هر ساله در آستانه روز جهانی زن موقعیت زنان در سراسر جهان زیر نورافکنها قرار میگیرد. برای جنبش رهائی زن هشت مارس فرصتی است تا بار دیگر کیفرخواست و ادعا نامه‌ خود علیه سیستمی که فردوستی وبیحقوقی زن در همه ابعاد زندگی را بنیادی کرده است طرح کند. فرصتی است تا میلیونها انسان معترض، میلیونها مبارز برابری و رهائی زن در سراسر جهان یکصدا به میدان آیند و پیمانی مجدد برای مبارزه جهت بهبود وضع زن، رفع نابرابری زن و مرد و فرودستی زن ببندند. هشت مارس روز اعتراض به بیحقوقی زن و طرح ماگزیمالیستی ترین مطالبه برای رفع این نابرابری، روز گرامیداشت قهرمانی زنان و مردانی است که برای برابری زن و مرد و رهايی زن مبارزه کردند. گرامیداشت جنبشی است که حق زن و رهايی کامل زن حرف اول و آخرش است. هشت مارس روز گرامیداشت جنبش

رهایی زن و سنگری برای برقاعده نشاندن جهان وارونه و زن ستیز است.

علیرغم بیش از صد سال مبارزه برای برابری زن، علیرغم وجود جنبشهای اجتماعی قوی برای رهائی زن، عیلرغم دستاوردهای عظیمی که جنبش برابری زن تا بحال بدست آورده است٬ کماکان نابرابری و تبعیض جنسی در سراسر جهان حکم میراند. کماکان نابرابری زن و مرد در دستمزد برابر در قبال کار برابر، خشونت جنسی علیه زن، زن‌آزاری و زن ستیزی، آپارتاید جنسی و بیحقوقی مطلق بخشی از واقعیات زندگی نیمی از جامعه بشری، از کشورهای اسلام زده ای مانند ایران تا متمدن ترین کشورهای جهان، است. زنان کماکان جزء اولین قربانیان بيكاری و تعرض بورژوازی به سطح معیشت جامعه، اولین قربانیان جنگ و اولین قربانیان خشونت اند. هنوز عقب‌مانده ترین سنتها، پوسیده ترین و گندیده ترین فرهنگها به خشن ترین شکل زندگی میلیونها انسان را در بخش اعظم دنیا رقم میزند.

هنوز خواستهای کوتاه شدن کامل دست مذهب از زندگی زنان و از زندگی مردم، لغو آپارتاید جنسی، جدایی دین از دولت، حذف مذهب از آموزش و پرورش، لغو حجاب اجباری بزرگسالان، لغو کامل حجاب کودکان، برابری کامل زن و مرد در تمام شئول زندگی خانوادگی، اجتماعی و اقتصادی، ممنوعیت هر گونه خشونت علیه زنان، خواست جنبش حق زن در بخش اعظم جهان است.

ماندگاری بی حقوقی زن در جهان امروز با همه پیشرفتهای سریع و باور نکردنی در عرصه صنعت٬ تکنیک٬ وسایل ارتباط جمعی و غیره همراه امکانات وسیع و ثروت فراوان در جهان ما٬ ماندگاری فرهنگ ضد زن و مرد سالار که از قرنها پیش به ارث برده شده است٬ دلایلی زمینی دارد و نیازهای واقعی دنیای امروز است. حفظ این بی عدالتی نیاز جامعه مدرن امروزی و نیاز طبقه ای است که از بی حقوقی زن و از حفظ و حراست آن٬ از تقدس فرهنگ ضد زن و مرد سالار٬ بهره میجوید. دلایل ماندگاری زن ستیزی و بی حقوقی تاریخی بر نیمی از بشریت و بازتولید هر روزه آن٬ نه تنها در افغانستان و عربستان سعودی و ایران و سومالی٬ که در انگلستان٬ آلمان٬ آمریکا٬ سوئد و.. دقیقا بدلیل نیاز سرمایه در حفظ ستم بر زن در این جهان است. پاسداری از سنت و فرهنگ ضد زن و مرد سالار٬ پاسداری از خدا٬ اسلام٬ مسیحیت و همه خرافات تاریخ بشریت، مخارج کلان جامعه برای حراست و پاسداری این نشابه های بربریت و جهالت در دنیای متمدن امروزی٬ نیازهای سیستمی است که با اتکا بر همین جهالت٬ بخش اعظم بشریت را در بردگی نگاه داشته است. بقای زن ستیزی و قوانین و اخلاق و فرهنگ منحط ضد زن، بقای تبعیض بر زن و در یک کلام زن ستیزی زخمی عمیق بر پیشانی بشریت امروز است و آزادی زن، محک آزادی جامعه!

هشت مارس روزی است که باید این حقایق را بار دیگر گفت. برداشتن چهر ریاکارانه دوستان دروغین جنبش حق زن خود اولین قدم در راه رهائی زن است. باید در مقابل تلاش جنبشهای ارتجاعی دیگر درتقلیل دادن خواست و مطالبات برابری زن و مرد به خواستهای مینیمالیستی بی ضرر برای دول بورژوایی و تبدیل جنبش برابری زن و مرد به دنبالچه جنبشهای ارتجاعی٬ صفی محکم بست. تلاش جنبشهای بورژوائی در تبدیل چهرهای خود به عنوان نمایندگان حق زن٬ به عنوان قهرمانان جنبش زن در مقابل جامعه را باید افشا کرد. نباید اجازه داد هیلری کلینتون، تاچر، میشل اوباما، کاندولیا رایس و زهرا رهنوردها این مبشرین، نمایندگان زن ستیزی و بیحقوقی زن و آپارتاید جنسی، را به قهرمانان جنبش حق زن تبدیل کرد. سلاخی حق زن و ٨ مارس توسط این جنبشها و به کمک دولتهای بورژوائی٬ به کمک کلیسا و مسجد٬ به کمک همه تئوریسنهای ضد زن ٬ بر دوش همین "قهرمانان" حق زن پیش میرود. جدا کردن صف خود از دوستان دروغین جنبش حق زن، یکی از پیش شرط های مبارزه در راه رهایی زن است.

رهائی واقعی زن کار جنبشی است که بردگی زن و زن ستیزی بخشی از بردگی خود او است. آزادی زن و تامین برابری کامل زن و مرد در همه شئون زندگی٬ رهائی کامل زن از همه قوانین و سنت و فرهنگ پوسیده و ضد زن٬ بخش لایتجزای آزادی و رهائی طبقه کارگر و جنبش سوسیالیستی این طبقه است. جنبشی که آزادی خود و کسب برابری و رهائی کامل خودش همراه خود کل بشریت را رها میکند. آزادی و رهائی طبقه کارگر بدون آزادی زن٬ غیر ممکن است. ایجاد جامعه ای برابر و بری از ستم٬ بدون مبارزه‌ای رادیکال و عمیق علیه ستم بر زن و بدون طرح مطالبات ماکزیمالیستی در دفاع از حق زن و اتحاد زنان و مردان آزادیخواه و برابری طلب حول آن ممکن نیست.

 

حزب کمونیست کارگری- حکمتیست
١١ اسفند ١٣٩٠- اول مارس ٢٠١٢