مصاحبه رادیو نینا با خالد حاج محمدی
کمونیست: این مصاحبه در اول اسفند ٩٥ و در دل اعتراضات مردم خوزستان انجام شده است. ما با توجه به نکات خوب این مصاحبه و اهمیت و کاربرد آن در اعتراضات آزادیخواهانه، علیرغم فروکش اعتراضات خوزستان، متن کتبی مصاحبه را در کمونیست درج کرده و توجه خوانندگان نشریه را به آن جلب میکنیم.
آسو فتوحی: سطح استاندارد زندگی مردم به لحاظ کمی و کیفی مثل هر مسئله ای دیگر ریشه در بنیان تضاد طبقه و لایه اجتماعی دارد که هر فرد در آن قرار میگیرد و به آن تعلق دارد. اما تمامی شهروندان یک کشور از یک سطح نسبی به لحاظ تامین جانی و امنیت و رفاه باید برخوردار باشند.
در عصر کنونی، هم تکنولوژی به حدی رشد کرده که اگر نتوان جلوی بلایای طبیعی و "آسمانی" را گرفت اما می توانند حداقل فجایع و عوارض آن را به حداقل رساند..
مدتی است که ما شاهد مشکلات بسیار جدی در مناطق جنوبی کشور از جمله اهواز هستیم. اول بی آبی و کثیف بودن سیستم آب آشامیدنی تا عدم بهداشت در محیط و آب انبارها و آوار ریزگردها و خاک و شن و هم اینکه در نقاطی جاری شدن سیل و طغیان آب روی خانه و کاشانه و محل زیست مردم. و البته این مسائل جدید و تازه ای نیستند اما این بار ابعاد خسارات و در خطر افتادن جان مال مردم بسیار وسیع است. جمهوری اسلامی در برخورد به این معضلات بسیار حق به جانب ظاهر شده و آن را بلای طبیعت میخواند. هر ارگانی مردم معترض را به ارگان دیگری پاس میدهد و در نهایت هیچ کسی از سران و مسئولین این مناطق حادثه دیده نه اخراج و عزل شده اند و نهایتا خانم ابتکار در اوج گستاخی بعنوان رئیس سازمان حفاظت محیط زیست میگوید که مردم باید با ریزگردها گردوخاک کنار بیایند! در ادامه این اوضاع ما شاهد اعتراضاتی در خوزستان هستیم. خالد حاج محمدی را به همراه داریم تا در این خصوص با او به گفتگو بنشینیم.
خالد حاج محمدی ضمن خوش آمدگویی، به عنوان اولین سوال، این اعتراضات تا چه حد به خوزستان و معضلات زیستی این منطقه محدود میشود؟
خالد حاج محمدی: با تشکر از شما و شنوندگان رادیو نینا. خوزستان براساس موقعیتی که دارد به مرکزیت مشکلاتی که اکنون اعتراضات بر سر آن عروج یافته است تبدیل شده است. همانطور که خودتان اشاره کردید، کمبود آب، ریزگردها، هوای بد و... در خوزستان خیلی برجسته است. مردم در شعارهایشان میگویند "با سرطان زندگی میکنیم". اینها البته مختص خوزستان نیست اما خوزستان مرکز این مشکلات است.علاوه بر اینها مسائل عمومی تری هم هست که سراسری تر هستند. در هر دوره ای مشکلاتی برجسته میشوند که اکنون کمبود آب، ریزگردها و قطع برق و... در خوستان برجسته تر است. مردم کلی مطالبات و خواست های خفته و نفرت انباشته شده دارند که هر ماجرایی اتفاق می افتد، اینها بروز پیدا میکنند و برجسته تر میشوند و در شعارها و مطالبات مردم معترض جایگاه ویژه تری دارند. همانطور که دیدیم در اعتراضات این مدت مردم شهرهای مختلف خوزستان اینها برجسته بودند. اما مطالبات دیگری مانند، بیکاری، فقر و سایر مشکلات آنها هم طرح شدند که مشکلاتی سراسری در کل ایران است. مردم در شهرهای مختلف ایران همین مطالبات را دارند. بهر صورت در هر مقطعی مطالباتی در منطقه ای عمومی تر و برجسته تر میشود که الان در خوزستان مشکل بی آبی و باران شن و خاک و مسئله ریزگرد برجسته است و در جایی دیگر فقر یا بیکاری و.... به این اعتبار مشکلاتی که مردم خوزستان دارند و بسیاری از مطالبات آنها سراسری تر و عمومی تر است. اما مشکلات معینی که اشاره کردم اکنون در خوزستان برجسته تر و حالت اوژانس را دارد. همین برجسته بودن و اوژانسی بودن باعث شده در خوزستان ابعاد اعتراض خیلی همه گیر تر و عمومی تر باشد. فراگیر شدن اعتراضات خوزستان و وسعت آن و قوی بودن آن باعث شد، مردم محروم در ایران به آن امید ببندند و امیدواری در دل آنها ایجاد شده است که اعتراضات خوزستان پیروز شود. لذا اکثریت بزرگی از مردم ایران، محرومان و اقشار پایین جامعه چشم به این اعتراضات دوخته اند و برای آن اهمیت زیادی قائلند.
آسو فتوحی: فکر میکنید تا چه اندازه جمهوری اسلامی میتواند مردم معترض را به بهانه هایی مانند تحریمها، وضعیت اضطراری و ... به عقب نشینی بکشاند و یا صرفا آنرا به دستمایه مبارزه انتخاباتی و اختلافات جناحی تبدیل کنند؟
خالد حاج محمدی: سیاستی که جمهوری اسلامی در مورد اعتراضات این دوره بکار برده شباهتهای زیادی به هم دارند. اینکه جمهوری اسلامی میگوید، فرصت بدهید، امکانات نیست، مسئله قدیمی تر است و خیلی توجیهات دیگری که می آورد با هدف آرام کردن فضا و آرام کردن مردم است. از مسئولین محلی تا مجلس و سران دولت همه اعلام میکنند که "متاسف اند" وبه فکر مردم هستند، میگویند میفهمیم که مشکلات جدی هستند ولی همزمان هیچ اقدام ویژه و عاجلی هم برای حل مشکلات نمیکنند. واقعیت این است میزان فشار و زوری که مردم معترض دارند، میزان اتحاد و همبستگی آنها تعیین میکند که دولت اقدامی برای حل مشکل میکند یا نه. توان آنها در جدالی که با جمهوری اسلامی دارند تعیین کننده است، اگر زورشان برسد، جمهوری اسلامی مجبور میشود مطالبات آنها را برآورد کند و اگر زورشان نرسد کاری نمی کنند و تلاش می کند آنها را سربدوانند، فرصت بخرند و مردم را خسته کنند و به خانه بفرستند. و هر وقت احساس خطرکنند نوبت نیروهای امنیتی میرسد که به میدان بیایند و دخالت کنند تا مردم را زیر فشارسرکوب و باتوم ازمیدان به در کنند .
در مورد مبارزه انتخاباتی هم، جناحهای جمهوری اسلامی سعی میکنند این معضلات و بی جوابی را به پای همدیگر بیندازند. اکنون طیفی از مخالفان روحانی تلاش میکنند، این مشکلات را پای دولت روحانی بگذارند و وانمود کنند، اگر آنها سر کار بودند چنین و چنان نمی بود. آنها وانمود میکنند که همراه مردمند، تلاش میکنند آنها را فریب بدهند و بر اعتراض آنها سوار شوند و انرا دستمایه تبلیغات انتخاباتی خود کنند. تلاش میکنند مسیر اعتراض مردم را به جهتی ببرند که به نفع خودشان است. در شرایطی که این مشکلات قدیمی تر است و هیچ دولتی تلاشی جدی برای حل آن نکرده است. معضل بیکاری، معیشت و فقر که دیگر ریزش گرد و خاک در خوزستان نیست، در کل جامعه ایران دهها سال است که مشکلات جدی گریبانش را گرفته است وسالهاست که هیچ دولتی تلاشی برای حل آن هم نکرده است.
اما اینکه جمهوری اسلامی چقدر بتواند مردم حق طلب خوزستان را متقاعد کند که از مطالبات خود دست بکشند و کوتاه بیایند، بستگی به میزان هوشیاری آنها، میزان هوشیاری رهبران این اعتراضات، آدمهای آگاه و بانفوذ در میان آنها و میزان سازمانیافتگی این اعتراضات دارد. این ها هستند که تضمین میکند دولت نتواند آنها را فریب و شکست بدهد.
آسو فتوحی: در کنار این اعتراضات به نظر میرسد جریانات قومی تلاش میکنند این اعتراضات را به اعتراض علیه مثلا مردم بختیاری و مناطق دیگر تبدیل کنند. به نظر شما نقش جریانات ملی و قومی را چگونه می بینید و شانس این جریانات در قومی کردن این اعتراضات چقدر است؟
خالد حاج محمدی: متاسفانه ما در دوره ای هستیم که تلاش برای رنگ قومی و مذهبی زدن به اعتراض مردم و کلا دامن زدن به تخاصمات قومی و مذهبی کل منطقه را فراگرفته است. این ماجرا به میزان بسیار بالایی وارداتی و تلاش آگاهانه دولتهای جهان برای مهندسی کردن این فضا در جهت منافع خود است. دول امپریالیستی و دولتهای مرتجع منطقه برای تامین منافع خود در تقسیم بندی که در تخاصمات منطقه ای و جهانی با هم دارند و تلاشی که برای تقسیم مجدد قدرت در منطقه خاورمیانه درجریان است، تلاش میکنند از این ابزار هم استفاده کنند.
مردم ایران سالیان سال با هم زندگی کرده اند و کسی هم به این فکر نکرده که چه کسانی سنی، شیعه، فارس، کرد، ترک، عرب و... هستند. اما تلاش زیادی میشود که شناسنامه قومی و مذهبی برای مردم درست کنند. در این دسته بندیها من و شما و آقای خامنه ای و روحانی میشویم ایرانی، فلان کارگر و مثلا بهمان نماینده مجلس میشوند شیعه و کسانی دیگری هم میشوند سنی. و این طبیعتا اولین نتایج زیانبار و مضرش نصیب طبقه کارگر میشود و باعث انشقاق در صفوف این طبقه و در صفوف مردم محرومی است که همسرنوشتند و درد مشترکی دارند ، و آنها را به جان هم می اندازد.
تا جایی که به خوزستان برگردد، در این تردید دارم که قومی گری بتواند نقشی جدی و تعیین کننده داشته باشد. در این تردید نیست که از دولتهای منطقه تا گروهای قومی، مذهبی، ناسیونالیستی و فاشیستی، فرقه های غیر مسئول تلاش میکنند مردم را در مقابل هم قرار بدهند و آنها را دشمن هم کنند تا خودشان به اهداف خود برسند. تا جایی که به این منطقه برگردد، فضای فرقه ای، قومی و مذهبی به درجه زیادی وارداتی است و دولتهای مرتجع و گروهای ضد مردمی در آن دخیل هستند. در مورد ماجرای بختیاری و خوزستانی اختلافاتی میان مردم، این هم درحقیقت افکار عقب افتاده ای است که همیشه نقش ایفا کرده و متاسفانه این وجود دارد و البته دولت و گروهای قومی و ناسیونالیستی در اشاعه این عقب ماندگی و در زنده کردن آن نقش دارند. اکنون از چهار محال بختیاری تا خوزستان، از بلوچستان تا کردستان و مناطق دیگری هم مشکل کم آبی، بدی هوا و... موجود است. اما تلاشی میشود که به مردم بقبولانند که اهوازی ها چرا باید آب منطقه بختیاری را ببرند و اینکه آب بختیاری مال خودشان است و چرا به مناطق دیگر داده شود و...،این مسئله جدی است که باید باهوشیاری با آن برخورد کرد.
تامین آب، برق، امکانات رفاهی و بهداشتی و.. در منطقه خوزستان یا بختیاری و هر جای دیگری از این مملکت وظیفه دولت است. مردم چه در چهارمحال بختیاری، چه در خوزستان، کردستان، استان مرکزی و هر جای دیگر باشند حق دارند از آب کافی و هوای تمیز و امکانات زیستی و بهداشتی کافی و مناسب بهرمند باشند. جرم مردم خوزستان نیست اگر آب از چهارمحال بختیاری بیاورند یا جرم مردم بختیاری نیست که برق یا آب مورد نیاز آنها را از استانی دیگر تامین شود. مردم محروم همدرد و همسرنوشت هستند و این احساس یکی بودن است که میتواند کمک کند تا با هم فشار به دولت بیاورند که مطالبات آنها را تامین کند و این حق آنها است. تقسیم کردن مردم محروم به بختیاری و غیر بختیاری به خودی و بیگانه، به خوزستانی و غیر خوزستانی، به همسرنوشتی آنها لطمه میزند، کمک میکند آنها دشمن هم بشوند و در مقابل هم قرار بگیرند، کمک میکند راحت توسط دولت سرکوب شوند و این به مبارزات آنها لطمه میزند. باید مردم را هوشیار کرد، آگاه کرد و متوجه کرد که آنها همسرنوشت هستند و دولت و حاکمیت دشمن مشترک است، آنها قدرت را در دست دارند و کل امکانات این مناطق، هم چهار محال و هم خوزستان که محل نفت و گاز و... است، در دست جمهوری اسلامی است، در شرایطی که خود مردم از کمترین امکانات بی بهره اند. و باید مشترکا به این جنگ بروند و از دولت و حاکمت بخواهند که آب و امکانات زیستی مناسب را تامین کند و این زمانی امکان پذیراست که آنها متحد باشند. انشقاق به همه آنها و به مبارزه مشترک آنها در مقابل جمهوری اسلامی لطمه میزند.
آسو فتوحی: در اطلاعیه حزب مسئله حمایت از خواسته ها و اعتراضات مردم اهواز طرح شده. چگونه باید از این اعتراضات حمایت کرد؟ نقش کارگران نفت را در این اعتراضات چگونه میبینید؟
خالد حاج محمدی: اکثریت مردم ایران با یک دولت جنایتکار طرف هستند، و مثل هر جای دیگر دنیا، ایران هم یک جامعه طبقاتی است و طبقه کارگر در این جامعه درد مشترکی دارد و کلا هم اعتراض به حاکمیت همه جا بالا است. مردم محروم در این جامعه آرزوی روزی را دارند که سر به تن جمهوری اسلامی نباشد، آرزوی روزی را دارند که زندگی مرفه، آزاد و شرافتمندانه ای داشته باشد، کار و شغل آبرومندی داشته باشند. در دنیای امروز و با رشد تکنیک و پیشرفت های علمی همراه باشند و آنهم در ایران که یکی از کشورهای صنعتی خاورمیانه است، و با تولید هنگفتی که بر دوش طبقه کارگر درست میشود، امکانات بسیار زیاد وجود دارد و تامین چنین زندگی ای ممکن است.
تا جایی که به مبارزات برحق مردم در خوزستان برگردد، چشم امید مردم ایران به این مبارزات دوخته شده است. خصوصیت این اعتراضات دامنه وسیع وتوده ای آن، شرکت همه جانبه اقشار پایین جامعه و وسعت آن است که در سالهای گذشته اعتراضات برحقی در چنین سطحی کمتر اتفاق افتاده است. لذا پیروزی این اعتراضات مهم است و تنها پیروزی خود آنها نیست بلکه پیروزی اکثر محرومان جامعه ایران در مقابل جمهوری اسلامی است. پیروزی آنها امیدی ایجاد میکند، احساس قدرتی ایجاد میکند که میشود روی پای خود و با اتکا به خود، مردم پایین جامعه فشار بیاورند و با اتکا به توان خود، نه با التماس، جمهوری اسلامی را وادار کند که به مطالبات آنها گردن بنهد. لذا رسیدن آنها به مطالبات خود برای کل اقشار پایین جامعه مهم است و دفاع و پشتیبانی از مردم خوزستان و تلاش برای موفقیت آنها از زاویه منافع عمومی و سراسری کل محرومان جامعه اهمیت دارد. مردم خوزستان راهی را نشان دادند، پیروزی آنها الگویی را به دیگران نشان میدهد و پیروزی آنها پیروزی کل محرومان خواهد بود. در نتیجه اعلام حمایت کارگران و اقشار مختلف مردم محروم در شهر های دیگر و در هر شکلی که خود مناسب میدانند، اهمیت دارد. مهم است مراکز صنعتی، تحصیلی، دانشگاهها و ... در دفاع از آنها کاری کنند و حمایتشان کنند. خوزستان مرکز بزرگ صنعتی ایران، مرکز نفت و گاز و... است و دفاع کارگران این مراکز، دفاع کارگران نفت و بقیه صنایع از مطالبات مردم، اخطاری دادن به دولت واعلام اینکه اگر به خواستهای مردم جواب مثبت ندهند اعتصاب خواهند کرد و اقداماتی از این دست بسیارمهم و تاثیرگزاراست. کاش در شهرهای مختلف ایران، در محلات تهران، کمیته های حمایت از مردم خوزستان شکل میگرفت، جمعهایی و شبکه هایی در دفاع از آنها شکل میگرفت. کاش مردم در محلات مختلف شهرها جمع میشدند و میگفتند ما صدای مردم خوزستان را شنیدیم، صدای ما در کنار صدای آنها و مطالبات آنها مطالبات ما است. یک همبستگی سراسری راه انداختن اهمیت جدی دارد. در دل این وقایع و این اتفاقات است که احساس غرور، احساس قدرت به مردم بر میگردد و احساس همبستگی و کمک به همدیگر در آنها زنده میشود. در این ماجراها است که احساس یکی بودن، احساس توانستن در آنها زنده میشود.
کمونیستها و کسان دلسوزی که میدانند مردم حقشان است، و برای تامین این حق تلاش میکنند، میتوانند در این وقایع نقش ایفا کنند. چنین روزهایی وقت آن است که آنها روی زمین سفت نقش ایفا کنند. آنها میتوانند در دل شبکه هایی که دارند یا تشکیل میدهند به هم وصل شوند و قدرت و توان خود را وسعت دهند. امروز خوزستان است، فردا تهران و پس فردا نوبت به جایی دیگر میرسد و چهار روز دیگر نوبت ماشین سازی ها و کارگران برق و چهار مرکز دیگر است. امروز وظیفه هر انسان شرافتمندی است، وظیفه هر جمع و گروهی، از دانشگاه ومدرسه تا کارخانه و محله است که صدای خودشان را در کنار صدای مردم معترض خوزستان قرار بدهند و از مطالبات آنها دفاع کنند.
آسو فتوحی: با توجه به همه نکاتی که اشاره کردید و تاکیداتی که داشتید، چقدر شانس برای موفقیت در این اعتراضات هست؟ آیا مردم میتوانند به مطالبات خود برسند؟
خالد حاج محمدی: مردم در مقاطعی فشاری که جمهوری اسلامی به آنها می آورد را تحمل و جاهایی هم این فشار به صورت اعتراض بروزمیکند، همچنانکه در خوزستان در ابعاد وسیع این عدم تحمل و فشار بروز کرده است. اینکه آنها موفق میشوند یا نه ، راستش هیچ چک سفیدی موجود نیست. مردم در طول تاریخ به کرات دست به اعتراض زده اند، اعتراضات وسیعی راه انداخته اند و گاها هم شکست خورده اند و آنها را به خانه هایشان فرستاده اند، کاری که اکنون در دستور جمهوری اسلامی است.
موفقیت مردم خوزستان در این اعتراضات امکان پذیراست، به شرطی که سازمان پیدا کنند. موفقیت در گرو انجام اقدامات و کارهای است که اشاره شد. روی سخن من به کسانی است که نفوذ و اعتباری دارند و تلاش میکنند این اعتراضات روی پای خود موفق شود و فکر میکنند زندگی شرافتمندانه حق این انسانها است. روی سخن من به کسانی است که فکر میکنند، مردم خوزستان، محرومان این جامعه و کل ایران حق دارند زندگی مرفه و در شان انسان داشته باشند. این اعتراضات باید سازمان پیدا کند. مردم تا ابدیت نمیتوانند در خیابان باشند. بلاخره در دل این اعتراضات باید چیزی ساخت و کمونیستها، فعالین دلسوز و برابری طلبان باید تلاش کنند در دل این اعتراضات خودشان همدیگر را پیدا کنند، به هم وصل شوند، مردم را با هم متحد کنند، اتوریته و اعتبار کسب کنند و سخنگوی مردم آزادیخواه بشوند. آنها هستند که باید لولای اتحاد و به هم بافتگی مردم شوند. آنها هستند که میتوانند و باید در چنین شرایطی از مدرسه و دانشگاه تا مردم محروم محل و کارخانه را به هم ببافند و حلقه اتصال و پیوستگی آنها شوند. آنها در این فضا و برای توفیق آن میتوانند کمیته های محل درست کنند، کمیته های کارخانه و محل کارشان را با توجه به موقعیت واقعی خود درست کنند و شبکه های مبارزاتی را که موجودند وسعت بدهند و موقعیت و اعتبار و نفوذ خود را در جدالی واقعی برای تامین مطالباتی بسیار برحق و عمیقا انسانی، بالا ببرند. آنها هستند که باید کاری کنند و نقشی ایفا کنند که در این جدال مردم موفق شوند. آنها هستند که حتی اگر در اعتراضی معین هم به هر دلیل به کل مطالبات نرسند، چیزی ساخته باشند که روی آن در ادامه بتوان قدمی جلو رفت و دستاوردهای بیشتری کسب کرد و جمهوری اسلامی را وادار به عقب نشینی بیشتری کرد. باید توجه داشت که این اعتراضات نه شروع کار است و نه پایان آن. ما در مقابل جمهوری اسلامی هستیم و در جدالی واقعی برای زندگی انسانی با حاکمیت قرار داریم و در دل هر جدالی باید ابزارهای واقعی خود را بسازیم و قدرتمند شویم. اینها است که تضمین موفقیت در مقابل جمهوری اسلامی است و میتواند با کسب موفقیتهای بیشتری توازن قوا را به نفع محرومان جامعه تغییر دهد و کار کند که دستاوردهای غیر قابل بازگشتی را بدست بیاورد.
آسو فتوحی: خالد حاج محمدی اگر امروز به دو صف مقابل هم نگاه کنیم و با توجه به بحث های که اشاره کردی، تاثیر این اعتراضات بر تواز قوای میان مردم و جمهوری اسلامی چیست؟ چگونه میتوان توازن را به نفع مردم محروم عوض کرد؟
خالد حاج محمدی: موفقیت این اعتراضات میتواند توازن را عوض کند، به شرطی که واقعا موفق شود. مستقل از اینکه نوع تبلیغات جمهوری اسلامی و نمایندگانش چگونه است، آنها آگاهند به اینکه در یک جنگ هستند. آنها میدانند در یک جنگ دائمی با طبقه کارگر و محرومان جامعه هستند. آنها به این آگاهند اکثریت مردم محروم جامعه به زندگی نکبتبار کنونی که به آنها تحمیل شده است، راضی نیستند. همه ارگانها ، از دولت تا قوه قضائیه و مجلس و زندان، از ارتش و سپاه، از حزب الله و ولی فقیه تا شبکه مساجد و..، ابزارهایی است که با اتکا به آنها قدرت خود را نگه میدارند و تلاش میکنند طبقه کارگر و اقشار پایین جامعه امکان تقابل و امکان تسلیم نشدن به آنها را نداشته باشند. موفقیت اعتراضات مردم خوزستان در چنین ابعادی سدی را میشکند و در دیواری ترک می اندازد که حاکمیت ساخته است. دیواری که اقتدار طبقه حاکم، اقتدار دولت بورژوایی و اقتدار جمهوری اسلامی را به نمایش میگذارد. توفیق مردم حق طلب میتواند امید را در میان کل معترضین، حتی در میان کارگر نفت، در میان کارگران ماشین سازی و در میان کارگران مراکز زیادی که حتی دستمزد کارشان را نمی پردازند، زنده کند. میتواند امیدواری و اعتماد به خود را در میان زنان برای حق خود، در میان جوانان برای زندگی بهتر و در میان دانشگاهیان و... را زنده کند و به این اعتبار میتواند توازن را عوض کند. این اعتراضات تحرکی برحق و وسیع است، یکی از تحرکات وسیع و بر حق است که روی پای خود ایستاده است. این جنبش سبز نیست، این اعتراضی بر حق برای آب- برق، هوای سالم و برای رفاه و بهبودی در زندگی است و به همین دلیل مردم به خیابان آمده اند . در نتیجه موفقیت آنها میتواند در دیوار اقتدار دولت یا ذهنیتی که ساخته اند مبنی بر اینکه دولت و حاکمیت مقدر است، ترک بیندازد و این ذهنیت را بشکند. درچنین شرایطی می توانید امید ایجاد کنید، تحمیل کنید و دستاوردهایی کسب کنید که به راحتی قابل پس گرفتن نباشد و شرایط پیشروی های دیگر را فراهم کنید. این در گرو ساختن و سازمان دادن و نیرو جمع کردن و اتحاد ایجاد کردن است. این بیش از هر کس بر دوش کمونیستها است. کمونیسم برای تغییر و برای تامین زندگی بهتر است و تامین زندگی بهتر در جامعه بورژوایی با خواهش و تمنا تامین نمیشود. باید قوی بود، باید ساخت و سازمان داد، باید حول مطالبات واقعی دست مردم آزادیخواه را در دست هم گذاشت و سدی بست و ساختمانی ایجاد کرد که در مراحل بعدتر هم بتوان قدمهای جدی تری را به جلو برداشت، اعتمادی را به جامعه، به طبقه کارگر و صف محرومان برگردانی که آنها میتوانند و اگر متحد باشند قدرتی عظیم هستند که اقتدار واقعی را دارند. به این صورت است که توان به زیر کشیدن جمهوری اسلامی و توان ساقط کردن آن و کسب پیروزی های اساسی را ممکن می کنید. لذا باید تلاش کرد این اعتراضات پیروز بشوند، میتواند پیروز بشود به شرطی که کارهایی انجام شود که بحث کردیم.