مصاحبه حکمتیست با خالد حاج محمدی

حکمتیست: هفتم اردیبهشت ماه امسال، بیانیه ای مشترک از جانب شش حزب و سازمان و گروه کردستان ایران که شامل کومه له، هر دو حزب دموکرات کردستان ایران، هر دو شاخه سازمان زحمتکشان و "سازمان خبات" است، امضا شده است. این جریانات خواستار تحریم انتخابات ریاست جمهوری در ایران شده اند. در مورد این حرکت بحثهایی در میان طیفی از فعالین سیاسی راه افتاده است. یک پای اصلی انتقادات وجود جریانی اسلامی مانند خبات و رفتن کومه له (سازمان کردستان حزب کمونیست ایران) پای اقدامی مشترک با این جریان است. همزمان بحثهایی مطرح اند مبنی بر اینکه عربستان به کمک بارزانی در تلاش است جبهه ای از اپوزیسیون کرد جمهوری اسلامی برای تداخل در کردستان ایران درست کند و این حرکت را هم در این چهارچوب بررسی میکنند...

از طرف دیگر فعالین حزب کمونیست ایران این حرکت را گامی مثبت علیه جمهوری اسلامی و جوابی به وحدت طلبی مردم کردستان و... میدانند و میگویند در گذشته هم کومه له با احزاب سیاسی کردستان علیه جمهوری اسلامی همکاری های معینی داشته است. نظر شما در مورد این اقدام چیست؟
خالد حاج محمدی: اجازه بدهید تک به تک به مسائلی که اشاره کردید، هم همکاری نیروهای اپوزیسیون علیه جمهوری اسلامی و هم چهارچوب اصولی این همکاری ها و رابطه کومه له با این جریانات و حرکت اخیر آنها بپردازم.
ما نه در گذشته و نه اکنون مشکلی با رابطه احزاب سیاسی و همکاری های معین آنها با هم نداشته و نداریم. ما نه فقط برقراری رابطه با احزاب و سازمانهای مختلف را قابل انتقاد نمیدانیم، بلکه در مقاطعی چه در کومه له و حزب کمونیست ایران در دوره پیش از جدایی ما، چه در دوران بعد از جدایی از این حزب، ما تلاش کرده ایم در مقاطعی مانند دوره خطر حمله امریکا به ایران، خطر سناریوی سیاه و در دفاع از مدنیت و زندگی مردم در مقابل تعرض هر دولت و نیروی ارتجاعی با سازمانهای مختلف اپوزیسیون رابطه بگیریم و نیروهای اپوزیسیون را به پایبندی به تعهداتی بکشانیم و در این رابطه با آنها همکاری هایی داشته باشیم.
تا جایی که به کردستان برگردد نیز در موارد زیادی مانند دست یافتن به راه حلی اصولی به مسئله کرد در کردستان، همکاری اطلاعاتی علیه توطئه های جمهوری اسلامی، مقابله با خطر قدرت گیری جریانات سلفی و پرو داعشی تا مقابله با کشیده شدن جنگ نیابتی عربستان، ترکیه و جمهوری اسلامی به کردستان و خطر همکاری احزاب ناسیونالیست کرد در این پروژه، ما تلاش کردیم توجه نیروهای سیاسی در کردستان را به مخاطراتی که جامعه را تهدید میکند و بستن سدی مشترک در مقابل این مخاطرات جلب کنیم.
از این زوایه امروز هم ما به نفس رابطه کومه له با اپوزیسیون جمهوری اسلامی و تلاش مشترک نیروهای سیاسی برای عدم شرکت مردم کردستان در انتخابات، انتقادی نداریم و آنرا امری مثبت ارزیابی میکنیم. تا جائیکه به حزب حکمتیست برمیگردد، ما به روال همیشه نه تنها مردم را تشویق کرده ایم که در انتخابات شرکت نکنند، بلکه نفس انتخابات در جمهوری اسلامی، حتی به مفهوم بورژوایی آن، را هم به عنوان انتخابات برسمیت نشناخته ایم. از اینرو تلاش کومه له برای اقناع و یا فشار سیاسی به احزاب و جریانات ناسیونالیست کرد، که مدتها عملا امید خود را به یکی از جناح های جمهوری اسلامی در کردستان بسته بودند، در اتخاذ سیاست عدم شرکت در انتخابات و علیه این مضحکه و قبول اینکه به هر میزان که میتوانند تلاش کنند مردم فریب نخورند و پای صندوق ها نروند را امری مثبت ارزیابی میکنیم. هرچند سیاست عدم شرکت احزاب ناسیونالیست کرد تاکتیکی و موقتی باشد.
در مورد نقدهایی که به این مناسبت به کومه له میشود نیز چند نکته را توضیح بدهم.
زمانیکه به نقدها و اقداماتی که جریانات دیگر در این رابطه انجام داده اند نگاه میکنید، متاسفانه بطور محسوسی متوجه رقابتهای سازمانی میشوید. در اینکه "خبات" یک باند مذهبی مسلح و تا مغز استخوان ارتجاعی است تردیدی نیست؛ در اینکه رابطه با این باند و همکاری با آن، این باند مرتجع را در اذهان مردم به سطح یک جریان سیاسی ارتقا میدهد شکی نیست. اما "خبات" ورژن مذهبی باند زحمتکشان به رهبری مهتدی است. باند قومی که سالها است در جمع احزاب کردستان به نام کومه له حضور دارند و نه فقط از طرف کومه له بلکه و بعلاوه از طرف بخشی از نیروها و احزاب سیاسی چپ بعنوان یک سازمان سیاسی به رسمیت شناخته شده است.
متاسفانه همکاری امروز کومه له با "خبات" میتواند برگ عضویت این جریان ارتجاعی به کلوپ "احزاب کردستان" باشد و باید علیه آن ایستاد و از این زاویه اعتراض بسیاری از فعالین چپ و آزادیخواه قابل فهم است.
علاوه بر این، این اولین بار نیست که کومه له با این گروهها وارد همکاری و رابطه سیاسی میشود. مورد کنگره ملی کرد که متشکل از طیف متنوعی از احزاب سیاسی کردستان تا باندهای قومی و ناسیونالیستی از نوع مهتدی و پژاک و... بود، نمونه بارزی از چنین رابطه ای بود که در اینمورد هم ما به نفس حضور کومه له در این اجلاس نقدی نداشتیم؛ نقد ما به دفاع کومه له از آن تحرک و بی مرزی و دفاع کومه له از کنگره ملی کرد بود.
موشدوانی عربستان و عروج ترامپ و دلخوش کردن ناسیونالیستهای کرد به این پروژه، کماکان محتمل است. ما پیش تر در این مورد به روشنی به مخاطرات این پروژه و تحرکات حزب دمکرات (جناح مصطفی هجری) برای مردم در کردستان هشدار دادیم، نامه رسمی به احزاب سیاسی از جمله حزب کمونیست و سازمان کردستانش دادیم و تلاش کردیم توجه آنها را به حساسیت اوضاع و سیاست غیر مسئولانه حزب دمکرات جلب کنیم. اما متاسفانه رهبری کومه له حتی زمانی که دفتر سیاسی حزب دمکرات کردستان ایران در اربیل برای مراسم عربستان سعودی هیئت میفرستاد و عکس یادگاری با هم میگرفتند، زمانی که بر همه کس واضح بود که حزب دمکرات وارد پروژه خطرناکی شده است، تنها نقدش به این تحرکات عدم اطلاع از پیشی خود بود. برخوردی که عدم حساسیت رهبری کومه له را به مخاطراتی که میتوانست جامعه کردستان را تهدید کند و ناآمادگی این جریان برای بستن سدی در مقابل آنرا نشان میدهد.
جمعبندی کنم ما هیچ مشکلی با مناسبات سیاسی میان احزاب اپوزیسیون جمهوری اسلامی و از جمله مناسبات سیاسی کومه له با احزاب سیاسی کردستان نداریم و نداشته ایم. هیچ نقدی به اینکه کومه له تلاش کند بقیه هم در انتخابات شرکت نکنند نداریم، هیچ نقدی به همکاری هایی در زمینه های معینی از جمله مقابله با توطئه های جمهوری اسلامی علیه اپوزیسیون نداریم.
اما اجازه بدهید به برخی از جوابهایی که اعضایی از رهبری کومه له به انتقادها داده اند بپردازیم.
رهبری این سازمان میتوانست به روشنی و صراحت اعلام کند که بر متن تهدیدات جمهوری اسلامی در منطقه و خطر محدود کردن فعالیت نظامی احزاب اپوزیسیون در کردستان عراق، بر متن نا امیدی حزب دمکرات و باندهای دنبالچه آن از توافق با جمهوری اسلامی، تلاش کرده است این احزاب و سازمانها را از سیاست حمایت از روحانی به سیاست خود مبنی بر عدم شرکت (یا بایکوت و تحریم) انتخابات بکشاند. میتوانستند بدون آسمان و ریسمان بافتن در مورد "مصالح مردم کردستان" و سکوت در مورد جریاناتی که بیانیه را امضا کرده اند، اعلام میکردند ما این جریانات را به دنبال سیاست خود کشیدیم. میتوانستند اعلام کنند در جواب به تهدیدات جمهوری اسلامی از نیرو و نفوذ همه جریانات ناسیونالیست کرد و باندهای آنها استفاده میکنند. اما ظاهرا ذوق و شوق در راس "کلوپ احزاب کردی" قرار گرفتن مهمتر از اینها است. حتی به بهای ارتقا باندهایی مانند خبات و زحمتکشان به جرگه احزاب سیاسی.
سیاست روشن و کمونیستی مدتها است در کومه له و حزب کمونیست ایران جای خود را به "دیپلماسی" و باج دادن به جریانات ناسیونالیست کرد داده است. سنت باج دادنی که دائما به نام "جنبش انقلابی کردستان"، "مصالح مردم کردستان" بسته بندی میشود. راهی که کومه له تا کنون رفته است، یک جاده یک طرفه دیپلماسی، باج دادن و مباهات کردن به قرار گرفتن در "کلوب احزاب ناسیونالیست کرد" است. "جنبش انقلابی کردستان" و ردیف کردن لیستی از احزاب ناسیونالیست کرد و فرقه های قومی و حاشیه ای با توجیه "مصالح" مردم کردستان کارت بازی کومه له برای توجیه راست روی خود و احساس افتخار در این صف به عنوان بخشی از جنبش خود و به عنوان جناح چپ آن است.
تا جائیکه به حزب حکمتیست برمیگردد، ما قطعا از فضای بوجود آمده در کردستان برای دعوت مردم به عدم شرکت در مضحکه انتخابات، برای متحد و متشکل کردن مردم و طبقه کارگر، زن و مرد، پیر و جوان در کردستان حول مطالبات آزادیخواهانه خود، برای آزادی، رفاه، سعادت و برابری علیه جمهوری اسلامی و هر نیروی ارتجاعی استفاده کنیم. همزمان تلاش میکنیم ماهیت نیروهای ناسیونالیست و قومی، افق ارتجاعی که آنها در مقابل جامعه قرار میدهند و همزمان سازش و تمکین و دوستی و عدم گارد کومه له در مقابل آنها را در مقابل جامعه و طبقه کارگر قرار دهیم و مانع پاشیدن خاک به چشم این طبقه توسط آنها شویم.
یکی از شروط اولیه رشد کمونیسم در کردستان، تلاش برای تکاندن ذهنیت ناسیونالیستی در طبقه کارگر و زحمتکشان جامعه و تلاش برای جدایی آنها از افق ناسیونالیستی و سیاستهای احزاب ناسیونالیست کرد در مقیاس اجتماعی است، چیزی که متاسفانه کومه له با آن خداحافظی کرده است. تضعیف احزاب ناسیونالیستی، نقد همه جانبه آنها و تلاش برای منزوی کردن آنها به نفع جنبش سوسیالیستی یک پای اصلی و اصول بنیادی کار ما است؛ چیزی که متاسفانه سال های سال است از کومه له در دوره جدیدش رخت بر بسته است.