اراده متحد پتروشیمی های تبریز به بار نشست و اعتصاب ١٨٠٠ کارگر پیمانی این مجتمع روز سه شنبه ١٨ اسفند بعد از ١١ روز با موفقیت پایان یافت. مطالبات کارگران عبارت بود از حذف پیمانکار٬ انعقاد قرار داد مستقیم کارگران با این واحد٬ و افزایش حقوق و مزایای کارگران پیمانی در سطح کارگران رسمی. در این یازده روز کشمکشی جدی میان کارگران با مدیریت پتروشیمی در جریان بود. مدیریت ابتدا تلاش کرد با تهدید کارگران را وادار به اتمام اعتصاب کند. تلاش کرد با وعده های توخالی مثل سابق کارگران را دست خالی سر کار برگرداند. تلاش مذبوحانه اش برای اجیر کردن

اعتصاب شکن از پالایشگاه نفت تبریزو با حقوق مزد بالا هم از جانب صف متحد کارگران آن مرکز پاسخ شایسته کارگری گرفت. در طول سه بار مذاکره میان مدیریت و کارگران٬ کارگران پیمانی متحدانه بر مطالبات خود پای فشردند. سرانجام روز سه شنبه ١٨ اسفند استانداری آذربایجان شرقی و وزارت کار و امور اجتماعی ناچارا عقب کشیدند و در مقابل اراده متحد کارگران تسلیم مطالبات آنها شده و اعتصاب کارگران پتروشیمی پیروز شد.
موفقیت کارگران پتروشیمی تبریز بی تردید بسیار مهم و ارزشمند است. درست در شرایطی که ٨٠ درصد کارگران ایران در مهمترین مراکز صنعتی به کار قراردادی و موقت و به کار پیمانی مشغولند٬ در شرایطی که بخش وسیعی از کارگران ایران مزد ناچیز روزانه شان پرداخت نمیشود٬ موفقیت کارگران پیمانی پتروشیمی سرمشقی برای همه بخشها و مراکز دیگر است. همراه با پیروزی اعتصاب کارگران پتروشیمی٬ خبر از شروع اعتصابات کارگران فاز ١٠ عسلویه برای افزایش دستمزد و بقیه مزایای شان است. ایران خورد هم چندین هفته است که شاهد کشمکش میان کارگران و مدیریت و دولت است.

افزایش دستمزد و قرارداد مستقیم و اتمام پیمانکاری از مهمترین مطالبات طبقه کارگر ایران است که کارگران پتروشیمی آن را تحمیل کرده اند. اگر این مطالبات در مراکز مهم صنعتی ایران از جانب کارگران با همین درجه از اراده و اعتماد به نفس بدست گرفته شود٬ بی تردید طبقه کارگری ایران و تحرکات کارگری در ایران قدمی مهم به جلو خواهد گذاشت. امروز کارگران پیمانی پتروشیمی این راه را با موفقیت باز کرده اند.

آنچه مسلم است٬ انقلاب مصر و تونس و تحولات انقلابی در شمال آفریقا و خاورمیانه٬ بر فضای کل منطقه تاثیر گذاشته است. این شرایط و در موقعیتی که کل دولتهای حاکم بر کشورهای عربی از ترس گسترش تحرکات انقلابی در منطقه٬ سر کیسه های پول خود را باز کرده اند٬ امید و خوشبینی را در صفوف طبقه کارگر در ایران هم افزایش داده است تا صفوف خود را متحد کند. حرکت پتروشیمی و اعتماد به نفس کارگران در پافشاری بر مطالبات خود از یکطرف و عقب نشینی دولت در مقابل کارگران نشان تاثیر این فضای انقلابی منطقه را نیز برخود دارد. این همان مسیری است که در آن کارگران کمونیست و رهبران عملی کارگری میتوانند جنبش مطالباتی خود و در متن آن تشکل یابی توده ای طبقه و گسترش و انسجام شبکه های کمونیستی را دنبال کنند.

در ایران البته جنبش بورژوازی لیبرال هم به فکر استفاده از فضای اعتراضی موجود در منطقه و جلب مردم ناراضی به صفوف جنبش سبز خویش است. تحرکات و جست و خیزهای هفته های اخیر در خیابان های تهران نمود این تقلاهاست. در کنار آن، کمونیسم بورژوایی ایران هم مثل گذشته پشت این جناح بورژوازی مشغول سینه زنی "سوسیالیستی" و ادامه تقلاهای بی ثمر برای سربازگیری برای آن زیر عنوان "جنبش جاری" و "انقلاب" و "جنبش انقلابی" است.

تحرک طبقه کارگر ایران در مراکز کلیدی نه تنها در عمل دست رد بر سینه این بلوک ملون بورژوازی میزند، بلکه در صف جدا و مستقل بر مطالبات طبقاتی خود پای می فشارد، جنبش خود را تقویت میکند و نویدبخش علم کردن پرچم سیاسی طبقاتی مستقل خود برای نان و رفاه و آزادی در برابر کل جامعه بورژوازی است. کمونیسم پرولتری در ایران و در راس آن حزب حکمتیست که امروز بیش از همیشه یک بلوک سیاسی در فضای ایران است، تمام توان خود را برای تقویت این صف طبقاتی بکار میگیرد.

خالد حاج محمدی
١٠ مارس ٢٠١١