جمهوری اسلامی نتوانست سر محمود صالحی را زیر آب کند. نتوانستند او را بیشتر از این در زندان نگهدارند و با مرگ او خود را خلاص کنند و به کارگر و آزادیخواهان و صف برابری طلبان "درس عبرت" بدهند. دستگیری محمود صالحی در بیمارستان و به شیوه بسیار وقیحانه ای که فقط از سرکوبگران جمهوری اسلامی بر می آید، اعلام حکم یک سال زندان به او بر اساس پرونده سازی حقوق بگیران وزارت اطلاعات، زنجیر کردن او در بیمارستان و...، همگی قرار بود "درس عبرتی" به هر کارگر و انسان عدالتخواهی باشد، که علیه بیحقوقی و استثمار و بردگی در این جامعه زبان بگشاید.
اما این آرزوی شوم شکست خورد و حکم دهندگان مجبور شدند عقب نشینی کنند. آنها ناچار شدند حکم زندان او را به وجه نقد تبدیل کنند. سرانجام و بر اساس اطلاعیه کمیته دفاع از محمود صالحی،
روز دوم آذر ١٣٩٦ برابر با ٢٣ نوامبر ٢٠١٧ و بعد از ٢٤ روز، محمود صالحی از زندان آزاد شد. همینجا آزادی محمود صالحی را به نجیبه صالح زاده و فرزندان آنها، به خانواده و بستگان آنها و به همه کسانی که برای آزادی او تلاش کردند تبریک میگویم.
آزادی محمود صالحی یک موفقیت بود و این موفقیت را باید ارج گذاشت. تبدیل حکم زندان به پول و معامله سه میلیون تومانی با حکم زندان وی تنها راهی بود که جمهوری اسلامی میتوانست عقب نشینی و شکست خود را "آبرومندانه" و ابعاد فشار بر خود و پیروزی ما در آزادی محمود صالحی را کوچک و "ناچیز" نشان دهد.
آزادی محمود صالحی مدیون تلاش شبانه روزی نجیبه صالح زداه و خانواده و دوستان او، مدیون تلاش همه جانبه صفی از کارگران، کمونیستها و آزادیخواهان در ایران و خارج کشور و همه جریاناتی بود که در این تلاش شریک شدند. کم نبودند اتحادیه های کارگری که در کشورهای مختلف از فرانسه تا کانادا و ... علیه حکم زندان محمود صالحی به مقامات جمهوری اسلامی اعتراض کردند. اعتراضی که دیوار سانسور، سکوت و مماشات دول غربی که امروز دست آشتی به سوی جمهوری اسلامی دراز کرده اند و ایران را جامعه ای قابل تحمل و یکی از حلقه های حفظ "امنیت" در خاورمیانه معرفی میکنند، را شکست. اعتراضات، تجمعات و اکسیونهای اعتراضی که در کشورهای مختلف اروپایی برای آزادی محمود صالحی و علیه دستگیری فعالین کارگری و پدیده زندانی سیاسی در ایران برگزار شد، بشریت متمدن را متوجه خطری که روزانه جان محمود صالحی ها را تهدید میکند، کرد.
دول غربی میتوانند بنا به منافع امروز خود چهره کریه جمهوری اسلامی را بزک کنند و در مقابل سرکوب وسیع و بگیر و ببندهای جمهوری اسلامی و زندانهای پر از کسانی که برای بهبود زندگی و علیه استبداد و بی عدالتی زبان گشوده اند، در مقابل توحش عریان حاکمین علیه طبقه کارگر و فعالین آن خفقان بگیرند. اعتراض هم طبقه ای های ما در دنیا، دیوار این سکوت و مماشات را میشکند و اعلام میکنند جمهوری اسلامی رژیم صدهزار اعدام و صدها هزار زندانی است.
جمهوری اسلامی و مسئولین او در کردستان مجبود شدند محمود را آزاد کنند! اگر دست آنها بود دوست داشتند محمود صالحی را به سرنوشت شاهرخ زمانی دچار کنند. هر چند وضع وخیم سلامی محمود صالحی عمدتا تحت تاثیر فشارهای زندان و اجحافاتی است که در این چند دهه از جانب مراکز پلیسی و اطلاعاتی ایران به او شده است، اما آزادی او یک پیروزی هر چند کوچک اما ارزشمند است.
آزادی محمود صالحی گام بسیار کوچکی است علیه زندان و بردگی و سیاست سرکوب و ارعابی که جمهوری اسلامی برای زهر چشم گرفتن از جامعه، از طبقه کارگر و فعالین سوسیالیست آن و برای به سکوت کشاندن آنها در پیش گرفته است. هنوز کم نیستند فعالین کارگری، زنان و مردان آزادیخواه و انسانهای شریفی که به جرم دفاع از حقوق انسانی خود، به جرم تلاش برای زندگی ای قابل تحملتر و انسانی تر در زندانهای جمهوری اسلامی اسیراند.
پایان دادن به پدیده زندانی سیاسی، بخشی از تلاش جنبش سوسیالیستی در جامعه ایران برای تامین رفاه، آزادی و برابری و برای پایان دادن به حاکمیت جمهوری اسلامی است. جنبشی که به وسعت جامعه آشکار و پنهان در جریان است. امروز و مستقل از موقعیت کنونی این جنبش و توازن قوای بشدت نابرابر کنونی، صدای پای این جنبش را میتوان شنید. آنچه برای هر کارگر مبارز و آگاهی، برای هر زن برابری طلب و عدالتخواهی و برای هر انسان متمدن و شرافتمندی، جای امید است، توان و قدرت بالقوه این جنبش است. جمهوری اسلامی و خیل مدافعان و حقوق بگیران آن، بیش از هر کس به قدرت این جنبش واقف اند. آنها بیش از هر کس و جریانی به توان این جنبش و به خطری که این جنبش میتواند برای بورژوازی و حاکمیت آن ایجاد کند، آگاهند. کارگر پناهی صفی از ضدکارگر ترین مهره های جمهوری اسلامی، مجیزگویی ارگانهای مختلف آنها به نام دفاع از کارگر، تلاش برای قناعت طبقه کارگر به وضع وخیم کنونی و با حیله و نیرنگهای مختلف، گواه این حقیقت است.
جنبش سوسیالیستی طبقه کارگر میتواند به تحرک بیفتد و با هر پیشروی خود، موجی از امید را نه تنها در میان کارگران ایران که در میان کل طبقه کارگر و محرومان در منطقه زنده کند. اگر این جنبش تکانی بخورد، اگر کمونیستهای ایران، رهبران و فعالین کمونیست طبقه کارگر بشتابند و هوشیارانه گامی به پیش بردارند، اگر رهبران این جنبش افقی روشن را در مقابل این جامعه بگذارند، باز کردن در زندانهای جمهوری اسلامی و آزادی همه زندانیان سیاسی، تنها اولین و ابتدایی ترین قدم در رسیدن به دنیایی بهتر و آزاد است.
٢٥ نوامبر ٢٠١٧