چاپ

گروه اسلامی "جیش العدل" روز شنبه ۲۵ آذر( ۱۶ دسامبر) به یكی از پاسگاههای مرزی در راسك حمله كرد. طبق اخبار منتشر شده در این ماجرا یازده مامور انتظامی كشته و تعدادی زخمی شدند. گفته میشود دو نفر از نیروهای "جیش العدل" نیز كشته شده و یك نفر هم توسط جمهوری اسلامی دستگیر شده است.
بعد از این ماجرا به روال همیشه تبلیغات جمهوری اسلامی با ادعای مبارزه با ترور و تروریسم، پخش سموم ناسیونالیستی و ملی گرایانه، تقدس مرزهای ایران و مرزداری و حمله به "مرزبانان كشور" هم از طرف حاكمیت و هم از جناب طیفی از ناسیونالیستها دو آتشه ایرانی راه افتاده است. جمهوری اسلامی به این بهانه نیروهای نظامی به منطقه سرازیر و محل كار و زندگی مردم را میلیتاریزه كرده است. همزمان بازار جوخه های اعدام به نام مبارزه با "تروریسم" و "دفاع از مملكت و مرز و بومهای آن" راه انداخته و دستگیری مردم در منطقه و فضای ترس و رعب را گسترش داده است.

این اولین بار نیست كه گروه اسلامی "جیش العدل" دست به عملیاتهای نظامی، ترور و ابراز وجودهای از این قبیل در مناطق مرزی ایران و پاكستان میزند. این نوع ابراز وجود برای فرقه های غیر اجتماعی، متعصب و عقب مانده مذهبی یا قومی، تنها امكان اعلام وجود و تلاش برای دمیدن نور امیدی در فرقه خود برای بقا است.

اینگونه فرقه ها در ایران بر خلاف پروپاگاند ناسیونالیستهای ایرانی و ادعاهای پوچ جمهوری اسلامی در "مبارزه با تروریسم"، زاده شرایطی هستند كه اساسا جمهوری اسلامی به عنوان یك حاكمیت ارتجاعی و مذهبی، ایجاد كرده است. اعدام و كشتار از مخالفین خود، ترور و آدم ربایی، سنگسار زنان و دختران بر اساس قوانین مذهبی شیعه، قطع دست و اعمال شنیع به نام "جزای اسلامی"، تحمیل فقر و محرومیت همه جانبه و ابعاد فراوان آن در مناطقی چون سیستان و بلوچستان، در كنار اشاعه تعصبات مذهبی و ملی و ناسیونالیستی، بی تردید شرایط را برای عروج جریانات و گروههای قومی- مذهبی باند سیاهی از جنس خود جمهوری اسلامی را فراهم میكند.

بعلاوه در سطح منطقه در چند دهه گذشته، لشكر كشی، جنگ و جنایات آمریكا و هم پیمانان غربی آن، كشتار و بمباران و خانه خرابی و ویرانی چندین كشور، نابودی زیر ساختهای اقتصادی و زندگی مدنی در بسیاری از كشورها و تلاش برای قومی - مذهبی كردن خاورمیانه و راه انداختن جنگهای نیابتی، پایه اصلی رشد جریانات متعصب و گانگسترهای نظامی به نام مبارزه با اشغال و جنگ و جنایات ناتو بود. دولت امریكا و دول غربی در ۵۰ سال گذشته انواع گروههای قومی و مذهبی را برای جنگهای نیابتی خود در منطقه سازمان دادند. دولتهای منطقه از ایران و عربستان تا قطر و تركیه و ... هر كدام دست به سازمان دادن انواع باندهای مسلح و جنایتكار برای پیشبرد سیاست خود و در خدمت جنگهای نیابتی در سطح منطقه زدند. "جیش العدل" گروهی كوچك و فرعی و شعبه یكی از این جریانات است. در نتیجه تولد انواع جریانات گانگستر نظامی، آدم كش و ضد زن، اسلامی از شیعه تا سنی، گروههای قومی و نژاد پرست، اساسا زیر سایه میلیتاریسم غرب و سیاست دول مرتجع منطقه شكل گرفته ، سازمان یافته، مسلح و به خدمت گرفته شده اند.

عملیاتهای نظامی این گروه به عنوان یك فرقه مذهبی و عقب مانده سنی، تاثیرات مخربی بر فضای سیاست در ایران و مبارزات آزادیخواهانه مردم محروم از جمله در بلوچستان علیه جمهوری اسلامی میگذارد. آویزان شدن به ناحق این گروه به فقر و محرومیت و رنجی كه بر مردم محروم در این منطقه اعمال میشود، سر سوزنی به این جریان و هیچ باند قومی و مذهبی مشروعیت نمیدهد. افكار عقب مانده و اعمال این گروه، تحجر عمیق این فرقه سنی مذهب ضد زن و ضد اجتماعی، با زندگی شهری و متمدن در جامعه ایران، با فرهنگ شهری و مبارزات آزادیخوهانه مردم نه تنها بیگانه است كه علیه آن است. موشدوانی های گاه و بیگاه و حملات نظامی آنها در شرایطی كه مردم روزانه در سراسر ایران از اعتصابات كارگری تا اعتراضات زنان، جوانان، معلمان، پرستاران، بازنشستگان و...، كل بورژوازی ایران و حكومتش را به مصاف طلبیده اند، نه تنها مخرب است كه بعلاوه توجیهی برای اعمال جنایتكارانه جمهوری اسلامی علیه مردم آزادیخواه را فراهم میكند و فضا را بر جنبش های متمدن و انسانی تنگ میكند. راه انداختن جوخه های اعدام و دست بردن به میلیتاریسم در مناطق مختلف توسط جمهوری اسلامی ، ایجاد ناامنی و خانه گردی و دستگیری مخالفان، نقشه ای اگاهانه علیه مبارزات آزادیخواهانه و پیشرو مردم به نام "مبارزه با تروریسم و حفظ امنیت" است. جمهوری اسلامی با تاریخی از ترور و جنایت و توحش علیه مردم آزادیخواه و مخالفان سیاسی خود، در موقعیتی نیست كه دشمنی خود با باندها و گروههای مذهبی مخالف خود را مبارزه با تروریسم و تلاش برای امنیت نام بگذارد.

تبلیغات ملیگرایانه جمهوری اسلامی و ناسیونالیست های ایرانی، داد و فریاد بعضی از نیروهای اپوزیسیون از جمله " هیئت سیاسی- اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) و اطلاعیه رسمی آن، "دفاع از مرزهای ایران و مرزبانان آن، تقدیس خاك و مرز و بوم مملكت" از جانب این طیف، چیزی نیست جز ارتجاع خالص ضد كارگری و پخش سموم ناسیونالیستی و دفاع از نیروهای مسلحی كه وظیفه دفاع از حاكمیت جمهوری اسلامی بر سرنوشت جامعه ای ۸۰ میلیونی دارند.

اكنون و با تحولاتی كه در سطح جهان اتفاق افتاده است، با شكست میلیتاریسم غرب و عقب نشینی هایی كه به آن تحمیل شده است، با اعتراضات انسانی و آزادیخواهانه ای كه در سطح خاورمیانه علیه فقر و بی حقوقی، علیه جنگ و جنایت و میلیتاریسم در جریان است، فضا بیش از همیشه بر كل جریانات مذهبی، قومی و گانگسترهای نظامی تنگ شده است. این دوره با شكست سیاست میلیتاریستی غرب بسیاری از گروههای كه چه در چهارچوب سیاست ناتو سازمان یافتند و چه توسط دولتهای مرتجع و به نام مبارزه با میلیتاریسم غرب، به نام مذهب و قومیت و ملیت به جان مردم افتادند، دوره انقراض آنها و تلاش آنها برای بقا است.

سالهای اخیر مردم آزادیخواه و متمدن از لبنان تا عراق و ایران و...، با پرچم آزادیخواهانه علیه فقر و استبداد و بی عدالتی، علیه زن ستیزی و بی حقوقی، حاكمیتهای مستبد را به مصاف طلبیده اند. ایران دو سال گذشته میدان ابراز وجود اجتماعی وسیع مردمی بود كه رفاه و برابری و عدالت و آزادی زن را میخواستند و برای سرنگونی جمهوری اسلامی به میدان آمدند. در چنین اوضاعی زمینه مطلقا چه در سطح منطقه و خصوصا در ایران برای موشدوانی فرقه های عقب مانده و متعصب فراهم نیست. فرقه های قومی و مذهبی از نوع "جیش العدل" میتوانند اینجا و آنجا برای بقای خود، دست به عملیات انتحاری، اظهار وجودهای گاه و بیگاه نظامی و ترور و ... بزنند. اما جامعه ایران محلی برای نشو و نمای هیچ دارودسته عقب مانده و ضد تمدن، از نوع مذهبی تا قومی نیست.

امروز جنبش برابری طلبانه طبقه كارگر و مردم آزادیخواه ایران، نه تنها جمهوری اسلامی را مجبور به عقب نشینی های جدی كرده است، كه زمین سیاسی جامعه ایران را برای رشد و نمای هر ویروسی از نوع قومی تا مذهبی و خصوصا باندهای عقب مانده و متعصب از نوع "جیش العدل" نه تنها غیر مناسب كه زمینه زوال و نابودی آنها را آماده كرده است. بی تردید این جنبش برای پیروزی به رهبری طبقه كارگر آگاه و متحد و كمونیسم این طبقه نیاز دارد. تامین این نیاز و پیشروی جنبش آزادیخواهانه در ایران و سرنگونی جمهوری اسلامی، یك دگرگونی عظیم و انسانی، نه تنها در ایران كه در كل خاورمیانه با تاثیرات بزرگ جهانی بر جای خواهد گذاشت. در چنین شرایطی تمام جریانات و گروههای متعصب و ضد تمدن از نوع مذهبی تا قومی و شبه فاشیستی، همراه خود جمهوری اسلامی از منطقه جارو خواهند شد.


7 دی 1402