دانشگاه پادگان نیست!  اول مهر فرا میرسد و میلیونها دانش آموز و دانشجو خود را برای دوره جدید تحصیلات و همزمان برای دور جدید از مقابله و جدال در مراکز تحصیلی آماده میکنند. دانشگاهها همیشه مرکز کشمکش نسل جوان معترض و آزادیخواه با جمهوری اسلامی در دفاع از آزادیهای سیاسی٬ علیه اختناق٬ سرکوب٬ تحقیر و فضای پلیسی و اخراج و دستگیری بوده است. دانشجویان و نسل جوان در سه دهه گذاشته دورانهای مختلفی را پشت سر گذاشته و خونین ترین جدال دولت ایران با هر نوع آزادیخواهی و فضای باز سیاسی را تجربه کرده اند. در این سه دهه به کرات

حمله به دانشگاه و قلع و قمع همه مخالفین و در راس آن نسل جوان معترض و آزادیخواه را به خود دیده اند. در این سه دهه دهها هزار دانشجو طعم اعدام و زندان و شکنجه و احضار و اخراج و ... را در زمامداری انواع دولتهای مختلف جمهوری اسلامی، چشیده اند و به جرم مخالفت با ارتجاع حاکم٬ به جرم دفاع از آزدیهای سیاسی و .. سرکوب شده اند. جمهوری اسلامی با علم به این حقیقت که دانشگاه انعکاس طپش جامعه است٬ تلاش کرده است با تبدیل آن به گورستان٬ کل فضای جامعه را مختنق نگاه دارد.
با این وجود طی چند سال گذشته، شاهد جدال وسیعی در دانشگاههای ایران بودیم. نسل جوان کمونیست و برابری طلب به عنوان پرچمدار آزادیخواهی قد علم کرد٬ فضای دانشگاهها را در دست گرفت٬ جریانات ارتجاعی از انجمنهای اسلامی و تحکیم وحدت٬ تا گرایشات ناسیونالیستی و لیبرالی را حاشیه ای کردند، و بر فراز دانشگاههای ایران پرچم آزادی و برابری را به اهتزاز در آورند. این تحرک انسانی که تا اعماق جامعه اثر کرد، و توجه طبقه کارگر ایران و زنان و جوانان آزادیخواه را به خود جلب کرد٬ در دل کشمکشی خونین سرکوب شد. صدهها نفر از فعالین و رهبران این تحرک روانه زندان شدند و دور دیگری از پاکسازی کمونیستها در دانشگاه شروع شد. سیری که همچنان ادامه دارد. با سرکوب این تحرک، فضای دانشگاهها بر همه حتی بر دمکراتهای نیم بند و لیبرالها و تحکیم وحدتی ها و .. هم تنگ شد. در آن جدال و در تلاش خونین رژیم علیه جنبش آزادیخواهانه و در راس آن دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب٬ علاوه بر جمهوری اسلامی و مراکز جاسوسی و پلیسی آنها٬ علاوه بر آدم ربایان حرفه ای و شکنجه گران آنها٬ طیفی از لیبرالها و اصلاح طلبان و دمکراسی طلبان و نئوتوده ایها نیز در پس زدن عدالتخواهی نسل تحصیل کرده طبقه کارگر، با استدلالهای مختلف٬ سهم ادا کردند. این اتفاقات به روشنی سیمای دوستان دروغین مردم را نیز بیش از هر زمانی عیان کرد.
از آن دوران دو سال میگذرد٬ در این مدت جنبش سبز بر بستر سرکوب جنبش برابری طلبانه در دانشگاه ٬ بر متن تعرض به صف طبقه کارگر و جنبش زنان و همه جنبشهای مترقی، و در حمایت اغلب نیروها و جریانات بورژوائی از راست ترین تا چپ ترین آنها، پا به میدان گذاشت. سبز در دانشگاه بر شانه های همه آن احزاب و انجمنها و محافل و گروهایی که به شکست دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب امید بسته بودند٬ در یک دوره امکان میدانداری پیدا کرد.
با گذشت این مدت و با کنار رفتن پرده ابهام و دودی که بر فضای جامعه حاکم کرده بودند، اکنون بار دیگر حقانیت ادعای کمونیستها و کیفرخواست شما جوانان آزادیخواه و برابری طلب، علیه کل بورژوازی، سبز و سیاه آن، عیان تر از هر زمانی است. اکنون میتوان بار دیگر این ادعای کمونیستها را با سری برافراشته و صدایی رسا اعلام کرد که نه تنها برابری انسان٬ که آزادی های سیاسی و حقوق زنان و خلاصی فرهنگی، تنها کار طبقه کارگر آگاه و کمونیستها است.
دانشجویان٬ دانش آموزان٬ جوانان کمونیست و آزادیخواه!
امروز بیش از هر زمان حقانیت تلاش چند ساله گذشته شما در ایجاد صفی انسانی در دفاع از آزادی و برابری عیان است. مبارزات آزادیخواهانه شما با شعار "آزادی – برابری" و "دانشگاه پادگان نیست" و تلاش شما برای سازمان دادن جنبشی مستقل از جریانات دولتی و ارتجاعی به نسل جوانی که به دانشگاهها روان است٬ راه نشان داده است و چراغی است در فضایی تاریکی که مهندسی کرده اند. امروز جامعه بیش از هر زمان به پرچمی که در دانشگاهها بر افراشته شد٬ نیاز دارد و به ایجاد صف مستقلی که انسانیت رانمایندگی کند محتاج است. امروز در شرایطی که جناحهای جمهوری اسلامی در تلاش اند اعتراض مردم را زیر پرچمهای سیاه و سبز خود بکشانند و امیال و آرزوهای انسانی آنها و امید آنها به زندگی انسانی را تباه و نابود کنند٬ جایگاه نسل جوان آزادیخواه و برابری طلب ده چندان مهم است.
اما و علیرغم اینها شرایط سختی در مقابل ما است. ارتجاع تا دندان مسلح در مقابل صف بسته است. ایجاد صفی متمایز و جمع کردن نیرو در دفاع از آزادی و برابری٬ بیش از هر زمان به کار سنجیده و متحدانه فعالینی بستگی دارد که این اوضاع را درک میکنند. این دوره به کار متشکل و سازمانیافته ای نیاز است که صف وسیعی از مبارزین این راه را در شبکه های مبارزاتی به هم وصل میکند. خواست آزادی و برابری٬ خواست رفاه و آسایش و دفاع از حرمت و کرامت انسانها٬ خواست طبقه کارگر و بخش وسیعی از مردم ایران است.
فعالین کمونیست در دانشگاه پرچمدار دفاع از عدالت و آزادی و شان و احترام انسانند. جمع کردن نیرو٬ متحد کردن نسل جوان در دانشگاه و در دفاع از این خواستها٬ به کارگیری تجارب تا کنونی و به کار بستن آن در شرایطی جدید٬ کار کمونیستها در دانشگاه و مراکز آموزشی است. این کار فعالینی است که با چشما باز کل این دوره را میبینند. میداننند که آزادیخواهی در دانشگاه و در کل جامعه ایران در قلوب میلیوها انسان نفوذ کرده است. تبدیل این تمایل و خواست قلبی عمومی به نیروی فعاله در نبرد طبقاتی که در پیش داریم، کار کمونیسم طبقه کارگر٬ کار بخش متحزب آن است. این صف و نیرو را در دانشگاهها و مراکز تحصلی بار دیگر باید سازمان داد. این کار آگاهترین٬ دلسوزترین٬ خوشنامترین و با نفوذترین فعالین رادیکال و برابری طلب در دانشگاهها است.ا

زنده باد آزادی و برابری
حزب كمونیست كارگری ایران- حكمتیست
٢٥ شهریور ١٣٨٩- ١٦ سپتامبر ٢٠١٠