهم این است که در این جامعه، بخش عمده در آمد آنها مستقل از پولی که ماهانه از دولت مرکزی میگیرند یا نمیگیرند، نفت است. اما هیچ کشوری رسما حاضر نیست از کردستان عراقی که یک کشور مستقل نیست نفت بخرد و وارد قراردادهای رسمی با آنها شود و این یک مشکل جدی است. آنها امروز نفت را از کانال واسطه هایی به قیمت ارزانتر میفروشند، در شرایطی که اگر یک کشور مستقل باشند این مشکل حل میشود. بهر صورت قرار داد بستن رسمی از کانال اقلیم کردستان بر اساس قوانین بین المللی قانونی نیست، لذا راه انداختن زیر ساختهای اقتصادی کردستان، راه انداختن پروژه های نفت و تولید آن، معامله کردن، صادرات و واردات کردن را نمیتوانند مستقیم و رسمی با سایر کشورها انجام دهند. و این یک معضل جدی برای بورژوازی کرد است، مسئله پول و سرمایه است و جنگ بر سر اینها است و استقلال کردستان نیز برای آنها نه از سر حل مسئله کرد و یا جواب به معضلی اجتماعی که در این منطقه وجود دارد، بلکه برای تامین منافع مادی خود است. لذا اینها مسائلی است که برای آنها مهم است مستقل از اینکه بارزانی از رفرادم به عنوان کارت بازی و دیپلماسی استفاده میکند یا نه. اما اینها مشکلات واقعی برای آنها است، آنها نمایندگان بورژوازی کرد اند در این منطقه. بورژواهای اصلی این منطقه اند، پول و امکانات و دارایی این جامعه دست آنها است، چاههای نفت دست آنها و نیروی میلیشیای آنها است. پول نفت و فروش آن و راه انداختن پروژه های نفت و بقیه پروژه های اقتصادی مسئله آنها است. اینها مسائلی است که مطرحند، اما اینکه نهایتا چکار خواهند کرد بستگی به فاکتورهای زیادی دارد و من نمیتوانم برای آنها نسخه بپیچم، اما همه این فاکتورها در امروز و تصمیم آنها و اینکه امروز پرچم رفراندم را بلند کرده اند، تاثیر دارد.

فواد عبداللهی: فکر میکنید دولت اقلیم و احزاب حاکم در کردستان عراق بعد از رفراندم و در صورت رای مثبت مردم کردستان به استقلال پای مستقل کردن کردستان میروند؟ بخصوص که بارزانی این اواخر هم اعلام کرده است که انجام رفراندم به معنای اجرای فوری آن نیست.
خالد حاج محمدی: اینکه بارزانی و بقیه چه در سر دارند و اینکه آیا نتیجه رفراندم را اجرا میکنند یا نه، سوالی است. اما آنچه من میگویم جواب من است و جواب ما و جنبش ما است. تاکید ما بر این است که اگر نتیجه رفراندم را اجرا نکنند، خوب این رفراندم نیست و این به حساب آوردن رای مردم نیست بلکه بازی با آن است. به همین دلیل ما تاکید میکنیم نتیجه رفراندم هر چه باشد، چه ماندن با عراق و چه تشکیل دولت مستقل، باید اجرا شود.
هیچ تضمینی نیست که این احزاب این کار را بکنند و به وقول شما بارزانی گفته است انجام رفراندم و رای به استقلال به معنی اجرای نتیجه آن نیست. این احزاب قابل اعتماد نیستند، اما فکر میکنم الان شرایط مناسبی برای رفراندم و اجرای نتیجه اش هست و ما باید بر آن تاکید کنیم و برای آن تلاش کنیم. بهر صورت این جدالی است در این جامعه و فکر میکنم به حساب آوردن رای مردم و احترام به نتیجه رای آنها امری است که هر آدم شرافتمند و هر انسان آزادیخواهی باید روی آن بکوبد. این جدالی در آن جامعه میان ما کمونیستها و آزادیخواهان و مردم محروم با حاکمینی است که در این منطقه در قدرتند و توان ما بستگی به این دارد چقدر برایش کار میکنیم و چقدر نیرو بسیج میکنیم و چقدر فشار میاورید وادارشان میکنی که رای مردم را به حساب بیاورند.
این مسئله در مورد خود پروسه رفراندم هم صدق میکند. رفراندم مورد نظر ما که من اشاره ای کردم و شرایط آنرا توضیح دادم و در بیانیه حزب کمونیست کردستان هم این شرایط بیان شده است و در اسناد تا کنونی ما بر سر رفرانم و در مورد مشخصا کردستان عراق هم شرایط رفرانم آمده است. مسئله برای ما تامین شرایطی برای رای آزادانه مردم است که گفتم و مسئله این است که آیا بارزانی به این شرایط گردن مینهد یا نه. ما تلاش میکنیم این شرایط اجرا شود و برای اجرای آن فشار می آوریم. بارزانی و بقیه مورد اعتماد نیستند و قطعا نیستند و اینرا فکر نکنم هیچ کارگر آگاه و هیچ زن و مردم آزادیخواهی نداند. اما این مسئله جدالی است در جریان و در این جدال مثل هر جنگ و جدال و مبارزه دیگیر ما تلاش میکنیم جهت و سیاست اصولی خود را برای دفاع از حق مردم پیش ببریم. این جهت و تلاش ما است، تلاشی که اکنون حزب کمونیست کارگری کردستان دارد پیش میبرد و هر انسان آزادیخواهی در این جامعه باید از این جهت دفاع و این تلاش را تقویت کند. این است میتواند تضمین کند که این جهت پیش برود. بارزانی ممکن است فردا فکر کند که از زوایه حساب و کتاب پول و نفع خود، مثل گذشته از کارت رفراندم در معامله و دیپلماسی به نفع اقلیتی حاکم استفاده کند و پای اجرای آن نرود. اینکه ما چقدر بتوانیم مانع این شویم بستگی به نیرو و توان واقعی ما دارد.

فواد عبداللهی:: آیا استقلال کردستان باعث افزایش عرق ناسیونالیستی در کردستان، تشدید تنش قومی و مذهبی و دشمنی میان مردم عراق و به رسمیت شناختن پروژه عراق چند تکه و قدمی در قومی کردن بیشتر خاورمیانه قومی و مذهبی شده نیست؟ آیا قبول رفراندم در این شرایط از جانب کمونیستها به معنای یک عقب نشینی در مقابل ناسیونالیست کرد و بارزانی و سایر احزاب حاکم نیست؟
خالد حاج محمدی: اجازاه بدهید چند مسئله را توضیح بدهم. ما نیروی استقلال طلب نیستیم. رفراندم و استقلال و حل مسئله کرد و ... از اصول ما در نمی آیند. چنین نیست که ما فکر کنیم این راه انقلابی است و به مردم کارگر و زحمتکش جامعه کمک میکند. جواب ما به هر نوع بی حقوقی و اجحافات و تبیعضی، الزاما رفراندم و استقلال نیست و اینها منتج از اصول ما نیست. جواب ما به اینها کنار گذاشتن حاکمیتها و دولتهای بورژوایی و انقلاب سوسیالیستی است. جواب ما به معضلات اجتماعی، سوسیالیسم است، نه رفراندم و نه استقلال.
مسئله کرد و مسئله استقلال کردستان به عنوان جواب و راه حل ما چیزی است که روی میز ما قرار گذاشته اند و این نشانه پیشروی ناسیوالیسم است که یک مسئله ملی و تخاصمات ملی را تا جایی پیش برده اند که امکان همزیستی مردم هم سرنوشت و محروم را با هم باقی نگذاشته اند. این نتیجه فشارها و تبعیضات دولتهای مرتجع حاکم در عراق، ایران، ترکیه و سوریه و نتیجه سواستفاده ناسیونالیستهای کرد از طرف دیگر است که از فشار و تبعیضات برای افزایش نفاق قومی و بسیج مردم کرد زبان و ایجاد انشقاق میان آنها با بقیه مردم عراق و ایران و... استفاده کرده اند. لذا شما به عنوان یک نیروی کمونیستی با این معضل طرف هستید و باید به آن جواب بدهید. به همین دلیل ما گفته ایم این یک دمل چرکین است و مانع و سدی در مقابل مبارزه طبقاتی است و تو به عنوان کمونیست اگر به این معضل اجتماعی و انشقاقی که ایجاد شد، احزابی که بر این مبنا ساخته شده و جریاناتی که از آن سود میبرند، جواب ندهید اشتباه میکنید. وجود این مسئله به کل طبقه کارگر و مبارزه آن در جامعه ایران و اکنون که بحث عراق است در جامعه عراق لطمه میزند. رفراندم برای جواب به این معضل اجتماعی است. به اعتباری میتوان گفت این یک عقب نشینی است، اما این عقب نشینی تحمیلی است و این تنها راه جواب برای حل معضلی است که من تو بوجود نیاورده ایم، بلکه مشکلی است که در جامعه ایجاد کرده اند و یکی به اسم "عرب" یکی به اسم "کرد"، "شیعه"، "سنی" و غیره جامعه را تقسیم کرده اند و میان مردم دشمنی و انشقاق بوجود آورده اند. وجود این مسئله و دامنه آن به جایی رسیده که همزیستی را مشکل کرده، مردم را به جان هم انداخته اند و جنگهای قومی و مذهبی راه انداخته اند و سازمان داده اند. کشتار از همدیگر با اتکا به قومیت و ملیت و مذهب چیزی است که روزانه اتفاق می افتد.
اکنون نه تنها عراق که کل خاورمیانه با دخالتهای امپریالیستی و نقش و دخالت ارتجاع منطقه، با نقشه شومی که اجرا کرده اند و با تقسیمات قومی و مذهبی و ارتجاعی که کرده اند، کل منطقه را میدان جنگ و جنایت تبدیل کرده اند و صف مردم محروم را شقه شقه کرده اند. اکنون یکی شیعه و یکی سنی و یکی کرد، ترک، عرب، ترکمن و... شده است و بر این اساس نیروهایی شکل گرفته و هر کس قدرتی دارد و درجایی نیرو جمع کرده است. هر ارتجاعی در این دوره را عروج داده اند. از داعش تا انواع جریانات قومی و مذهبی همه در حال جدال بر اساس هویتهای کاذب هستند و از مردم قربانی میگیرند و تو باید جواب بدهید. و جواب دادن در این اوضاع چیزی نیست غیر از حل مسئله از طریق یک رفراندم. در مورد کردستان با حل این مسئله تازه کارگر کرد زبان متوجه میشود که همسرنوشت او کارگر عرب زبان است و زبان هویت نیست و ملت و قومیت پوچند و باید اتحاد خود را با کارگر عراق برقرار و علیه بورژوازی "خودی" دست به مبارزه بزند و مبارزه طبقاتی سرراستر و بی مشکل تر پیش برود.
استقلال و کشور سازی نه هدف ما است و نه ما طرفدار آنیم. این مسئله امروز در کردستان عراق به عنوان راه حل یک مشکل به ما تحمیل شده است. اگر دست ما بود تمام مرزهای کنونی که برای تشکیل کشورها ملی و برای تامین منافع بخشهای مختلف بورژوازی ساخته اند را بر میداشتیم. از زاویه طبقه کارگر جهانی هر چه مرزها برداشته شود و هر چه کشورها بزرگتر باشد به نفع ما است. اما در مراحلی مسائلی به شما تحمیل میشود که باید جواب سیاسی به آن بدهید و این هم یکی از آن مسائل است. جواب ما به این معضل رفراندم و جدایی کردستان است و فکر میکنیم در این اوضاع این به نفع کل طبقه کارگر عراق و به نفع مردم زحمتکش در کردستان است و این تنها راه مناسب برداشتن یک دمل چرکین است که سد راه مبارزه طبقاتی در کل عراق است. برداشتن این دمل و حل این معضل در عین حال سو استفاده احزاب بورژوایی و سرمایه گذاری آنها بر نفاق قومی و مذهبی در این منطقه را سد میکند.

فواد عبداللهی: با توجه به کشمکشهای قدرتهای ارتجاعی منطقه آیا در صورت انجام رفراندم و رای مردم کردستان به استقلال، آیا کردستان عراق و مشخصا مردم این منطقه با مشکل تهدیدات دولت مرکزی، جمهوری اسلامی و دولت ترکیه طرف نخواهند بود و اگر آری چگونه این تهدیدات را باید خنثی کرد.
خالد حاج محمدی: این یک مسئله است اما در نبود رفراندم هم این مشکل جای خود باقی است. جنگ کنونی در عراق جنگ کیست؟ از آمریکا و اسرائیل، عربستان، ترکیه، ایران، عراق و دهها کشور در این جنگ دخالت دارند. اکنون موصل را چه کسی دارد به نام مبارزه با داعش بیش از ٨ ماه است بمباران میکند؟ از عراق و ایران تا ترکیه و عربستان، حشدالشعبی، بارزانی و ... به رهبری آمریکا در این جنگ دخیلند. در دنیا کشوری سراغ دارید که مستقیم یا غیر مستقیم در جنگ سوریه دخیل نباشد؟ داعش را کی بوجود آورد و پرورش داد؟ مگر اپوزیسیون اسد که بیش از ٨٠ درصد آن داعش و جبهه النصر بود، توسط آمریکا، ترکیه، عربستان و قطر و ... سازمان نیافتند و پول امکانات در اختیارشان گذاشته نشد، پیشرفته ترین تسلیحات جنگی داعش و کل النصر و... را مگر اینها تامین نکردند؟ مگر امکانات ترکیه از بیمارستان تا ... و پول و اسلحه و امکانات عربستان و قطر در اختیار آنها نبوده است؟
مگر اکنون مدافع بارزانی ترکیه نیست و طالبانی تا کنون متحد ایران نبوده؟ مگر حشدالشعبی را ایران سازمان نداده؟ مگر دولت آمریکا و اسرائیل و.. در کردستان عراق حضور ندارند؟ در نتیجه دخالت اینها همین حالا هم عملا انجام میگیرد. لذا راه کاهش این خطر، اتکا به رای آزادانه مردم کردستان است. باید معلوم باشد که یک رفراندم آزاد و دمکراتیک و بدون هیچ فشار و زوری صورت گرفته است و دخالت دادن مردم کردستان و احترام به حرمت و رای آنها و از این کانال است که میتوانی سمپاتی بشریت مترقی را در جهان از رفراندم و رای مستقیم مردم کردستان جلب کنید.
البته اگر رفراندم طبق شرایط و به صورتی پیش برود که ما میگوئیم، اگر آنجوری پیش برود که حزب کمونیست کارگری کردستان تاکید کرده و برای آن تلاش میکند. اینکه گفته ایم در کل این پروسه باید سازمان ملل دخالت داشته باشد و رفراندم زیر نظر او انجام شود از جمله به همین دلیل هم هست که مانعی در مقابل تعرض و دخالت دولتهای منطقه ایجاد شود. حضور سازمان ملل و انجام رفراندمی به شیوه مد نظر ما که اشاره کردیم و اتکا به رای آزادانه مردم کردستان امکانی فراهم میکند تا دولتهای دیگر نیز کردستان مستقل شده را برسمیت بشناسد. در شرایط کنونی این تنها راه است. همین الان و بدون رفراندم هم دولتهای مختلف در عراق حضور دارند و دخیل هستند. شهرهای سلیمانیه و اربیل پر است از مراکز اطلاعاتی و خبرچینی و جاسوسی ایران و ترکیه و حتی عربستان و اسرائیل. امریکا هم که رسما صاحب قدرت در کردستان است و احزاب اصلی حاکم مجری سیاستهای او هستند. در نتیجه راه کاهش این خطر که اشاره کردید و راه کاهش آن پیشبر رفراندمی آزاد و اتکا به رای آزاد و مستقیم مردم کردستان است و این میتواند سمپاتی عمومی بشریت متمدن در جهان را جلب کند و این خطر را کاهش دهد.

فواد عبداللهی: من سوال آخرم را طرح میکنم. شما در اول صحبتهایت از ضرورت دخالت فعال کمونیستها در این پروسه صحبت کردید. قطعا این دخالت بدون یک پلاتفرم مستقل و روشن در مورد آینده کردستان ممکن نیست. از نظر شما خطوط یک پلاتفرم کمونیستی در مورد کردستان مستقل، امنیت، رفاه، آسایش و آزادی چیست؟ پلاتفرمی که هم امروز و در پروسه رفراندم منشا قدرتمند شدن کمونیستها باشد و هم در فردای استقلال کردستان پلاتفرم یک آینده روشن برای مردم کردستان عراق باشد.
خالد حاج محمدی: پروژه رفراندم، مستقیم روی میز حزب کمونیست کارگری کردستان است. میخواهم بگویم که آنها مستقیم در آن جامعه با این مسئله روبرو هستند. آنها در مورد رفراندم و راه و جواب خودشان اعلام سیاست کرده اند و ما هم از آنها حمایت میکنیم. آنها موازین و شرایط رفراندم مورد نظر خود را به عنوان راهی متمدنانه و باری تامین یک رفراندم آزاد و اتکا و احترام به رای مستقیم مردم کردستان را در پیش پای جامعه گذاشته اند که قبلا به آن اشاره کردم. کمونیستها باید به این چهارچوب و به این موازین برای رفراندم بچسبند و مردم را حول آن بسیج کنند و این اولین قدم در این دوره است و در این پروسه باید خود این حزب و کلا کمونیستها در این منطقه و در این پروسه قوی شوند و موقعیت بهتری پیدا کنند که همچنانکه گفتم ما نیز حامی آنها هستیم.
مسئله دیگر بعد از رفراندم و دولت مستقل است. رفراندم رفراندم است و یک مسئله را جواب میدهد و آنهم ماندن در چهارچوب عراق و یا جدایی است. چنین نیست که از فردای رفراندم حتما زندگی مردم بهتر میشود و فلا و بهمان میشود. مسئله تضمین یک جامعه و حاکمیتی غیر قومی و غیر مذهبی و حق برابر کل شهروندان چه در عراق و چه در کردستان است. این میدان جدال ما است و ما برای عراقی غیر قومی و غیر مذهبی مبارزه میکنیم، برای خاورمیانه ای که بر پیشانی کسی و در شناسامه کسی مذهب و ملیت و قوم حک نشود و حاکمیتها سکولار و غیر قومی باشند میکوشیم. اکنون اوضاعی را بورژواها و احزاب و دولتهایشان ایجاد کرده اند که اگر من و شمای کمونیست در این جامعه باشیم و فردا صاحب فرزندی شویم، مهر قومیت و مذهب را بر پیشانی و در شناسنامه آنها حک میکنند و راحت نمیتوانی پاکش کنید. بهر صورت ما این مسئله را به عنوان شعار خود و خواست متمدنانه در خاورمیانه و ضرورت خاورمیانه ای غیر قومی و غیر مذهبی برای پایان جنایت مذهبی و قومی و... بلند کرده ایم. در هر صورت در عراق و کردستان نیز مسئله دولتی سکولار و غیر قومی و غیر مذهبی قدم اول است.
اگر فردا رفراندم به سرانجام برسد و با فرض استقلال کردستان، آنوقت کمونیستها برای این حاکمیت و در دفاع از طبقه کارگر و محرومان جامعه قاعدتا پلاتفرم و چهارچوب آن کشور و قوانین مد نظر خود و مطالبات مد نظر خود را در مقابل جامعه و برای تضمین آن قرار میدهند. اگر فردا بورژواها سرکار باشند، قاعدتا کمونیستها مطالبات مردم را و قوانینی که از نظر آنها این مطالبات را تضمین کند را به عنوان قدم اول در مقابل آن حاکمیت قرار میدهند، حول آن نیرو جمع میکنند، بسیج میکنند و فشار میآورند که اینها به قوانین آن مملکت تبدیل شود. برای نمونه اینکه دولت مستقل باید غیر قومی و غیر مذهبی باشد و شهروندان جامعه هیچ تفاوتی بر اساس منتصب شدن به هیچ ملتی و یا داشتن و نداشتن هیچ مذهبی میانشان تفاوت قائل نیست و در شناسنامه کسی نوشته نمیشود که شیعه است یا سنی، کرد است یا عرب و ترکمن، مذهبی است یا آتیست و... و اینها به عنوان ابتدایی ترین قوانین و ابتدایی ترین حقوق باید گنجانده شود.
تضمین زندگی بهتر برای مردم کردستان مورد جدال خواهد بود. اگر بورژوازی کرد و احزابش در حاکمیت باشند، که فعلا آنها در قدرت هستند و امکانات و همه دارائیهای آن جامعه در دست آنها است و اگر فردا سرکار بیایند، چنین نیست که حقوق کارگر کردستان را تامین کنند، و از فردا این اولین جدال جدی است که شروع میشود. در نتیجه یکسری مطالبات سیاسی و رفاهی باید به عنوان حقوق اولیه طبقه کارگر و کل مردم کردستان تضمین شود، مثلا تب رایگاه، تحصیل رایگان، بیمه بیکاری، حق بازنشستگی و تامین زندگی انسانی برای آنها، آزادی های وسیع سیاسی، آزادی احزاب و تشکل و تحزب، برابری زن و مرد و ممنوعیت دخالت مذهب در زندگی مردم باید به قانون مملکت تبدیل شود. قاعدتا هر حزب کمونیستی باید این مطالبات را به عنوان خواست و مطالبات اولیه بلند کند و طبقه کارگر و مردم محروم و زن و جواب آزادیخواه را حول آن جمع کند. اینها مطالبات اولیه و ابتدایی است که در هر جامعه بورژوایی هم قابل حصول است.
اگر کمونیستها در این پروسه قوی شوند و وزنه ای جدی شوند و به لولای اتحاد طبقه کارگر و محرومان تبدیل شوند، خوب لابد اوضاع بهتر خواهد بود و حتما کارهای دیگری وارد دستور فوری خواهد شد. و اگر احزاب بورژوایی سر کار باشند که متاسفانه اکنون شواهد اینرا میگوید و اوضاع چنین است، در این صورت کمونیستها و آزادیخواهان باید این حقوق اولیه را به عنوان خواست اکثریت مردم کردستان در مقابل آنها قرار دهند و آنها را برای اجرایش تحت فشار بگذارند. بی شک تضمین این مسئله در گرو این است که کارگران و مردم زحمتکش کردستان و آزادیخواهان آن جامعه حول حزب کمونیست کارگری کردستان متحد شوند و این حزب را تقویت کنند و به کمک این حزب وزنه ای جدی در مقابل حاکمین بر کردستان شکل بدهند و بهبودی در زندگی کل محرومان جامعه ایجاد کنند. اگر چنین نشود خوب بورژوازی، بورژوازی است حتما برای اقتدار طبقه اش و تحمیل حاکمیت خود و استثمار همه جانبه طبقه کارگر تلاش میکند و زندگی اقلیتی مفت خور و تامین سود و سرمایه آنها در اولویت اوست و برای طبقه کارگر هم مثل همه جای دنیا فقر و محرومیت خواهد بود.


٢٥ ژوئن ٢٠١٧