آسو سهامی: از شروع خیزش انقلابی مردم ایران بر علیه جمهوری اسلامی تا اکنون در سراسر کشور صدها تن به دست نیروز های امنیتی و انتظامی کشته شده اند. هزاران نفر زخمی و چند برابرش توسط نیروهای سرکوبگر رژیم دستگر وزندانی شده اند. بنا به گزارش هرانا در این مدت ۴۴۰ نفر از مردم که ۶۱ نفر از آنها کودک هستند در سراسر کشور جان عزیزشان توسط رژیم گرفته شده است. اما طی یک هفته گذشته جمهوری اسلامی در کردستان دست به جنایاتی دیگری زد و در مهاباد، سنندج، پیرانشهر و جوانرود مردم معترض را به رگبار بست. در جوانرود و دیگر شهرهای کردستان از گاز اعصاب استفاده کرده است. جنایاتی که یاد آور جمعه خونین زاهدان، نیزار جراحی ماهشهردر آباد ۹۸ و یا لشکر کشی ۲۹ مرداد ۱۳۵۸ به کردستان و با فرمان خمینی و با شعار جنگ علیه کفار در کردستان شروع شد.

خالد حاج محمدی دبیر کمیته رهبری حزب حکمتیست(خط رسمی) به برنامه امروز ما خوش امدید.
خالد حاج محمدی: خیلی ممنون من هم به شما و تمامی بینندگان و شنوندگان رادیو نینا سلام عرض می کنم و ضمنان از همین جا یاد تمامی جانباختگان این دوره را گرامی می دارم و به خانواده و بستگانشان و مردم مبارز ایران تسلیت عرض می کنم.
آسوسهامی: خالد حاج محمدی طی چند روز گذشته جمهوری اسلامی یک بار دیگر به کردستان لشکر کشی کرد با دوشکا و گلوله جنگی اقدام به قتل وعام مردم معترضی کرد که بجز سنگ و فریاد زدن سلاحی دیگر در دست نداشتند. این جنایت رژیم مورد نفرت و اعتراض وسیعی قرار گرفته است. اهداف حاکمیت از این حمله چه بود و شما فکر می کنید چقدر از اهداف رژیم را برآورده کرد؟
خالد حاج محمدی: فکر کنم نه تنها مردم ایران بلکه دنیا در جریان است که جمهوری اسلامی با یک چلنج جدی روبرو است، مسئله سرنگونی و ادامه حاکمیت پدیده ای است که در مقابل جمهوری اسلامی است. و مردم ایران در این ماهها وسیعا به میدان آمدند و خواهان سرنگونی جمهوری اسلامی شدند و پایه های حاکمیت را لرزاندند. این اعتراضات انسجام بالای جمهوری اسلامی را به هم ریخته و اعتماد به نفس در صفوف آن پایین آمده است. مسئله ادامه حیات و یا عدم ادامه حیات رژیم زیر سوال است و انقلاب سومی در ایران در جریان است و شکست انقلاب پروژه حاکمیت است.
در نتیجه تا جای که به لشکر کشی به کردستان در این روزها برگردد تاکتیکی است از میان ده ها تاکتیکی که جمهوری اسلامی در این دوره برای شکست مبارزات و شکست انقلاب سوم ایران انتخاب کرده است. قبل از حمله به کردستان اگر یادمان باشد دانشگاه صنعتی شریف را محاصره و تلاش کردند که دانشجویان را قلع و قم کنند و از این طریق مردم را مستاصل و نا امید به خانه بر گردانند که موفق به این مهم نشدند. و بعد از آن حمله به مسجد "نبی" منتسب به مردم سنی مذهب در زاهدان را شاهد یم که تلاش كردند با كشتار مردم منتسب به مذهب سنی در این مسجد، انشقاق ایجاد کنند و جنگ شیعه و سنی را بیندازند. در زاهدان دست به قتل و عام زدند و بالغ بر ۱۰۰ نفر را کشتند و اسم آن را گذاشتند حمله گروهای مرتبط با داعش. بعد از ماجرای زاهدان ما شاهد حمله به "زیارتگاه شاه چراغ" در شیراز بودیم که منجر به کشته شدن ۱۳ نفر شد و باز هم با ادعای اینکه یک گروه مسلح به آنجا حمله کرده اند، آن را به پای دیگران نوشتند.
و بعد در همین پروسه بمب گذاری و تیر اندازی عواملشان در میان مردم و همچنین شکستن در و پنجره منازل و آتش زنده به ساختمان و اماكن عمومی و بعد اعلام اینكه اینها كار مردم "اغتشاشگر" است كه اموال مردم را تاراج، اماكن را آتش میزنند و... تا زمین سركوب را آماده و بعلاوه حمله و كشتار خود از مردم معترض را توجیه كنند.
در هیمن فاصله زندان اوین و آتش گرفتن زندان را شاهد بودیم که مردم در جریان هستند و در نهایت حمله و لشکر کشی به کردستان است و هدف همه این سیاستها در دنیایی واقعی حمله به انقلابی است که در جریان است و شکست مردمی است که به میدان آمده اند تا جمهوری اسلامی سرنگون كنند. حمله به كردستان در ادامه این تاكتیك ها و با هدف شكست انقلاب در ایران انجام گرفت. تلاشی برای شكست مردم ایران و انقلاب در جریان از كانال كشتار در كردستان. اینبار تلاش کرد به اسم حمله به نیروهای مسلح، حمله به تجزیه طلبان مسلح و اوباش مسلح و خیلی الفاظ دیگری بكار بردند، با این هدف كه با قلع و قم در کردستان و خون ریزی در این منطقه، هم انشقاق ایجاد كند و کردستان را از بقیه ایران جدا کند وبعلاوه اینکه به انقلاب ضربه بزند. این سیاست همچنان که شما هم اشاره کردید در همه جا مورد اعتراض قرار گرفت و مردم دستشان را خواندند و در دفاع از مردم کردستان در سرتاسر ایران با شعار و تجمعات و اشکال مختلف حمایت خودشان را از مردم کردستان اعلام کردند و در محکومیت این لشکر کشی و این قتل وعامها مردم ایران به صدا در آمدند.

آسو سهامی: اگرچه شما در صحبتهایتان به آن اشاره کردید فقط می خواهم خیلی کوتاه این موضوع تجزیه طلبی که رژیم بهش اشاره می کند تا چه حد واقعیت دارد؟
خالد حاج محمدی: اكنون فکر کنم بیشتز از دوماه است که اعتراضات در ایران جریان دارد و قبل از این دوماه هم در جریان هستید که دی ماهی اتفاق افتاد که از آن به نام شورش گرسنگان نام برده می شود و همچنین آبان ماه ۹۸ اتفاق افتاد. و هزارویک اعتراض، اعتصابات وسیع کارگری ، اعتراض دانشجویان در دانشگاه ها معلمین و بازنشستگان و همین حالا که من و شما داریم با هم صحبت می کنیم اعتصاب کامیون دارارن در جریان است. در همین مدت اعتراضات در ذوب آهن اصفهان و فولاد اهواز در جریان بود. جمهوری اسلامی برای اینکه دامنه اعتراضات به مراکز کارگری کشیده نشود ابتدا سعی کرد با وعده پوچ کلاه سرشان بگذارد که موفق نشد در نتیجه فورا خواسته های آنها را برآورد کرد تا طبقه کارگر وارد این پروسه نشود و دامنه اعتراضات سراسری به مراكز كارگری، صنعتی و تولیدی كشیده نشود. در تمام این اعتراضات مردم بطور سراسری و همبسته شركت داشته اند و بحثی از تجزیه طلبی نه در كردستان و نه در جغرافیای دیگری نشده است. تجزیه طلبی ساخته جمهوری اسلامی است برای توجیه حمله به كردستان و از این كانال سركوب انقلاب در ایران. البته ناگفته نماند علاوه بر جمهوری اسلامی گروه های فاشیستی و اولترا راست ناسیونالیسم ایرانی و آریایی پرستان هم به نوعی به آن اشاعه می دهند.
طبیعتا در این مورد كه البته حالا وقتش نیست اما خود احزاب ناسیونالیست کرد هم کم نقش در این ماجرا نبودند. فکر نکنم الان در ایران اثری از مسئله "کردها" و جدال "کردها" با حاکمیت باشد، بلکه جدال تمامی مردم آزادیخواه ایران است، جدال مردم محرم و آزادیخواه ایران است که با شعار آزادی زن، با شعار رفع هر نوع تبعیض علیه زنان و با شعار آزادی و برابری و جامعه ای انسانی و شعار های سراسری که در این اعتراضات مطرح شده به میدان آمدند. هیچ کجا نه مسئله "کردها" و نه مسئله "عرب" و "ترک" و نه مسئله تجزیه طلبی در جریان بوده است. و این بخشی از تبلیغات حاکمیت است و این تبلیغات فکر کنم جای درذهن مردم ایران و کردستان ندارد.

آسوسهامی: اگرچه ما عملا در ده روز اخیر شاهد تعطیلی مغازه ها و بازاردر کردستان بودیم، احزاب ناسیونالیست کرد و رضا پهلوی و چند جریان دیگر اعتصاب عمومی در حمایت از کردستان برای امروز پنج شنبه سوم آذر در سرتاسر ایران را فراخوان داده بودند. اما چرا حزب حکمتیست (خط رسمی) از این فراخوان حمایت نکرد؟
خالد حاج محمدی: فراخوانی که داده شد اولا تا جای که به کردستان برگردد و احزاب کردی که اساسا اینجا تاریخا بوده اند، مردم کردستان به قول خود شما حالا تقریبا ده روزی است که در اعتصاب هستند و تا جایی که ما اطلاع داریم تنها دیروز یک مدت مغازه ها باز شد تا مردم بتوانند امرار معاش بکنند. در نتیجه وقتی جامعه خودش در اعتصاب است چرا باید فراخوان اعتصاب داد. اما اهدافی که احزاب ناسیونالیست كرد و آقای رضا پهلوی از این فراخوان دارند بیشتر سیاسی و تبلیغی است تا انجام عملی در كردستان یا ایران. همچنانكه گفتم زمانی که مردم در اعتصاب هستند فراخوان اعتصاب عمومی دیگر معنی نداشت. به اضافه اینکه خود این جریانات چه رضا پهلوی و چه احزاب کردی تلاش می کنند سوار بر اعتراضاتی بشوند که در ایران در جریان است و تلاش می کنند وانمود کنند که رهبری اعتراضات در کردستان در دست احزاب "کردی" و در ایران هم در دست رضا پهلوی است. در شرایطی که تمام تلاشهای آنها از دو سو یکی آقای رضا پهلوی که در راس جریانات الترا راست و فاشیستهای آریایی پرست است و تجزیه طلبی را بخشا آنها می گویند و ایران و تقدس ایرانیت را اینها مطرح می کنند خود منشا انشقاقند. از طرف دیگر هم احزاب ناسیونالیسم كرد هم تلاش می کنند که از این وضعیت و از این اعتصابات به نام "کرد" و به نام قومیت و به نام ملیت و به نام محل تولد آدمهای، برای جنبش ناسیوانالیستی خود استفاده كنند. در شرایطی كه مردم آزادیخواه در ایران هماهنگ، متحد و سراسری علیه بی حقوقی و در دفاع از آزادی وبرابری به میدان آمده اند، چیزی كه احزاب ناسیونالیست كرد میكوشند لباس قومی به تن آن بپوشند. در همین فراخوانی که ناسیونالیستهای كرد داده و در صحبتهای که كرده اند ، اعلام می کنند که "کردها" این انقلاب را شروع كرده اند، "كردها" از انقلاب دفاع كرده اند و تهران ساکت است. میگویند اعتراضات از سقز شروع شد و "ما" شروع كردیم!! این همه منت گذاری بر دیگران به نام نمایندگان خودگمارده مردم كردستان، خود منشا انشقاق است. مستقل از این كدام ما!! مایی در کار نیست. ما یعنی مردم ایران، ما نه آقای رضا پهلوی است نه احزاب کردی که در تمام دوره گذشته که ایران شلوغ بود، دی ماه و آبان اتفاق افتاد احزاب "کردی" تلاش می کردند با جمهوری اسلامی به توافق برسند. آنها در حقیقت هیچ زمانی مردم محروم در كردستان را نمایندگی نكرده اند.
زمانی كه آنها مخفیانه و درو از چشم مردم كردستان در حال ساخت و پاخت با حاكمیت بودند، مردم کردستان تلاش می کردند در دفاع ازاعتراضات سراسری و به عنوان بخشی از آن به میدان بیایند، چیزی که حالا در جریان است.
آقای رضا پهلوی هم به همین صورت است. آقای رضا پهلوی با اتكا به امكانات وسیع مدیایی، تمام تلاشش این است وانمود كند هر چه اتفاق افتاده به فرمان ایشان است و با تقدس ایرانیت و ایران پرستی او هم ناسیونالیست عظمت طلب را برجسته میكند، چیزی كه علیه اعتراضات آزادیخواهانه و در جریان است.
مردم در سرتاسر دنیا به احترام اعتراضات برابری طلبانه و انسانی که رنگ قومی و مذهبی ندارد، رنگ و بوی تفاوتهای جنسیتی ندارد و این نوع پرچم ها در آن به حاشیه رفته است، خود را حامی آن میدانند. اینها یکی به اسم کرد و دیگری به اسم ایران و ایرانیت، دو سوی یک ماجرا هستند که به طور واقعی به اعتراضات آزادیخواهانه مربوط نیستند و به همین دلیل حزب حکمتیست نمی توانست با همچنین جریاناتی با این پرچم و اهداف همراهی كند. اگر فراخوان اعتصاب جواب نمیگرفت، احزاب ناسیونالیست كرد در بوق میكردند كه تهران ، "فارسها" و غیر "كردها" از "كردها" حمایت نكردند و تخم نفاق قومی را می كاشتند. اگر اعتصاب عمومی میگرفت آقای پهلوی مدعی میشد كه "ایشان" با فراخوان خود مردم را به حمایت از "كردها" آورده است.
این منت گذاری از دو سو روی مردم ایران حقیقتا از توازن خارج است . مردم ایران در تمام این دوران از همین حملاتی که در این مدت به شهر های کردستان کردند و لشکری کشی کردند حمایت کردند. شعار مردم مهاباد شعار كردایتی نبود، شعار "كرد، بلوچ، آذری، آزادی برابری" بود. شعار مردم تهران، مردم مشهد، مردم شهر های دیگر "کردستان چشم و چراغ ایران" بود. شعار"زاهدان، کردستان چشم و چراغ ایران" و همچنین شعار مردم در این اعتراضات بود. در همین مدتی که به شهر های کردستان حمله کردند، مردم در تهران و بقیه شهر ها بسته های داروی تهیه کردند و برای جوانرود و پیرانشهرو مهاباد فرستاده اند. در همین مدت در ایران دکتر ها اعلام کردند که هر نوع کمک و خدماتی از آنها برآید به مردم در كردستان كمك میكنند. در همین مدت تمام نهادهای موجود از دانشجویی تا زنان و هر تجمعی كه صورت گرفته، حمایت از مردم در كردستان و محكوم كردن حمله حاكمیت را شامل شده است، كاری كه قبلا در مورد حمله به دانشگاه شریف و مردم زاهدان انجام گرفت.
احزاب ناسیونالیست کرد و رضا پهلوی و حامیان آریایی او از عوامل انشقاق در میان مردم آزادیخواه هستند. اعتراضات در ایران نه رنگ قومی دارد و نه پرچم ملی و ایرانیت. شورش گرسنگان، شورش زنان، شورش نسل جوان عموما برای آزادی، برای رفا، برای برابری است و همه مرز های قومی و ملی را در نوردیده است. و تلاش عده ای به نام دفاع از کردستان و اینكه كردسان شروع كرد و ما شروع كردیم بصورتی است که انگار کردستان یک پدیده ای است و بقیه شهر ها یک پدیده دیگراند. این عملا تکمیل اهداف و تبلیغاتی است که حمهوری اسلامی با تراشیدن مهر تجزیه طلب و جنگ علیه تجزبه طلب ها و نیروهای مسلح دنبال میكند. تلاش می کند مسئله "کرد" و تجزیه طلبی را به میدان بكشد همانطور كه در زاهدان تلاش کرد مسئله شیعه و سنی را پیش بکشد. و هر کس در این میدان بازی کند عملا خوراک تبلیغاتی آنها را تامیین کرده است.
احزاب ناسیونالیست کرد با منت گذاشتن بر مردم بقیه شهر های ایران با این ادعا که ما "کردها" شروع کردیم حالا بیاید از ما دفاع کنید، عملا تبلیغ نفاق بر اساس قومیت است و تحریك قومی می کنند.
من آخرین نکته ای که می خواهم بگوییم این است كه مردم در سراسر ایران در حال اعتراض هستند و اگر به هر نقطه ای برای شکست این انقلاب و این اعتراضات جمهوری ایلامی لشکر کشی کرده، از دانشگاه صنعتی شریف تا زاهدان و از زاهدان تا زندان اوین و کردستان، مردم در مقابلشان ایستاده اند. مردم در سرتاسر ایران در حال اعتراض در دفاع از کردستان و علیه لشکر کشی و بر علیه کشتار هایی که حاکمیت در این مدت انجام داده است و برای آزادی زندانیان و در دفاع از حق زن. این پرچم سراسریست و حزب حکمتیست( خط رسمی) بخشی از این ماجراها و دخیل در این اعتراضات است و تلاش می کند در این مسیر هر نوع انشقاقی به نام "کرد"، به نام "عرب"" یا به نام "ترک" یا "فارس" و یا مذهب شیعه یا سنی را سد كند و در مقابلش بایستد. کاری که مردم ایران تا حالا انجام داده اند و پوزه حاکمیت را در این تلاشها برای نفاق قومی یا مذهبی را به خاك كشیده اند.

* اصل مصاحبه گفتاری است. با تشكر از رفیق آرام خوانچه زر كه مصاحبه را به صورت نوشتاری در آورده است