٢٨ روز از اعتصاب کارگران نورد صفا در ساوه میگذرد و هنوز هیچ چشم انداز روشنی از آینده این اعتصاب بر حق کارگری نیست. کارگران نورد صفا علیرغم تهدیدهای مختلف کارفرما و حامیانش٬ به شیوه های مختلف تلاش کرده اند مدیریت این مرکز را متقاعد کنند تا حقوق پرداخت نشده و حق بیمه و... آنها را بپردازد و اما نه کار فرما و نه مقامات دولتی هیچ اقدامی در جهت جواب به مطالبات آنها انجام نداده اند. طبق اخبار سایت ایلنا مذاکرات امروز کارگران با مقامات ارشد این مرکز و مقامات محلی به نتیجه ای نرسید. طبق این خبر با شروع مذاکره دو تن از نمایندگان کارگران توسط مامورین اطلاعات دستگیر و از کارخانه خارج میشوند. کارگران در واکنش به این اقدام جلسه را ترک و ادامه مذاکره را منوط به

بازگشت نمایندگان خود به کارخانه کردند. بعد از آزادی کارگران مذاکرات در ساعت ١٢ امروز با حضور مدیران ارشد کارخانه و رئیس اداره کار٬ معاون امنیتی- سیاسی و اجتماعی فرماندار این شهر همراه با نمایندگان کارگران انجام شد. طبق این خبر کارگران با رد پیشنهاد طرف مذاکره کننده مبنی بر "پرداخت حقوق کارگران از مهر ماه به میزان ٤٠ روز" تا حقوق معوقه به تدریخ تصفیه شود٬ خواهان پرداخت فوری حقوق معوقه سه ماه گذشته خود به عنوان پیش شرط راه افتادن تولید شدند. به این ترتیب اعتصاب کارگران بعد از گذشت ٢٨ روز با تن ندادن کارفرما و مقامات دولتی به خواستهای آنها کماکان ادامه دارد.

در حین این اعتصاب مراکز امنیتی جمهوری اسلامی در ساوه شنبه ٢٦ اردیبهشت شاپور احسانی راد از کارگران بازنشسته پروفیل ساوه را به بهانه تحریک کارگران لوله سازی صفا دستگیر کرده اند. کارگران صفا بعد از این ماجرا طی طوماری که تا کنون به امضای ٤٠٠ نفر رسیده است٬ علاوه بر خواست آزادی شاپور احسانی راد٬ بر مطالبات خود تاکید کرده و اعمال کارفرما را شرم آورد و "دزدی از دسترنج و دستمزد و سفر کارگران" نام گذاشتند.
همزمان اعتراضات کارگری در کارخانه لوله سازی خوزستان بدلیل عدم پرداخت دستمزدها از شهریور ٩٣ و برخورد توهین آمیز کارفرما به کارگران و اخراج بیش از ٨٠ نفر از آنها و همزمان احضار و محاکمه تعدادی از کارگران با تجربه این مرکز به نام "آشوبگر" و به جرم اختلال در تولید و...در جریان است. طبق خبرها، کارگران این مرکز برای پیگیری مطالبات خود تا کنون با دادستان، فرمانداری، استانداری، اداره کل صنایع، اداره کل کار و نمایندگان خوزستان در مجلس شورای اسلامی مکاتبه داشته اند و هیچ مرجعی به آنها جواب نداده است.
امروز هم اعتراض کارگران قطار شهری اهواز وارد بیست و دومین روز خود شد. طبق اخبار منتشره اعتراض کارگران به عدم پرداخت حقوق معوقه چهار ماهه خود است. در این مرکز کارگری نیز کارفرما به بهانه اینکه "پول ندارم" نه تنها جواب مطالبه کارگران را نداده است بلکه تا کنون ١٧٠ نفر از کارگران را اخراج کرده است و هر روز به لیست اخراجیها از میان کارگران معترض اضافه میکند.
اعتصاب کارگران این سه مرکز تنها گوشه ای کوچک از صدها مورد اعتصاب کارگری با خواست پرداخت حقوق معوقه، علیه اخراج و تهدید و محاکمه کارگران معترض و نمایندگان کارگران اعتصابی است. کارگران این مراکز به هر مرجعی از رئیس کارخانه و ... تا ارگانها و نهادهای دولتی مراجعه کرده٬ طومار و نامه نوشته اند٬ مستقیما از طریق نمایندگان خود صحبت کرده اند و هنوز هم جوابی نگرفته اند. تجربه همین مدت کارگران این مراکز باید نشان داده باشد که کل دستگاه حاکمه از مجلس و نمایندگانش تا مراجع دولتی محلی تا حراست و پلیس و مراکز امنیتی٬ همگی بخشی از دستگاه دفاع از کارفرمایان و علیه طبقه کارگر اند. در تمام این تحرکات بر حق کارگری نوک حمله کارفرما به کمک پلیس و دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی سینه نمایندگان کارگران و کارگران هوشیار و معترض را نشانه گرفته است. آنها علاوه بر اینکه دستمزد کارگران را در کیسه خود کرده اند٬ اخراج و بیکاری و گرو گرفتن نان شب کارگران را همراه با تهدید و احضار و محاکمه و زندان در مقابل کارگران و خصوصا کارگران آگاه و نمایندگان آنان قرار داده اند تا هر نوع حق طلبی و اتحاد کارگری را از نطفه خفه کنند.
در تمام این اعتراضات و در همه اعتراضات کارگری تا کنون٬ حربه اخراج و ترس از بیکاری به عنوان براترین ابزار در کنار تهدید و ارعاب و محاکمه کارگران آگاه٬ علیه اعتراضات کارگری بدست گرفته شده است. وجود میلیونها کارگر بیکار و افزایش هر روزه دامنه بیکاری در این جامعه٬ هر نوع امنیت شغلی را از کل طبقه کارگر سلب کرده است. کارفرما و دولت از این معضل به عنوان ابزاری برای دامن زدن به وسیعترین انشقاق در میان کارگران استفاده کرده اند. طبقه کارگر در مقابل این حربه در سراسر ایران و در هر تک اعتراض کارگری راهی ندارد جز بلند کردن خواست و مطالبه بیمه بیکاری مکفی به عنوان خواست سراسری کل طبقه کارگر. مخاطب کارگران در این زمینه دولت جمهوری اسلامی است. تازمانی که مطالبه بیمه بیکاری مکفی به عنوان یک مطالبه سراسری از جانب کارگران با شاغل و بیکار بلند نشده است٬ از این ابزار علیه هر نوع اعتراض و اتحاد کارگری استفاده میشود.
توجیه دائمی کارفرمایان این مراکز، نداشتن پول برای پرداخت دستمزد کارگران است. "کارخانه سود نمیدهد"٬ "مواد اولیه نیست"٬ "واردات کالای خارجی مانع فروش تولیدات است" و ... بهانه های دائمی سرمایه داران و دولت برای ساکت کردن کارگران و تن دادن آنها به بردگی بیشتر است. فردا ممکن است دهها مرکز تولیدی در رقابت میان سرمایه داران ورشکست و مراکز قوی تر و سرمایه های بزرگتر جای آنها را بگیرند٬ یا بدلیل عدم سود دهی مرکزی بسته و سرمایه به جای پر سودتری انتقال یابد٬ این قانون رقابت در دنیای سرمایه داری است که روزانه در سراسر جهان شاهد آنیم. معضل بورژوای ورشکست شده در رقابت با بورژوازی بزرگتر و ناتوانی اش در رقابت با سرمایه های بزرگتر و ....، مشکلات ناشی از رقابت بخشهای مختلف بورژوازی، معضل ما استثمار شوندگان کلیت این طبقه نیست! معضل کارفرمای ورشکسته و باخته به سرمایه بزرگتر معضل ما کارگران نیست. همانطور که بالارفتن سوددهی بورژوازی به معنی بهبود زندگی ما نیست عدم سود دهی اش نباید به معنی تحمیل فقر بیشتر به زندگی ما و خانواده مان باشد.
به ما میگویند تحمل کنید وضع اقتصاد مملکت خوب نیست، کسری بودجه داریم، و ... . معلوم نیست چرا علیرغم بدهی های بالای دولت و کسری بودجه حقوق وکلای و وزرای مجلس و.... به تعویق نمی افتد؟ ما میگوئیم دولت مسئول تامین معیشت ما است! با وجود کار یا بدون آن. دولت موظف است زندگی انسانی با استاندارد امروز را برای همه شهروندان جامعه تامین و تضمین کند. این حداقل وطیفه هر دولتی است. زمانی که روسای دولت و مجلس و قوه قضائیه و بقیه سران ریز و درشت اسم حقوق معوقه را شنیدند و حقوهایشان بدلیل بی پولی پرداخت نشد٬ آنزمان ما هم میتوانیم کوتاه بیائیم و تحمل کنیم!.
وضعیت نابسامان معیشت اکثریت این جامعه و دورنمای تاریکی که در مقابل ما میگذارند پوچی هیاهوی صف طویل سرمایه داران خارجی برای رونق دادن به اقتصاد را نشان میدهد. حتی اگر سرمایه های به ایران سرازیر شوند و رشد اقتصادی ایران بسیار بالا برود و توان رقابت کالای ایرانی در بازرها از چین و تایوان و ...بیشتر شود٬ وضع طبقه کارگر و معیشت و امنیت شغلی آن بهتر نخواهد شد. لذا امید به آینده بهبود اقتصادی جواب سرمایه و دولت اعتدال آن برای سر دواندن ماست و نه راه حل فقر و محرومیت.
کارگران نورد و لوله سازی و پتروشیمی و خوردرو سازی و .... هیچ ابزاری برای تحقق مطالبات خود ندارند جز اتحاد خود کارگران٬ جز طلب حمایت از همکاران خود در سایر رشته و مراکز کارگری و جز جلب حمایت خانواده های خود و مردم شرافتمند در شهرهای محل اعتصاب. هر نوع چشم دوختن به مجلس نشینان و مقامات ریز و درشت حکومتی جز توهم و سردواندن کارگران و خسته کردن آنها و لطمه زدن به اتحاد کارگران نتیجه ای ندارد. تجارب همین مدت کارگران این مراکز٬ تجربه کارگران معدن بافق میتواند سرمشق هر تحرک کارگری باشد.
قرار است دولت اعتدال به قیمت تعرض بیشتر به ما جامعه ایران را برای سرمایه داران و "سودآوری" بیشتر سرمایه آماده کند. این تنها به قیمت تباهی بیشتر ما، به قیمت فقر و بیحقوقی بیشتر و استبداد بیشتر برای ما ممکن است. در این راه جز اتحاد کارگری و جز حمایت و همبستگی صفوف کارگران٬ جز حفاظت از رهبران و نمایندگان خود در مقابل تعرض به آنها راهی در مقابل طبقه کارگر نیست. هر نوع موفقیت در مبارزات کارگران این مراکز از نورد صفا و لوله سازی خوزستان تا کارگران قطار شهری اهوز در گرو حمایت از همدیگر و جلب حمایت هم طبقه ای های خود و مردم شرافتمند جامعه در مقابل کارفرما و دولت آنها است.
خالد حاج محمدي